صدیقه وسمقی در گفتگو با مستقل:

به رئیس‌جمهور نظامی خوش‌بین نیستم

رفتارهای مجموعه‌ی نهادهای حکومتی نشان می‌هد که جمهوری اسلامی مایل به مذاکره هست اما می‌خواهد در مذاکره امتیازات بیشتری بگیرد.

به رئیس‌جمهور نظامی خوش‌بین نیستم

پس از فرمایشات رهبری انقلاب در هفته گذشته مبنی بر اینکه اگر آمریکایی‌ها به تعهداتشان برگردند ما هم به تعهدات برمی‌گردیم، گمانه‌زنی‌ها پیرامون احیای برجام شدت گرفت.خبرها از واشنگتن نیز حاکی از این است که در انتصابات دولت بایدن چهره‌های ضد جنگ و حامی برجام در حال بازگشت هستند.بر این اساس با صدیقه وسمقی نویسنده و تحلیلگر مسائل سیاسی، درباره امکان برقراری مذاکره مجدد گفتگو کرده‌ایم.

چشم‌انداز مذاکره‌ی بایدن با دولت روحانی را در چند ماه آینده تا انتخابات ۱۴۰۰ چگونه ارزیابی می‌کنید؟
رفتارهای مجموعه‌ی نهادهای حکومتی نشان می‌هد که جمهوری اسلامی مایل به مذاکره هست اما می‌خواهد در مذاکره امتیازات بیشتری بگیرد. دولت بایدن در آغاز راه و دولت روحانی در پایان راه قرار دارند. با توجه به این که مذاکره میان ایران و امریکا مذاکره‌ی ساده‌ای نخواهد بود. به علاوه جمهوری اسلامی اعلام کرده که در چارچوب برجام با آمریکا حاضر به مذاکره است، لذا من گمان نمی‌کنم که دولت روحانی و بایدن بتوانند مذاکره‌ی جدی را آغاز کنند. ممکن است وارد گفتگوهای مقدماتی بشوند. دولت روحانی به نظر می‌رسد که مایل است مذاکره را آغاز کند، اما بعید است که دیگر نهادهای مؤثر در سیاست خارجی چنین فرصتی را به دولت بدهند که با فراغ بال به مذاکره و حل معضلات سرسام‌آور کشور بپردازد و از سنگینی بار مشکلات بر دوش ملت بکاهد. من معتقدم که ایران باید به استقبال مذاکره برود و حتی در این امر پیش گام شود؛ چرا که آن طرفی که از تحریم‌ها و روابط پرتنش با آمریکا دارد آسیب جدی می‌بیند کشور و ملت ایران است. عقل و تدبیر اقتضا می‌کند در مذاکره و فراهم کردن زمینه‌ی مساعد آن ایران تلاش جدی نشان دهد و به مردم ایران و جامعه‌ی بین الملل نشان دهد که آماده‌ی مذاکره و برون‌رفت از شرایط پرتنش و مشکل‌آفرین کنونی است. اما من بعید می‌دانم که حتی اگر مذاکرات آغاز شود به سرانجام دلخواه و مطلوب برای کشور ما برسد.

اگر دولت روحانی نتواند با بایدن مذاکره کند و به توافقی در عرصه.ی سیاسی و اقتصادی نرسد چه اتفاقاتی را محتمل می‌دانید؟
ببینید، شرایط کشور شرایط مساعدی نیست. وضعیت غیرقابل تحمل شده است. مردم از سطح زندگی قابل تحمل بسیار دور شده‌اند. تاثیر شرایط نامطلوب کنونی را در همه‌ی ابعاد زندگی روزمره‌مان حتی هوایی که تنفس می‌کنیم می‌توانیم حس کنیم. الان انتظار این است که واکسن استاندارد کرونا وارد شود و به مردم تزریق گردد.
ناتوانی دولت در این کار بی‌ارتباط با شرایط کشور و سیاست‌های نامناسب نیست. این‌ها برای هر حکومتی هشدار دهنده است، البته اگر هشیار باشد.
اگر هرچه زودتر شرایط تغییر نکند، باید اعتراضات جدی‌تری محتمل است..
... اگر تجدید نظر نشود، باید منتظر شرایط سختی بود. شرایطی که به نظر می‌رسد برای حاکمیت غیرقابل پیش‌بینی نیست، اما راه پیش‌گیری از آن را اشتباه انتخاب می‌کند.

در صورت روی کار آمدن دولت نظامی در ۱۴۰۰ آیا روند مذاکره با آمریکا مسیر عادی خواهد داشت یا روند مذاکرات دو کشور دچار چالش می‌گردد؟
کشور در شرایط کنونی به افراد مجرب و متخصص نیازمند است، چیزی که غالبا به آن بی‌توجهی شده و نتیجه‌اش خسارت‌بار بوده است. روی کار آمدن یک نظامی در انتخابات ۱۴۰۰ هم آثار منفی خارجی دارد و هم داخلی. مطمئنا آن نظامی، یک ارتشی نخواهد بود بلکه یک سپاهی خواهد بود. نگاه جامعه‌ی جهانی به سپاه به دلایل گوناگون نگاه مثبتی نیست و روی کار آمدن احتمالی یک سپاهی به عنوان رئیس جمهور تعامل جمهوری اسلامی با جامعه‌ی جهانی و مذاکره را سخت‌تر خواهد کرد. از نظر داخلی نیز اگر چه هم اکنون نیز نظامی‌ها (دخالت در حکومت می‌کنند)، اما در دست گرفتن دولت توسط سپاه پیامدهای منفی برای دولت، کشور و خود سپاه خواهد داشت. رئیس جمهور نظامی، کشور بحران زده را که بیش از هر چیز به آرامش و رفع تنش نیازمند است می‌خواهد با نگاه و تجربه‌ی نظامی اداره کند. در این صورت وضعیتی بدتر از دوره‌ی احمدی نژاد را تجربه خواهیم کرد. به علاوه همانند تمام دولت‌ها میان رئیس جمهور نظامی و رهبری حتما تنش‌هایی به وجود خواهد آمد. من این امر را حتمی می‌دانم. این امر به دلیل اشکال جدی ساختاری اجتناب‌ناپذیر است. این مسئله مطمئنا به نفع سپاه نخواهد بود. در سپاه یک اپوزیسیون شکل خواهد گرفت. البته این از تبعات ناگوار ورود نظامیان به عرصه‌ی سیاسی است که متاسفانه از آن نه تنها پرهیز نشده بلکه روز به روز نظامیان به عرصه‌ی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و غیره ورود بیشتری داشته‌اند. شاید آنان از این روند احساس اقتدار کنند اما واقعیت غیر از این است. به نظر من در صورت روی کار آمدن یک سپاهی در انتخابات ریاست جمهوری آینده، سپاه هزینه‌ی بزرگی را پرداخت خواهد کرد.

به نظر جنابعالی اصول‌گرایانی که الان مخالف مذاکره‌ی دولت روحانی با بایدن هستند آیا با روی کار آمدن دولت اصول‌گرا باز هم بر طبل عدم مذاکره با آمریکا خواهند کوبید؟
اگر منظورتان این است که آیا باز هم با مذاکره مخالفت خواهند کرد یا نه، پاسخ من این است که بستگی به موضع رهبری خواهد داشت. اصول‌گرایان موضع مستقلی ندارند. این که آیا به طور کلی جبهه‌ی اصول‌گرایان وارد مذاکره خواهد شد یا نه، من معتقدم که به هر حال اداره‌ی درست کشور و حل بحران‌های اقتصادی و سیاسی در گرو یک مذاکره‌ی همه جانبه و تجدید نظر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. اگر این اتفاق نیفتد روند افزایش مشکلات را خواهیم داشت، فرقی نمی‌کند که چه کسی رئیس جمهور شود. کشور نیازمند مدیریت است. اگر حاکمیت در سطح بالا برای حل بحران مدیریت کاری نکند، کشور و نظام با بحران‌های جدی‌تری روبرو خواهد شد. واقع‌نگری اقتضا می‌کند که ایران وارد مذاکره شود و با امریکا نیز روابطی همانند روسیه و چین برقرار کند.
من خوش‌بین نیستم که در آینده‌ی نزدیک چنین اتفاقی بیافتد و نکته‌ی مهم دیگر آن که اصول‌گرایان دارای نیروهای زبده و کارآزموده و سرشناس برای مذاکره و پیشبرد آن به طور جدی و قوی نیستند.

به نظر شما نقطه‌ی پایانی تنگناهای معیشتی و اقتصادی مردم در کوتاه مدت با مذاکره و توافق هسته‌ای است؟
مذاکره و رفع تنش و حل مشکل تحریم‌ها البته مسیر رفع تنگناها را باز خواهد کرد، اما ما مسائل مهم داخلی نیز داریم. کشور از سوء مدیریت و دیدگاه نادرست مسئولان درباره‌ی کشورداری و مردم‌داری و آداب حکمرانی رنج می‌برد. اینها چیزهایی نیستند که طی مذاکره با آمریکا و رفع تحریم‌ها حل شوند. نظام ما مشکل ساختاری دارد. مسئولان دلسوز و پاکدست و وطن‌دوست کم داریم. سیاست‌های کلان به نظر من مشکل دارند. اما باید اضافه کنم که در هر حال تحریم‌ها و روابط پر تنش با جامعه‌ی جهانی مزید بر این مشکلات شده است. در زمینه‌ی اقتصادی متخصصان باید اظهار نظر کنند.

در صورتی که مذاکرات هسته‌ای به ثمر ننشیند دولت‌های اروپایی چه رویکردی را در قبال ایران انتخاب می‌کنند؟
ما بیش از هر طرفی نیازمند مذاکره‌ایم. راه مسالمت آمیز حل مشکلات ما با جامعه‌ی جهانی فقط مذاکره است. ما جزئی از جامعه‌ی جهانی هستیم. باید بتوانیم در این جامعه‌ی بزرگ زندگی کنیم. با مشکلات به وجود آمده زندگی عادی ما ملت بزرگ ایران مختل شده است. مسئولان حق ندارند به بهای پیشبرد سیاست‌های خود با زندگی ملت را سخت تر کنند. زندگی عادی در جامعه‌ی جهانی باید به ملت بازگردد. بدیهی است که در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکره‌ی ایران و آمریکا مشکلات تداوم خواهد یافت و مشکل ما با اروپا نیز روند افزایشی خواهد داشت کما اینکه الان چنین است. رابطه‌ی مناسب و کارآمد با جامعه‌ی جهانی در گرو رابطه‌ی مناسب با همه‌ی اعضای این جامعه است، به ویژه اعضای مؤثر و بزرگی مثل آمریکا. جامعه‌ی جهانی یک خانواده است. ما باید بتوانیم در این خانواده زندگی خوب و مناسبی داشته باشیم، منافعمان را حفظ کنیم و از تنش بپرهیزیم. ما به اندازه‌ی کافی بر سر روابط پرتنش هزینه داده‌ایم. رابطه‌ی جمهوری اسلامی در شرایط کنونی حتی با کشورهای متحد آن یعنی چین و روسیه نیز روابط عادی نیست. این موضوع را می‌توان در روابط اقتصادی ملاحظه کرد. آن‌ها نیز به خاطر ما روابط شان را با آمریکا خراب نخواهند کرد. رابطه پرتنش با آمریکا بر رابطه با همه‌ی کشورها سایه انداخته است. اروپا متحد آمریکاست. در روابط اقتصادی نیز آمریکا را به ما ترجیح خواهد داد. ما نباید رابطه با کشورها در جامعه‌ی جهانی را از دست بدهیم. این امر به نفع ما نیست. به نظر من ما باید بکوشیم روابط خود را با همه‌ی اعضای جامعه‌ی جهانی به طور یکسان مناسب و دوستانه سازیم. جمهوری اسلامی به تنهایی نمی‌تواند نظم جهانی را تغییر دهد. این آرمان نیازمند مقدمات و لوازمی است که هم اکنون مهیا نیست، لوازمی مانند دارا بودن قدرت اقتصادی، اتحاد ملت و دولت، داشتن دیپلمات‌های بزرگ و بین المللی، داشتن متحدان قدر و همفکر در سطح بین المللی، داشتن برنامه‌ی راهبردی کارآمد و….
همه از تنش ایران و آمریکا سود می‌برند جز ایران. ما محتاج چرخش بزرگ در سیاست‌ها و عملکردها هستیم. 

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها