معصومه ابتکار:

آینده ایران در گرو توجه به چالش‌های محیط زیستی است

این روزها هر جا که صحبت از چالش‌های محیط زیست می‌کنیم متاسفانه می‌گوییم اینها ابربحران‌هایی هستند که چالشی تمدنی برای ایران به وجود می‌آورند.

آینده ایران در گرو توجه به چالش‌های محیط زیستی است

ین روزها هر جا که صحبت از چالش‌های محیط زیست می‌کنیم متاسفانه می‌گوییم اینها ابربحران‌هایی هستند که چالشی تمدنی برای ایران به وجود می‌آورند. یعنی دیگر بحث این حکومت و آن حکومت نیست یا این دولت و آن دولت یا این زمان و آن زمان نیست، بلکه بحث تمدن ایران است که به شدت در معرض تهدید از ناحیه مسائل اقلیمی و محیط زیستی قرار گرفته است. البته دنیا هم با بسیاری از این ابربحران‌ها مواجه است و بخاطر همین در دهه‎های گذشته سازوکارهایی را تعیین کرده که برخی از آنها موفق و برخی هم نام موفق بوده‌اند.

در ایران با چالش‌هایی روبه‌رو هستیم؛ علاوه بر اینکه بحث خشکسالی و تغییر اقلیم را داریم سالهاست تحت تحریم‌های ظالمانه هستیم و مشکلاتی در ابعاد مسائل سیاسی و مردم‌سالاری داریم که همه اینها در کنار هم چالش‌هایی را در بخش حکمرانی به وجود آورده است. برخی معتقدند تا زمانی که فقط برای بقا تلاش کنیم بحث توسعه پایدار را نمی‌توانیم مطرح کنیم. یعنی اگر با وجود همه این فشارهای بین‌المللی و مسائل داخلی فقط هدف بقا باشد و کیفیت زندگی مد نظر قرار نگیرد یا خود به خود از اولویت‌ها خارج شود، سیاست‎های توسعه هرگز به پایداری نمی‌رسد. به‌هرحال در پس‌زمینه همه اینها مشکلات محیط زیست است. 

آمارها و گزارش‌های وضعیت محیط زیست این تصویر را روشن و آشکار می‌کند. آمار علمی در واقع تکلیف را روشن می‌کند، داده وقتی تبدیل به اطلاعات بشود و سپس تحلیل آماری و ترندها نشان می‌دهند که ما در چه روندهایی قرار داریم. به این معنی که مثلا وقتی داده‌ها گواه ۳۰ سال خشکسالی هستند نمی‌توان وجود خشکسالی و روند تغییر اقلیم را -چنانچه طیفی تندرو در داخل آن را انکار می‌کرد- منکر شد. 

مانند ترامپ و طرفدارانش که این اعتقاد را نداشتند و  برای نجات کره زمین همراهی نکردند. به دلیل انکارهای داخلی، در دولت دوازدهم به عنوان رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از سازمان هواشناسی خواستم تا گزارش علمی دقیقی از ترند بارندگی و ترند دما در ایران طی سه چهار دهه اخیر ارائه دهد. گزارش سازمان هواشناسی در زمینه «بارش»، «روند دما» و «برف» آمد که همه نشان می‌دهد ما دچار روند ۳۰ یا ۴۰ سالهٔ تغییراقلیم هستیم و بیش از  یک‌و‌هفت دهم درجه سانتی‌گراد افزایش دما داشتیم و حدود ۱۲ درصد کاهش بارندگی و نزدیک ۳۰ درصد کاهش برف؛ و البته می‌دانید که برف شاخص مهمی در این زمینه است.

این مثال را زدم برای اینکه اهمیت تهیه و اعلام گزارش‌های وضعیت محیط زیست را بگویم. از دوره دولت اصلاحات پایه‌گذاری نظام آمار محیط زیست کشور را با وجود دشواری‌های بسیار، شروع کردیم. برای تهیه این آمارها ۳۵ نهاد باید با مرکز آمار و سازمان حفاظت محیط زیست کار می‌کردند و اطلاعاتشان جمع‌آوری و تحلیل می‌شد. این در شرایطی بود که آن زمان پلتفرم‌ها مانند امروز گسترده نبود و نرم‌افزارهای لازم به شکل کنونی نبود. امروزه حتی هوش مصنوعی می‌تواند در این زمینه با پیش‌بینی سناریوهای مختلف بسیار کمک کند. البته این منوط به آن است که بتوانیم سیاست‌گذارانی را داشته باشیم که متوجه اهمیت حیاتی و تمدنی موضوع باشند و مسائل محیط زیست به عرصه تصمیم‌گیری کلان برگردد تا شاید بتوان امید به بهبود شرایط داشت.

امروزه مسائل محیط زیست دقیقا با معیشت مردم و زندگی روزمره آنها سروکار دارد. گزارش‌های وضعیت محیط زیست هم برای متخصصان و هم برای عامه مردم تهیه می‌شود تا ضمن رشد آگاهی‌های شهروندان، جای انکار برای تهدیدات علیه جنگل، دریا، دشت، آب، خاک یا تنوع‌زیستی در میان مسئولان باقی نماند. همچنین مورد استفاده محققان برای ترسیم بهتر شرایط و راهکارها قرار گیرد. به این ترتیب حداقل بخشی از تعارض گفتمانی که درباره محیط زیست دچار آن هستیم را آمار و گزارش‌های وضعیت محیط زیست می‌تواند حل کند.

اما این روزها باید بر استفاده سیاست‌گذاران از این گزارش‌های مهم تاکید کرد. در آستانه انتخاب رئیس‌جمهور دیگری هستیم. از نامزدهای ثبت‌نام شده که تعداد کمی از آنها برنامه داشتند، تعداد بسیار کمتری به محیط زیست اشاره کردند. یعنی کسانی که انتظار می‌رود با مراجعه به گزارش‌های علمی و متقن بدانند آینده ایران در گرو توجه به چالش‌های محیط زیستی است. مثلا اگر قرار است اقدام برای رفع تحریم‌ها صورت نگیرد حداقل هزینه‌های آن بر محیط زیست را بدانند؛ اینکه موازنه‌ای که در نظر دارند آیا برد-برد است؟ چالش‌های اقتصادی ما متاثر از شرایط محیط زیست، آب و بحران‌های تغییراقلیم است. چالش‌های اجتماعی ما نیز متاثر از محیط زیست است و در بحث مهاجرت تحت‌تاثیر تغییراقلیم و روندهای خشکسالی در کشور قرار دارد. همچنین وضعیت بهداشت و سلامت مردم؛ براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی منشا حدود ۳۵ درصد بیماری‌ها عدم منشاء زیست محیطی دارد. یعنی می‌توان گفت ۳۵ درصد از هزینه‌های درمان کشور به خاطر آلاینده‌ها بوده است.

پس نمی‌شود وضع محیط زیست را ندید و برای اقتصاد برنامه‌ریزی کرد یا اقتصاد سبز را نادیده گرفت و برای رشد بالنده برنامه‌ریزی کرد. نمی‌شود سلامت و کیفیت زندگی مردم را در برنامه‌ها دید ولی تاثیر آلاینده‌ها بر کیفیت زندگی را نادیده گرفت؛ اینها همه به هم پیوسته  است و گزارش‌های وضعیت محیط زیست این تصویر جامع را می‌تواند ارائه دهد و موارد متعدد را روشن می‌کند.

اگر سیاستگذار منصف، با نگاه علمی، مسئولانه و دلسوزانه باشد و دلش برای آینده ایران بسوزد، باید وضعیت کنونی اقلیم سرزمین و طبیعت ایران را بداند و بعد تصمیم بگیرد. کسانی که در عرصه رقابت ریاست‌جمهوری شرکت کردند امید است حداقل گزارش ده ساله وضعیت محیط زیست کشور از سال ۸۲ تا ۹۲ را ببینند که روندها را نشان می‌دهد و با چالش‌های واقعی و تاثیرگذار بر زندگی تک‌تک مردم آشنا شوند تا بتوانند با چشم باز و آشنایی کافی به مسائل برنامه بدهند، صحبت و مناظره کنند.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها