مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه در گفتگو با مستقل:
بایدن در مسیر ترامپ عمل میکند
مطهرنیا میگوید: من آنچه را که بایدن انجام میدهد نه خلاف نظر ترامپ، بلکه آماده کردن زمینهی بیشتر برای حضور نیروهای نظامی آمریکا در منطقه برای ادوار آینده میدانم. ترک افغانستان به بهانهی کم کردن هزینههای دولت آمریکا موجب کاهش هزینههای آمریکا و تحمیل این هزینهها به کشورهای همراه با آمریکاست.
امیرحسین جعفری
شرایط سیاسی امروز افغانستان با تضادهای مختلف و عمیقی همراه شده است. میان گروههای مختلف سیاسی و نظامی و ایدئولوژیک هنوز دعواها ادامه دارد و ظاهرا این منطقه صحنهی شطرنج سیاسی و نظامی قدرتهای بزرگ جهان است. با ورود داعش به صحنه، و انفجارهای اخیر کابل، بیش از پیش میتوان دورهی جنگهای طولانی را پیشبینی کرد. جهت بررسی مسائل روز افغانستان گفتگو کردیم با مهدی مطهرنیا، تحلیلگر سیاسی، استاد دانشگاه و کارشناس روابط بین الملل که مشروح آن را میخوانیم:
با قدرتگیری طالبان برخی تصور میکردند نظم عمومی به علت یکپارچه شدن قدرت در افغانستان برقرار شود اما معادله به سویی پیش رفت که داعش نیز دوباره حضور خود را در افغانستان یادآوری کرد. بهنظر شما این اتفاق ناشی از سیاستهای آمریکا و یا به رسمیت نشناختن طالبان از سوی تمام کشورها بود؟
من بارها اعلام کردهام که گام بعدی آمریکا در جهت گسترش حضور خود در آسیا به جنوب شرقی آن متمایل است. در طرحی که آمریکاییها دنبال میکنند اولویت حوزه استراتژیک تسلط بر آسیای شرقی و کنترل چین است. اگرچه کنترل چین بهانهای برای گسترش قدرت آمریکا از اروپا به آسیا و تضمین ابرقدرتی آمریکا در قرن ۲۱ام صورت میپذیرد اما به هر صورت باید بگوییم که گسترش ناامنی و حضور این ناامنی به نزدیکی مرزهای چین مدنظر آمریکاست. آمریکا از حضور و رویکرد پاکستان و افغانستان و هندوستان باید استفاده کند و اگر بتواند زمینههای ایجاد فضای مناسب در جهت کنترل چین را نیز فراهم کند و به هر ترتیب اگرچه مسائل ژئوپلوتیک و ژئواستراتژیک در اهمیت مسائل ژئوکالچر و ژئوکونومیک اکنون عقب نشینی کرده است اما هنوز هم مسائل ژئواستراتژیک در مسائل بین الملل جایگاه خاص خود را داراست. به طبع باید بپذیریم که آمریکاییها به دنبال ایجاد فضایی هستند که با گسترش ناامنی در منطقه در گام بعدی بتوانند زمینههای حضور بیشتر خود در منطقه خاورمیانه را فراهم ساخته و به آن مشروعیت ببخشند. لذا ترک افغانستان به بهانهی کم کردن هزینههای دولت آمریکا موجب کاهش هزینههای آمریکا و تحمیل این هزینهها به کشورهای همراه با آمریکاست که تلاش خود را در این زمینه به خرج میدهند که حمایت آمریکا در کنترل منطقه را داشته باشند، چرا که تبعات ناشی از آشوب در این منطقه میتواند در غرب اثرگذاری داشته باشد تا محتدان آمریکا را تحت تاثیرقرار دهد و با کاهش هزینههای دولت آمریکا و افزایش هزینههای رقبا مسلما آمریکا میتواند در رقابت جهانی برای نظم دادن به آینده قدرت نیز موثر باشد. از نظر ژئوپلوتیک نیز آشوب در آسیا را نسبت به مرزهای چین هدایت و رهبری کند. لذا باید بگویم آنچه که در این معنا بهنظر میرسد مسائلی است که در سطح رویینِ آن میتوان به این جنبهها اشاره کرد اما در سطحهای درونیتر اهداف مهمتری از سوی قدرتهای بین المللی به ویژه آمریکا در تصمیمگیریهای استراتژیک صورت میگیرد. من آنچه را که بایدن انجام میدهد نه خلاف نظر ترامپ، بلکه آماده کردن زمینهی بیشتر برای حضور نیروهای نظامی آمریکا در منطقه برای ادوار آینده میدانم.
در ادامه بحث همسایگی ایران و طالبان پیش میآید. به نظر شما آینده سیاست خارجی ما با طالبان به چه شکل خواهد بود؟
به هر ترتیب طالبان یک عنصر بسیار آشوبگر شناخته میشوند. مواضع طالبان مواضع سیالی بوده است و برخلاف اینکه میگویند مواضع ایدئولوژیک دارند، تاکنون مواضع نظامی مبتنی بر منافع یک گروه خاص را دنبال کرده و اکنون بیش از آنچه به ایران تمایل داشته باشند به متحدان منطقهای آمریکا (عربستان و پاکستان) تمایل دارند که نشان دهندهی یک اجتماع استراتژیک در رویکرد سیاست خارجی است.
بهنظر شما بحث مشکلات اقتصادی که ما با آن درگیر هستیم از جمله از دست رفتن بازار هرات که یکی از منابع تزریق دلار به بازار و دور زدن تحریمها بود، چه شرایطی برای ما از نظر اقتصادی پیش خواهد آمد؟
به هر ترتیب بسته شدن بازار هرات میتواند روی بازار دلار و اقتصاد ایران در وضعیت تحریمی اثر بگذارد. با روی کار آمدن دولت رئیسی و چالش جدی او در مذاکره با آمریکا اگرچه دولت کنونی را تحت فشار قرار میدهد اما دولت فعلی به عنوان یک دولت انقلابی نمیتواند تصمیمگیری مهمی در حل و فصل مسائل ایران و نظام بین الملل خصوصا آمریکا داشته باشد. از سوی دیگر همین دولت رویکردی انقلابی دارد و از نظر ایدئولوژیک همیشه مخالف مبارزه با آمریکا بوده ولی انگشت اتهام به سوی تمام کنشگران و فعالان سیاسی و دولتمردانی است که خواهان حل و فصل مسائل ایران و آمریکا هستند. با این وجود اگر مذاکره با آمریکا را آغاز کند و بخواهد آن را حل کند تمامی شعارهای انقلابی که بر علیه کشورهای دیگر مطرح شده شعارهایی سیاسی برای گرفتن قدرت محسوب خواهد شد و از سوی دیگر اگر مذاکره با آمریکا را در دستور کار قرار ندهد شرایط سختی خواهد داشت و تحریمها اضافه خواهد شد. از سویی دیگر با طرح مرگ تدریجی که دکترین نخست وزیر رژیم صهیونیستی با بایدن است نیز در این زمینه مهم است. باید به این نکته تاکید کنم که یکی از ابعاد کوچک این طرح روی کار آمدن بازگشت یک دولت این چنینی مانند طالبان است و لذا با این معنا بسته شدن بازار هرات یک مولفه اثرگذار روی بازار ایران و مسائل سیاسی در کشور است.
بنظر شما افغانستان تا کجا میتواند دوام بیاورد؟
اکنون آمریکا در حفظ امنیت فرودگاه کابل از طالبان در برابر داعش استفاده میکند. به عبارت دیگر قرار دادن داعش مقابل طالبان اکنون جای خود را پیدا کرده و باید بگویم این نکته بسیار اساسی است و باید به این توجه شود که آمریکا از یک طرف بر اساس نظرات خود و انتقال ناامنی به طرف مرزهای چین خواهان آن است که مسائل منطقه را در رودررویی خود نسبت به عناصر منطقه شکل دهند و این چشمانداز آشوبناک را نسبت به چشمانداز باثبات بیشتر مدنظر قرار میدهند.
ارسال نظر