آیا باید منتظر تحریم روحانی و زنگنه هم بود
مستقل آنلاین / حدود چهل روز پیش بود که اخباری از داخل دولت ایالات متحده به بیرون درز کرد که خزانهداری امریکا در کنار فهرست جدید تحریمها علیه ایران، نام وزیر امور خارجه کشورمان، محمد جواد ظریف، هم در ا ین فهرست قرار دارد. خبر روزنامه نیویورک تایمز که برای اولینبار این خبر را اعلام کرد بازتابهای گستردهای داشت و در درون امریکا نخبگان آن کشور با تعجب به این موضوع برخورد میکردند.
هر چند که وقتی فهرست تازه تحریمها اعلام شد نام ظریف در آن نبود و دو هفته بعد از این خبر ظریف برای شرکت در نشست شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل به نیویورک رفت. هر چند که ویزای او برای ورود به نیویورک با تاخیر و دستور پمپئو صادر شد اما تردد او در منهتن محدود به محل استراحت او و دفتر سازمان ملل شده بود.
حدود 40 روز طول کشید تا نام ظریف وارد فهرست تحریمهای امریکا شد. براساس این تحریم که دارایی احتمالی او در امریکا مسدود میشود و اتباع امریکایی هم از داد و ستد مالی باوی منع میشوند برای اولین مقام سیاسی خارجی ایران که نامش در فهرست تحریمهای ایالات متحده قرار میگیرد این اقدام امریکا پیشبینی شده بود و آن را ناشی از فشارهای گروه «بی» میداند. اما دیگران چه فکر میکنند
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، وندی شرمن، مقام سابق وزارت امور خارجه امریکا و مذاکرهکننده ارشد پیشین این کشور در جریان مذاکرات هستهای اعلام کرد: «تحریم کردن ظریف نشان میدهد که درخواست دونالد ترامپ برای مذاکره بدون پیششرط، دروغ است، تحریم ظریف هیچگاه به دیپلماسی کمکی نمیکند.»
همچنین یک مقام رسمی امریکایی که نامش فاش نشده است، تحریم ظریف را در چارچوب فشار حداکثری علیه ایران ارزیابی کرده و بر این باور است که واشنگتن به اعمال فشار علیه ایران ادامه خواهد داد.
هرچند کارشناسان معتقدند تحریم ظریف به دلیل وزیر خارجه بودن ایران نیست، بلکه نفوذ کلامی او در میان سیاستمداران جهان و توجه جامعه جهانی به اظهاراتش است که امریکاییها را به هراس انداخته تا او را تحریم کنند.
از سوی دیگر «کریس مورفی» سناتور ایالت کنتیکت در کنگره امریکا نیز در واکنش به اقدام اخیر وزارت خزانهداری امریکا نوشت: «اگر موضع ما واقعا این است که میخواهیم با ایران مذاکره کنیم، آنگاه شاید نباید مذاکرهکننده ارشد آن کشور را تحریم کنیم. خود دانید».
رابطه تحریم وزیر امور خارجه ایران با نگرانی ترامپ از شکست در انتخابات امریکا
اما احمد بخشایش اردستانی در گفتوگو با دیپلماسی ایرانی پیرامون دلایل تحریم محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه بر این نکته تاکید دارد: اساساً تحریم محمدجواد ظریف به دلیل قطع ارتباط وزیر امور خارجه ایران با برخی از عناصر و مقامات حزب دموکرات در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰ امریکا انجام گرفته است.
او در پاسخ به این سوال که شما در زمان تحریم مقام معظم رهبری بر این نکته تاکید داشتید که احتمالا کاخ سفید میان آن تحریمها با اعمال تحریم علیه وزیر امور خارجه کشور فاصله خواهد انداخت تا شائبههایی در خصوص شکاف میان حاکمیت با دولت، به خصوص دستگاه سیاست خارجی ایجاد کند. آیا اقدام ساعات ابتدایی امروز پنج شنبه وزارت خزانهداری ایالات متحده امریکا در تحریم محمدجواد ظریف در تقابل با این تحلیل پیشین شما قرار ندارد؟ گفت که «خیر. چون اساساً تحریم محمدجواد ظریف به دلیل قطع ارتباط وزیر امور خارجه ایران با برخی از عناصر و مقامات حزب دموکرات در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰ امریکا انجام گرفته است. اگر دقت کرده باشید در این مدت دونالد ترامپ بر این نکته تاکید داشته که مواضع و سخنان وزیر امور خارجه کشورمان عملا در راستا و حمایت از عناصر حزب دموکرات است. البته نه اینکه آقای دکتر ظریف با برنامهریزی این کار را کرده باشد. اما به هر حال مواضع و سخنان ایشان در راستای منافع دموکراتها است. پیرو این نکته مقامات کاخ سفید عنوان کردهاند ارتباطاتی بین دستگاه سیاست خارجی ایران با افرادی مانند جان کری، وزیر امور خارجه سابق امریکا و خانم وندی شرمن، عضو ارشد تیم مذاکره در دوران برجام وجود دارد. حتی کار به جایی رسید که اخیرا ترامپ عنوان کرد ایران به دنبال پیروزی دموکراتها و مذاکره با جو بایدن خوابآلود است. از این رو دونالد ترامپ برای عدم تاثیرگذاری این دست اقدامات و تحتالشعاع قرار دادن ارتباطات احتمالی ظریف با مقامامت حزب دموکرات که میتواند باعث شکست وی در انتخابات 202 شود، دست به تحریم وزیر امور خارجه ما زد.
از بخشایش سوال شد که چرا این اقدام بعد از فعالیتها و تحرکات محمدجواد ظریف در حوزه دیپلماسی عمومی، آن هم در جریان سفر اخیر به نیویورک روی داد. آیا اقدام امروز وزارت خزانهداری امریکا در تحریم ظریف به این دلیل نیست که وزیر امور خارجه توانسته است در سایه دیپلماسی عمومی بسیاری از سیاستها، اقدامات و تصمیمهای کاخ سفید را به چالش بکشد؟ که وی گفت: «این مساله ناشی از برنامهریزی گام به گام کاخ سفید در پیشبرد جنگ روانی است. چون اگر در همان زمان تحریم مقام معظم رهبری کاخ سفید و وزارت خزانهداری دست به تحریم آقای ظریف و برخی از اعضای دیگر دستگاه دیپلماسی میزد، یقیناً تاثیرات آن جدی نبود یا همان موقع موج اثراتش تمام میشد. اما کاخ سفید سعی میکند در یک برنامهریزی گام به گام و با ایجاد یک فاصله، شخصیتها و مقامات جمهوری اسلامی ایران را یکی پس از دیگری تحریم کند تا امنیت روانی جامعه در داخل ایران، آن هم در آستانه انتخابات مجلس تحتالشعاع قرار گیرد و گرنه در همان زمان تحریم مقام معظم رهبری قرار بود که آقای ظریف هم تحریم شود. پس مقامات کاخ سفید به دلیل اینکه میخواستند تاثیر روانی آن با تداوم موجهای فشار بیشتر شود تا جنگ نرم آنها بیش از پیش آثر گذار باشد، با ایجاد یک فاصله زمانی معنادار سعی کردند بعد از مقام معظم رهبری، رییس دستگاه دیپلماسی ایران را هم تحریم کنند. در این راستا حتی احتمال دارد چند هفته یا چند ماه بعد آقای زنگنه، وزیر نفت یا خود آقای روحانی، رییسجمهور و دیگر افراد تحریم شوند. البته این اقدامات بیشتر از فلاکت و بیچارگی کاخ سفید و سردمداران ایالات متحده امریکا ناشی میشود تا برنامهریزی دقیقشان.» او با تاکید بر این نکته که ظریف یکی از بهترین وزرای امور خارجه ۴۰ ساله انقلاب اسلامی ایران هستند و در بسیاری از موارد هم بسیار هوشمندانه و دقیق عمل کردهاند. گفت: اساساً این دست اقدامات در تحریم وزیر امور خارجه ما صرفا به دلیل تاثیر دیپلماسی عمومی آقای ظریف نبوده، بلکه مصاحبهها و مواضع آقای ظریف در دیپلماسی عمومی، آن هم در نیویورک مکمل اقدامات نظامی و امنیتی ما در میدان عمل، به خصوص اقدام جمهوری اسلامی در ساقط کردن پهپاد امریکایی و توقیف نفتکش انگلیسی بوده است.
بخشایش در مورد مواضع پمپئو افزود: ابتدا به ساکن این مساله و مواضع مایک پمپئو، وزیر امور خارجه امریکا بیشتر مصرف داخلی دارد. دلیل اصلی این مساله هم به این واقعیت باز میگردد که چون در دوران باراک اوباما دیدارها و گفتوگوهای مکرر و مفصلی میان مقامات کاخ سفید با وزیر امور خارجه ایران انجام گرفت و جان کری توانسته بود در پیاده روی خود با ظریف، عکس یادگاریش را بیندازد، اما این درخواست در دوران ترامپ با پاسخ منفی تهران روبه رو شده است و نمیتواند این عکس یادگاری را مانند دوران اوباما بیندازد یا نمیتواند دستاورد نمایشی خود در خصوص کره شمالی را در رابطه با ایران تکرار کند تا به برگ برنده وی در انتخابات 2020 بدل شود، سعی کردند واقعیت را وارونه جلوه دهند و عنوان کنند که اساساً مذاکره با محمد جواد ظریف چندان اهمیتی ندارد. بلکه کانون تلاشهای کاخ سفید باید به مذاکره با رهبری معطوف شود تا بدین وسیله وضعیت را برای خود و جامعه جهانی توجیهپذیر کنند.
تحریم ظریف یعنی تحریم گفت وگو
در همین حال خبرگزاری روسی اسپوتنیک، با خبر تحریم وزیر امور خارجه ایران از سوی امریکانوشت: محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران را در لیست تحریمهای این کشور قرار داد.
به نوشته اسپوتنیک ظریف در واکنش به این تحریمها اعلام کرد که دلیل اصلی ایالات متحده برای قرار دادن من در لیست تحریمها این است که من «سخنگوی اصلی ایران در جهان» هستم. آیا حقیقت اینقدر دردناک است؟ از آنجا که من هیچ دارایی یا منفعتی در خارج از ایران ندارم این تحریم بر من یا خانوادهام هیچ اثری ندارد. متشکرم که مرا چنین تهدید بزرگی برای پیاده کردن اهداف و برنامههای تان قلمداد میکنید.»
این خبرگزاری با مجتبی جلالزاده پژوهشگر، کارشناس مسائل بینالملل و سیاستهای امریکا در تعامل با ایران گفتوگو کرده است. به عقیده جلال زاده: تحریم محمد جواد ظریف یعنی تحریم گفتوگو و مذاکره و خلاف گفتههای پیشین رییسجمهور امریکا و پمپئو، وزیر خارجه امریکا مبنی بر آمادگی مذاکره بدون پیش شرط با ایران است و نشاندهنده سیاست یک بام و دو هوای امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران است.
این تحریم با واکنشهای منفی و نپذیرفتن آن توسط شرکای استراتژیک امریکا از جمله اتحادیه اروپا همراه شده و اعلام کرده که این تحریمها را نمیپذیرد و همچنان به کار با ظریف ادامه خواهد داد. همچنین سناتور امریکایی اعلام کرد که این اقدام فرصت مذاکره با ایران را میگیرد.
وی معتقد است که اکنون موضوع اینست که اگر امریکا با ظریف مذاکره نکند با چه کسی مذاکره خواهد کرد. از طرف دیگر جان بولتون ادعا میکند که ظریف نماینده مردم ایران نیست. اگر این گفته درست باشد، آلترناتیو را چه کسی پیشنهاد میدهد و اساسا اپوزیسیون قدرتمندی که توان تاثیرگذاری در معادلات هستهای را داشته باشد، در جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد و اپوزیسیون خارج نشین فاقد هرگونه قدرتی است. از طرف دیگر سیاست تحریم آقای ظریف ادامه سیاستهای ترامپ علیه ایران در چارچوب فشار حداکثری برای متقاعد کردن ایران برای مذاکره است. جلالزاده میگوید: با این تحریم، فرصت گفتوگو و مذاکره از دو طرف گرفته شده و از طرفی رفتار ایران قطعا یک رفتار دفاعی نخواهد بود و براساس رئالیسمی که در روابط بینالملل مطرح است، تهران میتواند برای حفظ منافع حداکثری کشور رفتار تهاجمیتری به خود بگیرد. اهداف اصلی امریکا در تحریم وزیر خارجه ایران سه موضوع دارد، فشار حداکثری به ایران، امنیتی ساختن و اجماع حداکثری علیه ایران و نا امنسازی داخلی. در واقع امریکاییها سعی دارند به هرگونهای که شده فشار را به بالاترین حد خود برسانند تا ایران حاضر به مذاکره شود.
این کارشناس معتقد است که در مجموع اینگونه باید گفت که امریکاییها دیگر به دنبال مذاکره در برنامهای هستهای ایران نیستند و فراتر از آن را میخواهند. برنامه هستهای در چارچوب برجام مذاکره شده بود و توافق شده بود و امریکاییها در شرایط کنونی به دنبال مذاکره در بحث برنامه موشکی ایران هستند و خواهان محدود ساختن توان موشکی ایران هستند و بحث برجام، حقوق بشر و همچنین صادرات نفت ایران به عنوان حربهای برای آنها محسوب میشود.به عقیده من با توجه به سیاستهای بینالملل هر دو کشور حداقل تا حدود یکسال و نیم دیگر که انتخابات امریکا برگزار میشود، امری محال به نظر میرسد. در این بین کشورهایی همچون ترکیه، عمان و اتحادیه اروپا شاید بتوانند تصحیحکننده روابط بینالمللی ایران و امریکا باشند، نه در راستای مذاکره و توافق بلکه در کاهش تنشها و بازگرداندن امنیت به تنگه هرمز و خلیج فارس.
تمامی قدرت سیاسی، بینالملل و اقتصادی این دو کشور متناظر نیست، یعنی ایران بطور مستقیم نمیتواند بر مناسبات امریکا تاثیرگذار باشد، اما شرکای تجاری و شرکای استراتژیک امریکا در منطقه میتواند مورد هدف حملات اقتصادی یا دیپلماتیک ایران قرار بگیرد. بطور مثال ایران چالشهایی با عربستان دارد و این چالش میتواند وارد فضای بزرگتری شود. همچنین شاهد تشدید جنگهای نیابتی در آینده خاورمیانه میتوانیم باشیم.
ارسال نظر