امیر خرم پاسخ میدهد:
چرا جامعه ما پذیرای انقلاب نیست؟
سیدامیر خرم تحلیلگر سیاسی میگوید: برای تغییر در جامعه حداقل ۴ راه امکان دارد؛ اصلاحطلبی، انقلاب، براندازی و فروپاشی. اگر ساختار سیاسی به دنبال اصلاح وضع موجود نرود جامعه به صورت طبیعی به سمت فروپاشی میرود
«مهندس امیر خرم»، کنشگر و تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب و عضو پیشین نهضت آزادی در گفتگو با خبرنگار سیاسی مستقلآنلاین به تشریح تفاوت گفتمانهای تغییرمحور در کنار گفتمان اصلاحطلبانه پرداخت و گفت:
برای تغییر در جامعه راههای متعددی وجود دارد. من حداقل چهار راه را میتوانم نام ببرم. در کنار اصلاحطلبی، انقلاب، براندازی و فروپاشی وجود دارد. معتقدم دو راه یعنی انقلاب و براندازی، در جامعه ما امکان انجام ندارد.
خرم "ممکن" و "مطلوب" بودن را شروط راه حل یک کنشگر سیاسی دانست و بیان داشت:
یک کنشگر سیاسی راه حلی که برای خروج از وضعیت نامطلوب موجود ارائه میدهد باید واجد دو شرط باشد؛ "ممکن" و "مطلوب" بودن. اگر فقط یکی از این شروط وجود داشته باشد کفایت نمیکند. "ممکن"ترین راه حلی که یک کنشگر سیاسی میتواند ارائه کند، حفظ وضعیت موجود است ولی "مطلوب" نیست. از نگاه براندازان "مطلوب"ترین راه این است که همین فردا این نظام ساقط شود و به جای آن یک نظام کاملا دمکراتیک حاکم شود، این راه "ممکن" نیست.
این تحلیلگر مسائل سیاسی انقلاب را در فضای کنونی کشور ممکن ندانست و توضیح داد:
به عنوان یک کنشگر سیاسی موظفم راه حلی را ارائه دهم که درصد قابل قبولی از ممکن بودن و مطلوب بودن را در خود داشته باشد. به این جهت معتقدم که جامعه ما پذیرای یک انقلاب جدید نخواهد بود به این دلیل که انقلاب یک سری شرایط سلبی و ایجابی دارد. آنچه باعث شد در سال 57 انقلاب رخ دهد یعنی بیعدالتی اجتماعی، عدم تساوی، ظلم، رانت و فساد اقتصادی، بسته بودن فضای سیاسی، شرایط سلبی بود و الان هم موجود است. تفاوت در این است در زمان شاه، شرایط ایجابی نیز ایجاد شد.
او افزود: انقلاب سه شرط ایجابی را لازم دارد؛ رهبری که وجیهالمله باشد، ایدئولوژی انقلاب، سازماندهی گسترده اجتماعی. در سال 57 این سه شرط ایجابی در کنار شروط سلبی قرار گرفتند و منجر به بروز انقلاب شد.
این عضو سابق نهضت آزادی در پاسخ به این سوال که چرا جامعه ما پذیرای انقلاب نیست؟، اظهار داشت:
برای اینکه آن شروط سلبی هست، اما شروط ایجابی را نداریم. چون شروط ایجابی را نداریم پس در جامعه ما انقلابی رخ نخواهد داد. از این جهت انقلاب حتی اگر مطلوب باشد، ممکن نیست.
خرم گفتمان براندازانه را نیز دچار مشکلات اساسی دانست و خاطرنشان ساخت:
براندازی هم دچار مشکلات نظری و عملی است. براندازی در شرایط موجود دچار یک مشکل نظری است. اگر بخواهیم با تحلیل گفتمان بحث را پیش ببریم، هنوز براندازان و معتقدان به این نظریه نتوانستهاند بین دال مرکزی و دالهای پیرامونی این گفتمان، رابطه ایجاد کنند؛ بنابراین براندازی را من به عنوان یک گفتمان رقیب در مقابل گفتمان محافظهکار موجود و گفتمان اصلاحطلبی موجود نمیتوانم تلقی کنم برای اینکه این نقص نظری خودش را هنوز نتوانسته است برطرف کند ولی اشکالات عملی هم دارد که عبارتند از:
1- عدم انسجام میان نیروهایی که همگی معتقد به اسقاط نظام هستند، این گروه هنوز نتوانستند زبان مشترک با یکدیگر پیدا کنند 2- مردم به این دسته از نیروهای سیاسی اعتماد لازم را ندارند 3- مردم از تغییری که یکبار با انقلاب تجربه کردهاند، ترس دارند، با اینکه میدانستند که اگر آن نظام ساقط شود یک نظام دینی جدید خواهد آمد. من از انقلاب 57 دفاع میکنم برای اینکه میدانستم چه چیزی قرار است جای رژیم قبل را بگیرد ولی در براندازی مردم نمیدانند که اگر این نظام ساقط شود چه چیزی قرار است جای آن را بگیرد، چرا که گفتمان هنوز شکل نگرفته است.
او با هشدار نسبت به آنچه که تعبیر به فروپاشی میشود، بیان داشت:
در شرایط موجود انقلاب و براندازی، علیرغم اینکه از دید جمعی مطلوب است اما ممکن نیست. اما یک خطر در کنار ما وجود دارد که باید به آن توجه کرد و آن این است که براندازی یک پروژه است. این پروژه در حال حاضر امکان به ثمر رسیدن ندارد اما فروپاشی یک اتفاق است و پروژه نیست و این اتفاق بسیار به ما نزدیک است و اگر برای مشکلات امروز راه حلی پیدا نکنیم و اصلاحطلبان نتوانند حاملان مناسبی برای اندیشه اصلاحطلبی باشند، جامعه به طور طبیعی به سمت فروپاشی خواهد رفت. جامعه ما در مرحله فروپاشی اخلاقی است و هنوز این مرحله کامل نشده اما در حال پیشروی است، مرحله بعد از فروپاشی اخلاقی هم فروپاشی اقتصادی، اجتماعی و در نهایت فروپاشی ساختار سیاسی است. این مراحل به سرعت طی خواهد شد اگر، ساختار سیاسی به دنبال اصلاح وضع موجود نرود و اگر اصلاحطلبان به دنبال نقد درونی خود و اصلاح شیوههایی که تاکنون پیش گرفتهاند، نروند.
ارسال نظر