تحلیل نصرتالله تاجیک کارشناس حوزه بینالملل از پایان مذاکرات؛
تنش نظامی بین ایران و آمریکا بعید است
تاجیک میگوید: غرب دنبال بحرانیشدن روابطش با ما نیست. البته ممکن است بخواهد فشار بیاورد تا امتیاز بگیرد یا مقاومت کند تا امتیاز کمتری بدهد. ولی اینکه این منجر به یک درگیری بین ایران و غرب شود (چه در صحنه بین المللی و در شورای امنیت و چه در رویکردهای نظامی) خیلی بعید است. یعنی حداقل رویکرد نظامی خیلی بعید است. اگرچه گفته میشود همه چیز روی میز است، ولی خیلی چیزها راحت روی میز نمیآید.
به گزارش سرویس سیاسی مستقل؛ برجام روز بهروز بیشتر به حاشیه رانده میشود. این حالت که وقوعش قریب به یقین است، تهدید و تحدیدها علیه ایران را به بالاترین حد ممکن خواهد رساند. پس لازم است، فضای کدر فعلی را بهگونهای مدیریت کنیم که با حاصل توافق از این برهه پر پیچ و خم رهایی پیدا کنیم.
در همین رابطه نصرتالله تاجیک، دیپلمات سابق و کارشناس مسائل بین الملل در گفتوگو با «مستقل» به واکاوی فضای مملو از گره برجام پرداخته است:
یک ذهنیت رای به این میدهد که غرب و مشخصا آمریکا تمایلی برای احیای برجام ندارند.
منافع غرب در احیای برجام است. چون واقعا هیچ راهحل دیگری، حداقل راهحل سیاسی و مرزی الطرفین ندارد. برهمین اساس باید گفت، غرب و آمریکا چارهای جز بازگشت به برجام ندارند. اما در این بین سعیشان را بهکار گرفتهاند تا بتوانند امتیازهای حداکثری بگیرند و توقع ایران را هم حداقلی برآورده کنند.
ایران تا امروز از برجام ضرر کرده یا منتفع شده است؟
ما نهتنها در دادهها و ستاندههایمان در برجام خیلی متضرر نشدیم، بلکه توفیقاتی هم داشتیم. ولی در عین حال به عقیده من برجام یک بستری است برای اینکه ایران با جامعه بین المللی و جامعه بین المللی با ایران همکاری کنند و از تقابل و حذف به همکاری برسیم. در واقع در تقابل و حذف کسی چیزی عایدش نمیشود یعنی همه متضرر خواهند شد. مخصوصا که ما خودمان را در اقتصاد سیاسی آسیبپذیر کردیم و سفره مردم را به فروش نفت وصل کرد. بههمین دلیل در صورت عدم توافق ما بیشتر متضرر میشویم. ولی در عین حال غرب هم متضرر خواهد شد. تحولات ایران به دلیل تواناییها منطقهای و بینالمللی و وضعیت ژئوپلیتیکی که ایران دارد و بعضی در موارد وضعیت ژئواستراتژیکی که در جنوب کشور و در آبراه خلیج فارس دارد. اینها تواناییهایی هستند که در مسائل بینالمللی تاثیرگذار محسوب میشوند. البته ما توانمندیهایی از جهت سختافزاری و بعضا نرمافزاری در زمینههای متعدد ایجاد کردیم . از این جهت که قدرت تاثیرگذاری بر مسائل منطقه داریم. لذا به نظر میآید غرب در شرایط موجود نمیخواهد برای خودش دردسر درست کند. چون خودش مشکلات عدیدهای دارد. آمریکا به دلیل مشکلات داخلی و مشکلاتی که در رقابتهای بین المللی با چین و روسیه و .. دارد، نمیخواهد یک روندی را با ایران دنبال کند که مشکلاتش حادتر شود. اگر دقت کنیم آمریکاییها نسبت به نزدیکی ایران به روسیه یا سفر پوتین به تهران برای اجلاس آستانه حساسیت نشان دادند، این نشان میدهد آنها خیلی علاقهمند نیستند ایران بیش از حد به روسها نزدیک شود. من نمیخواهم بگویم این حق است یا ناحق، خوب است یا بد است. بلکه گزارش میدهم برای اینکه بگوییم آمریکاییها نسبت به مسائل ایران حساس هستند. بنابراین علاقهای به بحرانیشدن روابطشان با ایران ندارند. اینکه ما از این وضعیت چه استفادهای کنیم و چه امتیازی بگیریم یک بحث دیگری است و به مباحث سیاست خارجی و میزان انعطاف ما بر میگردد. یعنی مهم است چگونه با مسائل بینالمللی برخورد کنیم که هر کدام از آنها را تبدیل به یک فرصت کنیم و حتی آنهایی که برای ما تهدید هستند را هم تبدیل به فرصت کنیم. اینکه آیا سیاستخارجی چنین توانایی را دارد یا ندارد که من معتقد هستم متاسفانه ندارد. ولی میتوان از این وضعیت نتیجه گرفت که غرب دنبال بحرانیشدن روابطش با ما نیست. البته ممکن است بخواهد فشار بیاورد تا امتیاز بگیرد یا مقاومت کند تا امتیاز کمتری بدهد. ولی اینکه این منجر به یک درگیری بین ایران و غرب شود (چه در صحنه بین المللی و در شورای امنیت و چه در رویکردهای نظامی) خیلی بعید است. یعنی حداقل رویکرد نظامی خیلی بعید است. اگرچه گفته میشود همه چیز روی میز است، ولی خیلی چیزها راحت روی میز نمیآید. مخصوصا اگر مسائل بخواهد به سمت جنگ و .. برود که من این را خیلی بعید میدانم . چون غرب میتواند روشهای دیگری را دنبال کند که به اندازه کافی روی ایران فشار گذاشته شود، مخصوصا با این بحثهای تحریمها! بنابراین میتوان گفت غرب به دنبال احیای برجام است. ولی هر طرف میخواهند کمتر امتیاز دهند که به عقیده من دو طرف باید امتیاز بدهند. در ادبیات مربوط به برجام پذیرفته شده که بدعهدی امریکا باعث این وضعیت شده است، آمریکا با خروجش خودش را در موضع آسیب پذیری قرار داد و ترامپ فهمید اشتباه کرده است، با اینحال آمریکا راه برگشت ندارد و لطمات آن را هم متحمل شد.
خب! تکلیف آمریکای پشیمان چیست؟
باید واقعبینانه برخورد کند. اما هر دو طرف باید در قالب برجام باشند و ایران هم محق است که یک تضمینی بگیرد. با این حال این را هم نباید پیراهن عثمان کند و بخواهد برجام را با روشی که پیش میگیرد به محاق ببرد. در مذاکرات باید تا الان مشخص میشد که مابهازای خروج آمریکا چه خواهد بود و ایران چه تضمینی میخواهد و طرف مقابل چه تضمینی میتواند بدهد که دوباره این قضیه تکرار نشود. بنابراین غرب با هزینه و امتیاز کمتر به دنبال احیای برجام است و این ما هستیم که باید به گونهای صحنه را مدیریت کنیم که هم به خواستههایمان برسیم.
میتوان گفت، ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت در دستور کار غرب است ؟ اگر پاسخ این پرسش مثبت باشد، ایران باید چه کارهایی انجام بدهد تا کار به شورای امنیت نرسد؟
همه اینها بستگی به نوع بازی ایران دارد. البته ایران هم اهرم و ابزارهایی دارد که آن هم بستگی به این دارد که طرف مقابل ما چطور بازی کند. یعنی دو طرف بازیگرانی تاثیرگذار هستند و هر کدام در سطحی هستند. البته علاوه بر اینکه دارای اهرم و کارت برای بازی هستند، آسیب پذیریهایی هم دارند. بنابراین وقتی مذاکرات شروع شد ما راند اول مذاکرات را اینطور تلقی کردیم که دو طرف دندانهای هم دیگر را میشمارند و وقتی یک مقدار جلو رفتیم، گفتیم دو طرف دارند به همدیگر فشار میآورند تا از هم امتیاز بگیرند.
مدیریت مذاکرات را چطور تحلیل میکنید؟
نوع مذاکرات یعنی مذاکرات غیرمستقیم خیلی مطلوب نبود و این روند را طولانی کرد. با این توضیح که طولانی شدن، روند را از رمق میاندازد و دیگر آن توانی که بتواند توجه افکار عمومی را به خودش جلب کند تا از قِبَل آن بتواند به طرف مقابل فشار بیاورد را از دست میدهد. در حالی که تحولات بینالمللی و منطقهای شرایطی به وجود آورده است که به نظر میآید یواش کمکم برجام از اولویت خارج میشود. با این توضیح که منافع ما در بههم خوردن برجام نیست. لذا اگر بخواهیم یک سلسله اقدامات دیگری انجام دهیم، آنها هم مکانیزمهایی را دارند که قضیه را به شورای امنیت بکشانند. تاکید میکنم، منافع ما در رفتن به شورای امنیت نیست و باید با یک اراده سیاسی و جسارت و جرات و تصمیمگیری و کسب امتیاز مناسب کار را جلو ببریم و نگذاریم برجام شکست بخورد و سازه برجام فرو بپاشد. در واقع باید اطلاع داشته باشیم چه روندی تا حالا طی شده است. متاسفانه گزارش شفاف و مناسبی را تیم مذاکره کننده نمیدهد و ما فاقد اطلاعات لازم هستیم. برای اینکه فکر کنیم و بررسی کنیم و سوابق را بسنجیم و بعد راهحل پیشنهاد دهیم. من معتقد هستم به طور کلی منافع ما در رفتن به شورای امنیت نیست چون ما را در موضع ضعف قرار میدهد و دوباره به سمت منزوی شدن خواهیم رفت. و آن استراتژی موفقی که ما در زمان خروج ترامپ از برجام داشتیم را تبدیل به یک استراتژی ناموفق خواهیم رفت.
حرف پایانی؟
بههیچ وجه نباید بگذاریم، برجام بهکل منتفی شود.
ارسال نظر