مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه در گفتگو با مستقل:

عقب‌نشینی در مذاکره به‌هیچ وجه نشانه‌‌ی تسلیم نیست

مطهرنیا می‌گوید: ما می‌توانیم خواسته‌هایمان را بر اساس بایدها و نبایدهای موجود در پیرامون نظام بین‌الملل مطرح کنیم و بدانیم،‌ عقب‌نشینی در مذاکره به‌هیچ وجه نشانه‌ای از تسلیم نیست. به‌هرحال قاعده مذاکره این است که طرفین مصلحت‌اندیشی کنند و در پاره‌ای از موارد موضع خود را کنار بگذارند. 

عقب‌نشینی در مذاکره به‌هیچ وجه نشانه‌‌ی تسلیم نیست

سرویس سیاسی

 

برجام به‌همان اندازه که مهم است، به‌همان اندازه هم هدفی سخت برای طرفین مذاکرات هسته‌ای است. به‌همین دلیل نظام بین‌الملل باید دشواری‌های زیادی را به‌جان بخرد تا بلکه توافق 2015 هسته‌ای دوباره احیا شود. با این توضیح که بازگشت به برجام برای ایران، برای آمریکا و با توجه به بحران انرژی در کشورهای اروپایی، برای اتحادیه اروپا از اهمیتی بسیار فوق‌العاده برخوردار است.

مهدی مطهرنیا، در گفت‌وگو با «مستقل» به بررسی چرایی بلاتکلیفی مذاکرات هسته‌ای پرداخته است.

 

برجام همچنان در حالت بلاتکلیفی قرار دارد. دلیل روشن نشدن موضوع چه چیزی می‌تواند باشد؟

 

اینکه آمریکا و ایران طرفین مذاکره هستند، دلیل خوبی است تا توافق دشواری‌های زیادی را پیش‌روی خود ببیند. در واقع اگر برجام تایید شود و دو طرف در موضوع هسته‌ای به یک‌صدایی برسند، چالش بین ایران و آمریکا به‌هیچ وجه به نقطه پایان نخواهد رسید. یعنی مساله‌ آمریکا فقط به‌برجام ربط پیدا نمی‌کند و اختلافات هسته‌ای در تداوم تلاش‌های ضد ایرانی است که ایالات‌متحده قریب به 40 سال است در دستور کار خود قرار داده است.

 

با این‌حال بایدن توافق می‌خواهد و به‌ هر حال تلاش‌هایی را برای تحقق آن انجام داده است.

 

بایدن از همان روز اولِ کاخ‌سفیدنشینی برنامه‌ای معلوم برای ایران داشت. در واقع رئیس‌جهوری ایران این ذهنیت را دارد تا ایران برابر آمریکا و نظام بین‌الملل قد علم کند و بالطبع هزینه‌های گزافی هم متحمل شود. اگر برجام هم‌به نتیجه برسد، اتفاق خاصی نمی‌افتد و فقط امضای 2015 در 2022 تکرار خواهد شد. البته آمریکا به این هم فکر می‌کند، شرایط طوری مدیریت شود که ایران از «قبول شرایط و امضای برجام» و «استقبال تحریم‌های سازمان‌ملل رفتن» یکی را انتخاب کند. این همان سیاستی است که پیشتر گفتم، نزدیک به 40 سال قدمت دارد.

 

تکلیف ایران با این آمریکا چیست؟

 

ایران شاید نتواند مطالبه‌هایش را جدی مطرح کند و این یعنی کار برای ما دشوار شده است. اگر به این مساله که «سپاه در لیست تحریم‌ها باقی ماند» دقت کنیم به دشواری کار تیم مذاکره‌کنند پی می‌بریم.

 

 این یعنی متضرر شدن ایران؟

 

قانونی نانوشته در مذاکرات اجازه ناامیدی نمی‌دهد. البته باید همه حواس‌مان را جمع کنیم تا با رویکردی واقع‌بینانه بتوانیم در ادامه مذاکرات فضا را به‌نفع خود مدیریت کنیم.

 

 رویکرد واقع‌بینانه چه تعریفی دارد؟

 

از مشکلاتی که در سیاست‌خارجی و در کل در تصمیم‌گیری‌ها مشاهده می‌شود، صفر و صد دیدن موضوعات مختلف است و همچنین سوار شدن روی موج هیجان. وقتی قرار است درباره پرونده مهمی مثل پرونده هسته‌ای با طرف وارد مذاکره شویم، باید بدانیم، آن‌ها هم مطالبه‌ای دارند و در پی منافع خود هستند. به‌همین دلیل توصیه می‌شود،‌ خواسته‌هایمان را بر اساس بایدها و نبایدهای موجود در پیرامون نظام بین‌الملل مطرح کنیم و بدانیم،‌ عقب‌نشینی در مذاکره به‌هیچ وجه نشانه‌ای از تسلیم نیست. به‌هرحال قاعده مذاکره این است که طرفین مصلحت‌اندیشی کنند و در پاره‌ای از موارد موضع خود را کنار بگذارند. تاکید می‌کنم، چنین رفتاری اصلا و ابدا سازش و یا خدشه‌دار شدن شأن کشور نیست. وقتی دو طرف رو در روی هم قرار می‌گیرند و برای رسیدن به یک‌نقطه مشترک طرحی ارائه می‌کنند،‌ لازم است مطالبه‌های همدیگر را جدی بگیرند.

 

 تکلیف تیم سیاست‌خارجی با مخالفان داخلی برجام چیست؟ 

 

به‌هرحال جریان منتقد برجام از جایگاه قابل‌توجهی در نظام برخوردارند و اتفاقا تریبون‌های مهمی را هم در اختیار خود می‌بینند.

اینکه گروهی در داخل نظرشان درباره برجام منفی است و هر توافقی با آمریکا را قراردادی سیاه و خسارت‌زا می‌دانند،‌ به‌خودی خود اشتباه نیست،‌ چرا که به حکم آزادی بیان همه باید بتوانند منویات خود را آشکار کنند. اما اینکه بخواهند با توسل به یکسری کارهای رادیکال در مسیر برجام‌ مانع‌تراشی کنند و با نظر شخصی یک‌سری کارها را انجام دهند، در واقع مصداق بارز تلاش برای کارشکنی و ایجاد خلل در اهداف نظام است. در واقع اکنون که نظام بنای بازگشت به دوره توافق 2015 را دارد،‌ هیچ‌کدام از جریان‌ها و گروه‌ها با هیچ عذر و بهانه‌ای نمی‌توانند اقدام‌هایی انجام بدهند که همسو با مخالفان خارجی توافق است. این قبیل تحرکات مصداق بارز سیاه‌نمایی علیه منافع‌‌‌ملی است. متاسفانه از همان روزهای اول استقرار جمهوری‌ اسلامی گروه‌هایی اصرار به افراطی‌گری داشتند و بازهم متاسفانه، بخش‌هایی از درون حاکمیت آن‌ها را همراهی می‌کنند. این رفتارهای رادیکال و حمایت از افراطیون به‌مانند سمی مهلک به ساختار تصمیم‌گیری نظام ضربه زده است. یعنی تا زمانیکه تندروها کنترل نشوند،‌ درب بر همین پاشنه غلط خواهد چرخید.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها