مملکت را معطّل بحثهای سیاسی بیمزه نکنید
نباید مملکت ما معطّل بحثهای سیاسی بیمزهای باشد که باعث شود تواناییهای جوانهای ما به منصۀ ظهور نرسد.
مملکت را معطّل بحثهای سیاسی بیمزه نکنید
علیرضا پناهیان گفت: نباید مملکت ما معطّل بحثهای سیاسی بیمزهای باشد که باعث شود تواناییهای جوانهای ما به منصۀ ظهور نرسد.
علیرضا پناهیان در سحرهای ماه رمضان با حضور در برنامۀ سحر شبکۀ افق، مباحثی درباره «تاریخ بعثت و عصر ظهور» را آغاز کرده و دربارۀ تناسب بعثت پیامبر اسلام(ص) با ظهور امامزمان(عج) به گفتگو میپردازد.
بخش هایی از جلسه هجدهم این گفتگو را میخوانید:
مسئلۀ اصلی «عدمحضور مردم» است که باعث میشود افراد خبیث قدرت پیدا کنند
خیلی از اوقات، ذکر مصیبتها اوج تاریخ اسلام و قلۀ معرفتافزایی دین ما است، یعنی آن نقطههایی که در تاریخ اسلام بیشترین معارف را منتقل میکند، همین مصیبتهاست، پس ما باید در ذکر مصیبتها به انتقال این معارف بپردازیم، آنها را درک کنیم و درس بگیریم. خیلی وقتها در مصیبتها آن دشمن نابکاری که در خطّ مقدم با حق مواجه است دیده میشود. هیچوقت مشکل اولیاء خدا وجود چند تا منافق یا چند تا انسان خبیث قاتل نبوده و نیست. اینها تا زمان امامزمان ارواحنالهالفداء هم هستند. بودن افرادی به خباثت شمر بن ذیالجوشن، عمرسعد و ابن ملجم، چیز عجیبی نیست. تاریخ نباید بهخاطر اینها معطل بماند. امیرالمؤمنین علی(ع) و دیگر ائمۀ هدی(ع) با آن عظمت، نیامدند صرف این بشوند که این دو سه تا دشمن مثل قاتلین حضرت زهرا(س) را نشان بدهند. اینها مسئلۀ درجهدو هستند. مسئلۀ درجهیک این است که چرا اینها جرأت پیدا کردند؟ چرا اینها قدرت پیدا کردند؟ مسئلۀ درجهیک عدمحضور مردم است.
مردم وقتی ترک امر به معروف و نهی از منکر میکنند اصلاً فکر نمیکنند که جنایت بزرگی اتفاق افتاده است
انحطاط مردم بعد از رسولخدا(ص) لااقل در سه مرحله اتفاق افتاد. در مرحلۀ اول، حضرت زهرا(س) درخواست کردند و امیرالمؤمنین(ع) سکوت کردند. ترکیب این درخواست و سکوت، انتظاری را ایجاد کرد که مردم قیام بکنند ولی قیام نکردند. در مرحلۀ دوم، همان امیرالمؤمنینی که بار قبل سکوت کرده بودند، اینبار فریاد بلکه فریادها زدند. مردم پاسخ صحیح ندادند و حضرت را غریب گذاشتند. در مرحلۀ سوم، همین مردم اباعبدالله الحسین(ع) را کشتند. سیر به قهقرا رفتن را در این سه مرحله ببینید.
ماجرای اصلی ماجرای مردم است؛ مردمی که وقتی ترک امر به معروف و نهی از منکر میکنند اصلاً احساس نمیکنند گناه خاصی انجام دادند، اصلاً فکر نمیکنند جنایت بزرگی اتفاق افتاده است. مردمی که وقتی امر به معروف و نهی از منکر انجام نمیدهند احساس میکنند که خیلی کارهای خوب هست که ما انجام دادهایم و خیلی کارهای بد هست که ما ترک کردهایم. درحالیکه همه به یک قطره پرداختهاند و اقیانوس را رها کردهاند!
اصل امر به معروف و نهی از منکر برای قدرتطلبهاست که به شلّاق امر و نهی نیاز دارند
موضوع احساس مسئولیت سیاسیاجتماعی کردن، موضوع اول و مهمترین موضوع دینی ما است. یعنی حساسبودن به اینکه قدرت به کجا میرود؟ قدرت دست چه کسی قرار میگیرد؟ چه کسانی دارند قدرت پیدا میکنند؟ مهمترین مسئلۀ اجتماعی «حساسیت دربارۀ قدرت» است که میشود همان سیاسیبودن. مهمترین بخش امر به معروف همین است نه اینکه یک کسی به صورت فردی یک خطایی انجام داده است؛ این افراد باید «دعوت» بشوند، یا فوقش اینکه «نصیحت و موعظه» بشوند.
امر یعنی باید دستور بدهی. نهی یعنی باید باز بداری و مثلاً بگویی «نکن! نرو!» اینها را به چه کسی باید گفت؟ آیا باید به یک آدمی که یک گناهی انجام میدهد گفت؟! این بندۀ خدا که مسیرش با ناز و نوازش هم تغییر پیدا میکند. این با دیدن یک الگوی دلربا هم متحول میشود. اصل امر و نهی برای قدرتطلبها و قدرتمندهاست؛ قدرت اینها را کور میکند لذا به شلّاق امر و نهی نیاز دارند. موضوع امر و نهی اولاً سیاسی است. ستاد امر به معروف و نهی از منکر باید موضع خودش را نسبت به سیاست معلوم بکند. آیا به خاطر اینکه از اتّهام طرفداری از این جناح یا آن جناح میترسد، سیاسیون را نهی از منکر نمیکند؟ ما نباید با تغییر دادن معنای امر به معروف و نهی از منکر در ذهن مردم، دین را تحریف بکنیم.
ماجرای دردهای امیرالمؤمنین(ع) به مردم و عدماحساس مسئولیت مردم برمیگردد. مثلاً من به عنوان یکی از این مردم؛ اصلاً احساس نمیکنم عدماحساس مسئولیت سیاسیاجتماعی، چیز بدی است. اصلاً فکر نمیکنم فاجعهای رخ داده است. اصلاً نمیدانم به عهدۀ من هست یا نه! اینقدر دین، بد آموزش داده شده است، اینقدر ما از تبیین فاصله داریم که امروز باید با جهاد این فاصله را پر بکنیم.
تکتک ما باید مراقب باشیم که «قدرت دارد کدام سمت میرود؟»
امیرالمؤمنین علی(ع) از چه چیری غصه میخورد؟ از عدم احساس مسئولیت جمعی در ارتباط با موضوعی به نام قدرت. آنوقت بعضیها به منِ طلبه میگویند «تو چرا سیاسی حرف میزنی؟» دین نداریم اگر سیاسی صحبت نکنیم! خیالتان را راحت کنم. تکتک ما اگر دین داریم باید مراقب باشیم قدرت دارد کجا میرود! مبادا این قدرت، آزادی مردم را سلب کند و بیدینی و به جهنم رفتن را به مردم تحمیل کند. قدرت فریبنده است، با فریب، سراغ جوامع بشری میآید، قدرتطلبها فریبکارند. در طول تاریخ همیشه اینطور بوده است. تا من یک کمی علیه باندهای مافیایی و رسانههای نژادپرست صحبت میکنم، آناً از آنطرف میگویند «فلانی برج دارد، با فلان کارخانه ارتباط دارد...» چقدر تحملشان کم است! اگر کسی از اینها بترسد، یعنی نهی از منکر را کنار گذاشته و این یعنی دینش را کنار گذاشته است.
امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که قدرت به دست اشرار میافتد
این وصیت امیرالمؤمنین علی(ع) به حسنین(ع) بعد از ضربت ابن ملجم ملعون است که فرمود: «لَا تَتْرُکُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَیُوَلَّى عَلَیْکُمْ شِرَارُکُم» (نهج البلاغة،صبحی صالح/ص422) امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که قدرت به دست اشرار میافتد. یعنی موضوع امر به معروف و نهی از منکر اوّلاً «قدرت» است! آیا اینجا میفرمودند که امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید و الّا بیحجابی در جامعه زیاد میشود. این را نگفتند! موضوع این است که اشرار مسلّط نشوند و قدرت نگیرند.
همۀ کسانی که قرآن سر گرفتند و توبه کردند، نتیجۀ توبهشان باید چه چیزی باشد؟ به محضر قرآن میرویم. «التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنین» (توبه،112) توبهکنندگان، عبادتکنندگان، سپاسگزاران، روزهداران، رکوعکنندگان، سجدهکنندگان و... اینها همه انواع عبادتها و ابعاد حرکت عبادی مردم را دارد نشان میدهد. خُب اینها چه کسانی هستند؟ میفرماید: «الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ» انواع عبادتها باید در امر به معروف و نهی از منکر نتیجۀشان را نشان بدهند. اینها همه باید خروجی داشته باشد که عبارت است از: «وَ الْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ» اینها حدود الهی و آزادی مردم را حفظ میکنند.
دوران بزن دَر رو و دزدیِ قدرت و آزادی مردم توسط باندهای مافیایی هم تمام شده است
رهبر انقلاب به دشمنان کشور میفرماید «دوران بزن در رو تمام شده است» دوران نصحیتکردن کسانی که دزد آزادی و دزد قدرت هستند هم تمام شده است. ما دیگر بلای جان اینها هستیم و به اینها اجازۀ تنفس در جامعه نخواهیم داد؛ تا برسیم به دوران امام زمان(عج) که گردن دزدان قدرت و آزادی انسانها زده خواهد شد. منظور چهار تا گنهکار نیست که چهبسا بهتر از همۀ ما مدعیها باشند. دوران بزن در رو تمام شده یعنی دوران دزدی قدرت و دزدی آزادی مردم توسط باندهای مافیایی به پایان رسیده است. من و شما نباید اجازه بدهیم. هر کسی اجازه بدهد بیدینی کرده است.
نباید مملکت ما معطّل بحثهای سیاسی بیمزهای باشد که باعث شود تواناییهای جوانهای ما به منصۀ ظهور نرسد، خودش را نشان ندهد و مملکت ما به نهایت پیشرفت نرسد. مقام معظم رهبری حدود بیست سال است که فریاد میزنند «عدالت را برقرار کنید و به فکر پیشرفت کشور باشید» آنوقت میبینید اکثر سیاسیون مشغول دعواهای سیاسی هستند. دعواهای انتخاباتی را ببینید. این انتخابات ریاست جمهوری اخیر انصافاً از سیاسیبازی خیلی فاصله گرفت. ولی سیاسیون نابکار توانستند بخشی از مردم را از انتخابات دور کنند. چون نتیجه دعواهای سیاسی رذیلانۀ باندهای مافیایی همین است که مردم از سیاست، زده میشوند.
راهی که کتاب غارات به ما نشان میدهد این است که در ارتباط با مسائل اجتماعی و قدرت، احساس مسئولیت بکنیم
قسمتی از دردهای امیرالمؤمنین علی(ع) را از این کتاب غارات، برای شما بخوانم. نویسندۀ این کتاب در دوران غیبت صغری زندگی میکرد. از نظر تاریخی این کتاب قبل از نهجالبلاغه تألیف شده است. شاید این کتاب از اولین کتابهایی است که دربارۀ تاریخ اسلام و تشیّع نوشته شده که به دست ما رسیده است.
ویژگی خاص این کتاب این است که نویسندۀ عالم آن به قول شهید سلیمانی عزیز، مقتل امیرالمؤمنین(ع) را نوشته است. ایشان داستانها، نامهها و سخنرانیها را جمع کرده است. من یقین دارم اگر دوستان امیرالمؤمنین(ع) این کتاب را بردارند تا آن را تمام نکنند زمین نخواهند گذاشت. دوستان ما این کتاب را ترجمه کردند ولی اگر کسی بتواند متن عربیاش را پیدا بکند بهتر است. راهی که این کتاب از اول تا آخر به ما نشان میدهد این است که در ارتباط با مسائل اجتماعی و قدرت احساس مسئولیت بکنیم. قدرت کجا دارد میرود؟ چون ممکن است قدرت آزادی را سلب کند و زمینهساز هزاران ظلم بشود../انتخاب
ارسال نظر