محمد مهاجری روزنامهنگار اصولگرا در گفتگو با مستقل:
هیچکس از شکست مذاکرات سود نخواهد برد!
محمد مهاجری میگوید: هیچکس از شکست مذاکرات سود نخواهد برد چون یک کانون ملتهب در منطقه وجود خواهد داشت.
هیچکس از شکست مذاکرات سود نخواهد برد!
امیرحسین جعفری
علی باقری کنی روز گذشته وارد وین شد و بنابر ادعای منابع غربی و دیپلماتهای اروپایی زمان رو به اتمام است. از این رو روزنامه گاردین مدعی شده است چنانچه تا پایان ماه ژانویه پیشرفتی حاصل نشود، خلاء خطرناکی ایجاد میشود. با توجه به این موضوع و تشدید لحن دیپلماتها به خصوص سعید خطیب زاده که گفته است ایران نیز پلن B مورد نظر خود را دارد، میتوان استنباط کرد که مذاکرات فعلا در مرحله مناسبی قرار ندارد.
با برگشت مسافران وین نیز نمیتوان تخمین زد نتایج، مثبت و رو به امضای نهاییِ یک توافق جامع است یا به سمت فروپاشی برجام.
زیرا خبرهای وین به شکلی کانالیزه در اختیار رسانههای داخلی قرار میگیرد، غافل از اینکه رسانههای غربی و عربی اخبار مثبت و منفی را در کنار هم انتشار میدهند و به این ترتیب نتایج مذاکرات تاثیر حیاتی بر وجوه اقتصاد و سیاست آنان نخواهند گذاشت. نگرانی از سیر صعودی یا نزولی بازارهای مالی، مخاطرات سفتهبازی، فیلترهای نابجا و غیرلازمی را در انتشار اخبار رسمی حاکمیتی ایجاد کرده است.
به جهت بررسی نتایج مذاکرات گفتگو کردیم با محمد مهاجری روزنامهنگار و فعال سیاسی اصولگرا، که مشروح آن را میخوانیم:
بنظر شما مذاکرات وین تاکنون به چه نتایجی دست یافته است؟ فرانسویها از فرسایشی بودن آن صحبت میکنند برخی نیز از احتمال بازگشت آمریکا به صحنه مذاکرات؛ احتمال دستیابی به توافق با این شرایط چگونه است؟
مذاکرات وین به نظر من به نقاط نسبتا خوبی رسیده است و تا جاییکه من میدانم اراده تیم مذاکره کننده نیز این است که این دور مذاکرات با نتیجهی خوب تمام شود. قصد اصلیشان این است که تنشهای موجود بین ایران و اروپا کاهش پیدا کند و تحریمها لغو شود.
ارادهی قوی نیز برای این کار دارند که ناشی از اراده کل نظام برای این کار است. فرانسویها همیشه نقش پلیس بد را در برجام بازی کردهاند در گذشته نیز همینطور بود. آنها علاوه بر اینکه در یک تقسیم کار درونی بین طرف مقابل، نقش پلیس بد را بازی میکنند، خود نیز دنبال منافع هستند که به شکلی به نیابت از اعراب حوزه خلیج فارس است و میخواهند مطالبات آنها را نمایندگی کنند به همین دلیل گاهی ژست ضد ایرانی آنها بیشتر میشود.
بودجه دولت در سال ۱۴۰۱ گویای فروش نفت در شرایط رفع تحریمهای ترامپ است؛ آیا دولت از احتمال امضای توافق مطمئن است که چنین بودجهای تعریف کرده یا اخبار پشت پردهای از وین وجود دارد که نمیدانیم؟
دولتیها و سازمان برنامه مدعیاند که با فرض تحریم بودجه را بستهاند اما اگر این فرض را بپذیریم پس دولت نیز امیدوار است این اتفاق مثبت بیفتد.
اما در واقع اگر تحریمهای نفتی هم برداشته شود بازار پرخریداری نداریم چون در سالهای گذشته به دلیل تحریمها، عربستان جای ما را در اوپک و منطقه پرکرده است و به همین دلیل آنها بخشی از نفتی را که ما قبل از تحریم صادر میکردیم، صادر میکنند.
الان هم اگر بتوانیم به رفع تحریم برسیم بازارهایی را به صورت بالقوه داریم که به سمت چین خواهند بود.
در صورتیکه مذاکرات طبق گفته فرانسویها شکست بخورد؛ آیا دوباره درگیر شورای امنیت و مکانیسم ماشه خواهیم شد؟
اگر مذاکرات شکست بخورد هیچکس سود نخواهد برد. چون یک کانون ملتهب در منطقه وجود خواهد داشت و اروپاییها نیز دوست ندارند منطقه ناآرام باشد.
چون به هر حال تحریمها باعث میشود ایران از طرق دیگری مثل موضوعات هستهای بخواهد به آنها فشار بیاورد و آنها نیز دوست ندارند وارد این درگیری شوند.
به طور کلی بازتاب امضای توافق و یا شکست توافق در داخل از نظر سیاسی و اقتصادی چگونه است؟
در داخل کشور به رغم اینکه جبهه پایداری و اصولگرایان تندرو سالهاست شعار ضد برجامی سر دادهاند، دوست دارند که منافع این برجام متعلق به آنها باشد و اسم توافق نیز برایشان مهم نیست، میخواهند منافع اقتصادی توافق را داشته باشند و به برجام گذشته نیز ناسزا خواهند گفت و برجام خود را بزک خواهند کرد، در حالیکه برجام جدید همان برجام قبلی است.
تحریم عمده مشکلی است که دولتها ضعفهای خود را با آن توجیه میکنند؛ در صورت رفع تحریم و تداوم بحران اقتصادی، بازخورد جامعه و دولت چه خواهد بود؟
برخلاف بعضی از افرادی که میگویند مشکل اصلی ما تحریم نبود بلکه مدیریت بود، من معتقدم تحریمها بالای ۸۰ درصد در نظام اقتصادی کشور تاثیر منفی داشت. به هر حال شما وقتی پول و درآمد نداشته باشید با وجود تحریم مدیریت شما توزیع فقر خواهد بود نه توزیع ثروت!
بنابراین برداشته شدن تحریمها دست دولت را باز میکند برای اینکه بتوانند بیشتر به سمت توسعه حرکت کنند و این زمانی است که مدیریتها خود را نشان خواهند داد. بنظر من در دولت اول روحانی که تحریمها برداشته شد بخشهای توسعه محور کشور نیز بصورت قابل توجهی رشد کرد. اگرچه دولت اول روحانی مشکلاتی داشت اما کارنامه قابل قبولی داشت در دولت دوم هم تحریمها بود و مدیران هم بودند اما در نتیجه دیدیم وقتی تحریم هست مدیران قوی هم کاری نمیتوانند انجام دهند. اگر تحریم وجود داشته باشد با بهترین مدیران هم کاری نمیتوان انجام داد.
ما هنوز FATF را نپذیرفتهایم، با چین قرارداد بستهایم و با ۴+۱ نیز در آستانه توافقیم؛ دولت با نپذیرفتن FATF چگونه میخواهد قراردادهای اقتصادی بعد از تحریم را اجرا کند؟
امضای قرارداد چه تغییری در رویکردهای ایران به وجود خواهد آورد؟
اصل داستان موضوع پذیرش برجام و توافق با غرب است وگرنه FATF فرزند کوچک برجام نیز حساب نمیشود وقتی توافقات هستهای تمام شود در مورد FATF نیز به یک تصمیمگیری معقولی خواهند رسید.
ارسال نظر