نگاهی به زندگی و آثار جومپا لاهیری راوی قصههای تلخ و شیرین انسان مهاجر
جومپا لاهیری نویسنده هندی تبار آمریکایی و برندهی جایزهی پولیتزر، پاز نویسندگان معتبر در زمینه ادبیات مهاجرت به شمار میرود. بیشتر آثار او دربارهی مهاجران هندیتبار است و اغلب در هندوستان و آمریکا اتفاق میافتد.
سرویس فرهنگی مستقلآنلاین: جومپا لاهیری که نام اصلی او نیلانجانا سودشنا است در ۱۱ ژوئیهی سال ۱۹۶۷ در شهر لندن به دنیا آمد. والدینش یک زوج بنگالی مهاجر هستند که از شهر کلکتهی هند به بریتانیا آمدهاند کردند. پدرش در کتابخانه دانشگاه به کار مشغول بود که در سه سالگی جومپا لاهیری، تصمیم گرفت همراه با خانوادهاش برای کار و زندگی به ایالاتمتحده مهاجرت کنند. مادر لاهیری دلبسته فرهنگ بنگالی بود و دوست داشت فرزندانش با آگاهی از فرهنگ بنگالی تربیت شوند، به همین دلیل بود که خانواده آنها اغلب با خویشاوندانشان در کلکته رفت و آمد داشتند. بااینوجود لاهیری در یه فرهنگ مختلف بزرگ شده است اما خودش را بیشتر یک آمریکایی میداند، زیرا بیشتر دوران زندگیاش در جنوب کینگستون در رود آیلند گذشته است.
تحصیلات جومپا لاهیری
لاهیریتحصیلاتش را در کالج بارنارد در نیویورک گذراند و در سال ۱۹۸۹ لیسانس خود را در رشتهی ادبیات انگلیسی دریافت کرد و سپس به دانشگاه بوستون رفت و قبل از اینکه دکترای خود را دریافت کند توانست سه مدرک کارشناسی ارشد ادبی از آن دانشگاه اخذ کند. او موفق شد بورسیهی تحصیلی از مرکز کار هنرهای زیبا دریافت کند و به تدریس در مدرسهی طراحی رود آیلند و دانشگاه بوستون مشغول شود.
سبک ادبی
شهرت جومپا لاهیری به خاطر نثر ظریف، هنرمندانه و دارای توانایی ایجاد رابطه عاطفی بسیار قوی با شخصیتهای آثارش مشهور است. او ترجیح میدهد از واژهها و جملهبندیهای پیچیده در آثارش استفاده نکند و در عوض خوانندگان آثارش میتوانند بهجای سعی در رمزگشایی و تفسیر معنای جملات، برفضاها، واقعیتها و جزئیات روایت متمرکز شوند. در حقیقت مخاطبان آثار او تنها خوانندگان داستانهای او نیستنذ بلکه قادرند با شخصیتها در ذهن خود زندگی کنند.
لاهیری خود دربارهی سبک نویسندگی خود در مصاحبهای چنین گفته است: «من جملهها را در حالی مینویسم که از پنجره به بیرون خیره شدهام، سبزی خرد میکنم یا در تنهایی بر سکوی مترو منتظر هستم. جملات تکههایی از یک پازل هستند که بدون هیچ ترتیب و منطق خاصی در ذهن من جاری میشوند.»
مضمون اصلی در آثار جومپا لاهیری اختلافات و چالشهای خانوادگی، سقطجنین و مشکل ارتباطی میان دو نسل از مهاجران به ویژه مهاجران هندیتبار ساکن در آمریکا است. تمرکز او اغلب بر روی زندگی و تجربههای مهاجران است. داستانهای کوتاه لاهیری به طور عمده دربارهی زندگی و درگیریهای هندیتبارهای ساکن در ایالاتمتحده است.
مفهوم مهاجرت در آثار جومپا لاهیری
آثار جومپا لاهیری، به خاطر روایت هنرمندانه زندگی و معضلات مهاجران هندی ساکن در آمریکایی بسیار تحسین میشود. داستانهای تاثیرگذار او که مفاهیم جهانی امید, دلبستگی و تنهایی را به تصویر میکشد مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. به طوریکه باراک اوباما رییس جمهور وقت آمریکا در سال ۲۰۰۰ ، او را به همراه پنج نفر دیگر به عضویت کمیتهی هنر و علوم انسانی برگزید.
روزنامهی بوستون گلوب دربارهی این نویسندهی توانمند چنین میگوید: «اندوه بزرگی که در کارهای اوست، نتیجهی پیوند غربتش با غمهای دیگری است که گریبان گیر زندگی همهی ما است؛ مرگ عزیزان، پایان عشقها و فروپاشی خانوادهها».
آثار جومپا لاهیری
شهرت جومپا لاهیری بیشتر به خاطر داستانهای کوتاه اوست. از او دو مجموعه داستان کوتاه به چاپ رسیده که مجموعا شامل ۱۷ داستان کوتاه هستند. اولین اثر او مجموعه داستان کوتاه «مترجم دردها» و شامل ۹ داستان کوتاه بود که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد و موفقیت فراوانی را برایش به همراه آورد. دومین مجموعه داستان لاهیری «زمین ناآشنا» نام داشت که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد و بلافاصله بعد از انتشارش در صدر لیست پرفروشترینهای نیویورکتایمز قرار گرفت و توانست نقدهای بسیار مثبتی از منتقدان آمریکایی دریافت کند.
لاهیری علاوه بر انتشار رمان و مجموعه داستان کوتاه، به عنوان روزنامهنگار با مجلهی نیویورکر هم همکاری کرده است. او در سال ۲۰۱۳ با کتاب «گودی» فینالیست جایزهی ملی کتاب شود و در فهرست نهایی نامزدان جایزهی بوکر قرار گیرد که یکی از مهمترین جوایز ادبی دنیاست که هر سال به بهترین رمان جدید انگلیسیزبان اعطا میشود.
از دیگر آثار جومپا لاهیری میتوان «گودی»، «همنام»، «بهشت، جهنم»، «اولین و آخرین بار»، «آخر سال»، «به دیگر سخن» و «همین حوالی» را نام برد.
مترجم دردها اثر جومپا لاهیری
کتاب «مترجم دردها» مجموعه داستانی شامل نه داستان کوتاه است که اولین بار در سال ۱۹۹۹ منتشر و توسط امیرمهدی حقیقت به فارسی ترجمه شد. این کتاب توانست در سال ۲۰۰۰ برندهی جایزهی پولیتزر بخش داستانی و پن همینگوی شود و تابهحال بیش از ۱۵ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته است. این کتاب همچنین بهعنوان یکی از بهترین کتابهای سال توسط مجله نیویورکر برگزیده شد و همچنین در فهرست ده کتاب برتر به انتخاب اپرا وینفری مجری مشهور تلویزیونی قرار گرفت.
مترجم دردها روایت خانوادهای است که در حال گذراندن تعطیلاتشان را در هند به همراه مترجمشان «کاپاسی» هستند. این خانواده بین ریشههای هندی و دنیای جدیدشان سرگردان شدهاندد. اعضای خانوادهی داس همگی متولد و بزرگ شده آمریکا هستند، درحالیکه کاپاسی همه عمرش را در هند گذرانده است.
آقای کاپاسی بارها در طول داستان به تفاوتهای فرهنگی که او را از داسها متمایز کرده، اشاره میکند. او از ظاهر این خانواده متعجب شده است؛ کثلابه این نکته اشاره میکند که با اینکه آنها ظاهرا مانند هندیها هستند، اما شبیه خارجیها لباس میپوشند. او همچنین مشاهده میکند که آنها شبیه شخصیتهای تلویزیونی آمریکایی به نظر میرسند و حتی بچههایشان دارای نامهای انگلیسی هستند.
راوی در مترجم دردها بهصورت سوم شخص است و از نقطهنظر آقای کاپاسی روایت میشود؛ به همین خاطر خواننده هیچ ذهنیت جداگانهای دربارهی طرز فکر خانوادهی داس ندارد و همه ماجرا از منظر کاپاسی دیده میشود.
این داستان علاوه بر ناتوانی در شناخت واقعی شخص دیگر، دانش را با حس فقدان پیوند میدهد؛ هر چه شخصیتها به هم نزدیکتر میشوند و هر چه بیشتر یکدیگر را میشناسند، احساس تنهایی بیشتری میکنند.
کتاب «مترجم دردها» نشاندهنده این موضوع است که با وجود اینکه درک و واکنش فرد نسبت به جهان تا حدی نتیجه ریشهها و تاریخ فرهنگی اوست، اما هویت هر انسانی بیش از هر چیز توسط محیط و موقعیت زندگی اجتماعی او شکل میگیرد.
زمین ناآشنا اثر جومپا لاهیری
کتاب «زمین ناآشنا» مجموعهای از داستانهای کوتاه جومپا لاهیری است که برای نخستین بار در سال ۲۰۰۸ منتشر شد و توسط فرانک باجلان به فارسی برکردانده شد. این کتاب همان سال انتشار، توانست برندهی جایزهی بینالمللی داستان کوتاه فرانک اوکانر شود و اولین اثر لاهیری است که در جایگاه اول پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز قرار گرفت.
این کتاب نیز مانند اغلب کارهای او، زندگی شخصیتهای هندی-آمریکایی و نحوهی برخورد آنها با فرهنگی متفاوت را محور داستان قرار داده است.
لاهیری در کتاب زمین ناآشنا از تعارض میان نسلها میگوید و با زبانی طنزآمیز کشمکشهای فراوان میان این دو فرهنگ متفاوت را مورد بررسی قرار میدهد. او با دقت احساساتش را بیان میکند و دنیای آنها را همانطور که خود شخصیتها میبینند، توصیف و هر روایت را با جزئیات فراموشنشدنی آشکار میکند.
قسمت اول کتاب شامل چهار داستان با شخصیتها و خط داستانی جداگانه است، در حالی که قسمت دوم داستان «هما و کاوشیک» را از طریق سه داستان مجزا روایت میکند. هر داستان یک مرحله یا رویداد مهم را در زندگی شخصیتهایی که به آن اشاره دارد تعریف میکند و بیشتر قهرمانها افراد بنگالی یا دورگههای بنگالی-آمریکایی هستند. داستانها اغلب در دههی ۱۹۸۰ یا ۱۹۹۰ واقع میشوند و شخصیتها تجربیات خود را در آینه گذشته نظاره میکنند.
رمان همنام
کتاب «همنام» نوشته جومپا لاهیری، نخستین بار سال ۲۰۰۳ منتشر شد و امیرمهدی حقیقت آن را به زبان فارسی برگردانده است. داستان این کتاب دربارهی یک خانوادهی آمریکایی - بنگالی است که در سی سال پایانی قرن بیستم، با عشق، تنهایی و هویت دست و پنجه نرم میکنند.
این رمان ماهیت عشق و ازدواج را با ارائهی دیدگاهی صمیمی و مجموعهای از روابط عاشقانهی شخصی به نام «گوگول» مورد بررسی قرار میدهد.
مضمون اصلی کتاب همنام همانطور که از عنوان آن پیداست، به مسألهی شکلگیری هویت و قدرتی که یک اسم میتواند همراه خود بیاورد میپردازد. تلاش گوگول برای مستقل شدن از خانواده که گاهی وقتها آنها را موجب خجالت خود میبیند نیز یکی از دورنمایههای اصلی رمان است.
هنگامیکه آشوک گانگولی از یک تصادف فاجعهبار در قطاری در هند جان سالم به در میبرد، تصمیم میگیرد به آمریکا نقلمکان کند. او مدت کوتاهی پس از نقلمکانش، با دختری به نام آشیما آشنا میشود و با او ازدواج میکند. آنها پسری به دنیا میآورند و تصمیم میگیرند نام نویسندهای روس به نام «گوگول» را برای او انتخاب کنند. در طول رمان، هر یک از اعضای خانوادهی گانگولی در تلاش برای درک چگونگی تطبیق زندگی در آمریکا، با فرهنگ و میراث بنگالی است.
گوگول یک متفکر مستقل است و بهطورجدی علیه چیزهای خاصی در زندگیاش که او را به هند مرتبط میکند، مقابله میکند. انتخاب او برای تغییر نام قانونیاش هم این استقلال و روحیهی سرکشش را نشان میدهد.
تنش اصلی که باعث سردرگمی هویت گوگول میشود، شکاف بین میراث هندی خانوادهاش و تمایل خود او به سبک زندگی مستقل و مدرن آمریکایی است. با این حال لحظاتی هم وجود دارد که گوگول به ریشهی اصلی خود بازمیگردد؛ مانند رفتارش پس از مرگ پدرش، یا زمانی که تصمیم میگیرد با دختری به نام موشومی ازدواج کند.
همین حوالی
همین حوالی نام تازهترین کتاب لاهیری است که توسط انتشارات ماهی در سال 1400 و با ترجمه راضیه خشنود منتشر شد. همین حوالی رمانی است که جومپا لاهیری به ایتالیایی نوشته و خودش نیز آن را به انگلیسی ترجمه کرده است. روایتی جذاب و خواندنی از رابطه یک زن با محیط پیرامونش، از آدم ها گرفته تا اشیا و مکان ها، حکایت وابستگی ها و گسستگی ها، حسرت ها و امید ها.
ترجمه آثار لاهیری به فارسی
تمامی کتابهای لاهیری شامل مترجم دردها، همنام و خاک غریب در ایران به زبان فارسی برگردانده و منتشر شدهاند. ترجمه بیشتر این آثار را امیرمهدی حقیقت انجام داده و بعضی از این آثار را مترجمان دیگری نیز از جمله مژده دقیقی، فریده اشرفی، زهره خلیلی، گیتا گرکانی و راضیه خشنود هم ترجمه کردهاند.
زندگی خانوادگی جومپا لاهیری
لاهیری سال ۲۰۰۱ با یک روزنامهنگار گواتمالایی تبار به نام «آلبرتو وورولیا بوش» که در آن زمان معاون سردبیر مجله تایم آمریکای لاتین بود و درحال حاضر سردبیر ارشد تایم آمریکای لاتین است، ازدواج کرد و با همسر و دو فرزندش به نامهای اکتاویو و نور در منطقه بروکلین شهر نیویورک زندگی میکند.
ارسال نظر