جنگ خاورمیانه، گرهی که با دندان هم باز نمیشود
سیمون تیزدال-گاردین: روز یکشنبه، دونالد ترامپ گفت ایالات متحده «با اسلحه نشانه گرفته و با خشاب پر آماده» است تا به حملات اخیر به تاسیسات نفتی عربستان پاسخ دهد، او معتقد است ایران در این حملات نقش داشته است. محکوم کردن ایران، کاری راحت و بیدردسر است و مقامات غربی، مرتبا همین کار را میکنند. اما، محاسبات اشتباه مقامات غربی و محلی است که ما را به داخل این گرداب مهیب میکشاند. چگونه میتوان از این فاجعه پرهیز کرد؟ چگونه میتوان از لغزش به سوی جنگی بزرگتر برحذر ماند؟ جنگی که رژیمهای منطقه، از اسرائیل تا سعودی را درگیر میکند و حتی ممکن است نیروهای آمریکا، بریتانیا و روسیه را به منطقه بکشاند. اکنون خطر این حریق بزرگ، بر کل منطقه سایه افکنده و نتیجه بیکفایتی مطلق است.
سرویس ترجمه: مستقل آنلاین/امیرحسین نظری: بحران خلیج فارس، مانند یک گرداب خشمگین است که توسط نیروهای متضاد ایجاد شده و این گرداب، روزبهروز شدیدتر و مخربتر میشود.
روز یکشنبه، دونالد ترامپ گفت ایالات متحده «با اسلحه نشانه گرفته و با خشاب پر آماده» است تا به حملات اخیر به تاسیسات نفتی عربستان پاسخ دهد، او معتقد است ایران در این حملات نقش داشته است. اما ناقوس خطر، مدتها است که به صدا درآمده و عموما مورد بیاعتنایی قرار گرفته است.
اینک وقت تسویه حساب این بیاعتنایی سیاسی، با هزینه جانها و دلارهای نفتی است.
محکوم کردن ایران، کاری راحت و بیدردسر است و مقامات بریتانیایی و آمریکایی، بدون شواهد قطعی، مرتبا همین کار را میکنند. اما، برعکس، در حقیقت، محاسبات اشتباه مقامات غربی و محلی است که ما را به داخل این گرداب مهیب میکشاند.
چگونه میتوان از این فاجعه پرهیز کرد؟ چگونه میتوان از لغزش به سوی جنگی بزرگتر برحذر ماند؟ جنگی که رژیمهای منطقه، از اسرائیل تا سعودی را درگیر میکند و حتی ممکن است نیروهای آمریکا، بریتانیا و روسیه را به منطقه بکشاند. پاسخ به این سوال را میتوان در اشتباهاتی که منجر به این وضعیت شدند، جستجو کرد. اگر راه حلی وجود داشته باشد، تنها از طریق رهبری آگاهانه قابل دستیابی است، امری که امروزه در غرب یافت نمیشود.
[درخصوص موارد موثر در ایجاد این وضعیت،] میتوان به رابطه ترامپ با ایران اشاره کرد. پس از انقلاب [اسلامی]، ایالات متحده به ایران به چشم یک تهدید نگاه میکند. اما ترامپ که قابلیت بیهمتایی در بدتر کردن اوضاع نامطلوب دارد، ۸ می سال گذشته توافق هستهای با ایران را پاره کرد، تحریمهای اقتصادی علیه ایران وضع کرد و بحران را تشدید کرد. خصومت او، به شهروندان ایران آسیب زده است، نه حکومت ایران.
در اشتباهی ابلهانه، ترامپ نصایح مشاور سابق امنیت ملی خود، بولتونِ بیاعتبار را به تقاضاهای شخصی مرکل و مکرون ترجیح داد. او حتی به رفیق خود، بوریس جانسون که در لحظات آخر به عنوان وزیر خارجه خود را به واشنگتن رسانده بود [تا ترامپ را منصرف کند] اعتنایی نکرد. آن روز، این شکاف میان اروپا و ایران، ایجاد شد.
مسئولان ایرانی که تا پیش از این منکسر و سازشناپذیر بودند، توسط ترامپ متحد شدند. اکنون، تندروهای ایرانی وارد «جنگ» شدهاند. این جنگ، مبارزه با تغییر حکومت توسط آمریکا است و علیه دشمنان، از جمله سعودی و اسرائیل انجام میشود.
گسلهای ژئوپلتیک، بهطور بیپروایی تشدید و شعلهور شدهاند. در این شرایط، سیاست عقلانی مبنی بر ایجاد تعادل میان شیعیان ایران و خاندان سنی آل سعود خواهد بود. اما غرب، دههها است که چشمش را به این خودکامگی بیرحم، زنستیزی قانونی و تعصب مذهبی بسته است و درجهت علایق ثروتمندان فاسد ریاض عمل میکند.
ترامپ دوباره اینجا وارد میشود و شوک وارد میکند. با هدف تقویت اتحاد ایالات متحده با سعودی، شاهزاده بن سلمان را به دوست جدید خود تبدیل میکند. وقتی ماموران سعودی جمال خاشقچی، روزنامهنگار منتقد را کشتند، ترامپ وکیل مدافعشان شد. او حتی درحال تلاش است که به سلمان تکنولوژی هستهای بفروشد. اگر شما جای ایران بودید، چه فکری میکردید؟
ناکامی رهبران بریتانیا و ایالات متحده، همراه دیگران، در توقف جنگ فاجعهبار بن سلمان در یمن، یک مرحله دیگر از این سقوط را رقم زد. آنها به جنایات جنگی و آنچه سازمان ملل، بدترین فاجعه بشری جهان مینامد، توجهی ندارند، همچنان به ریاض سلاح میفروشند، مشورت میدهند و برای سعودی پناهگاه دیپلماتیک فراهم میکنند.
وقتی سال ۲۰۱۵، جنگ داخلی یمن آغاز شد، شواهد اندکی مبنی بر حمایت ایران از شبهنظامیان حوثی وجود داشت. اکنون نیز، ایالات متحده ادعا میکند سپاه پاسداران بطور -مستقیم یا غیر مستقیم- پهپاد، موشک و مین دریایی در اختیار حوثیها میگذارد تا آنها به مناطق نفتی، فرودگاهها و نفتکشهای سعودی حمله کنند.
عجب نتیجهای! فرض کنید الان، درخصوص این پروسه فوقالعاده، از پمپئو، دیپلمات ارشد آمریکا، سوال کنیم: سلام مایک، چطور میشود یک اختلاف نظر را به یک جنگ تبدیل کرد؟ پاسخ او این خواهد بود: به حریفت مشت بزن و او را در گوشه رینگ گرفتار کن تا نتواند فرار کند. وقتی ایالات متحده، توافق هستهای را پاره کرده، ترامپ، بولتون و مدیر سیا به چه چیزی فکر میکردند؟ اتفاقی که میافتاد این است که ایران دقیقا همان فعالیتهای نگرانکننده را ادامه میدهد.
یا تلاش کنیم یک سوال دیگر از یک دولتمرد مشهور بینالمللی بپرسیم: بنیامین نتانیاهو. از او بپرسیم: آیا واقعا همانطور که ادعا میکنی، ایران هماکنون دنبال بمب هستهای است؟ یا تو میخواهی با تاکتیکهایت، آنها را مجبور به این کار کنی؟ اگر هم ایران به دنبال بمب هستهای برود، قطعا بخش زیادی از انگیزههایش، تهدیدات نظامی بیپایان تو بوده است. خب این [برنامهها دقیقا چگونه اسرائیل را امنتر میکنند؟
اکنون خطر این حریق بزرگ، بر کل منطقه سایه افکنده و نتیجه بیکفایتی مطلق است. با نام دفاع در برابر ایران، اسرائیل تقریبا هرروز عملیاتی مخفیانه علیه متحدان ایران در لبنان، عراق و سوریه ترتیب میدهد. مناطقی که متاسفانه، شعلههای جنگ داخلی هنوز در آنها زبانه میکشند.
وضعیت حتی بدتر هم شد. گزارشگران کویتی گفتهاند پهپادهای که تشکیلات نفتی سعودی را مورد هدف قرار دادند، کل منطقه را دور زدند. آنها معتقدند پهپادها از پایگاههای شبهنظامیان شیعه عراقی آمده بودند. در این جنگ روبهگسترش منطقهای، اسرائیل و سعودی در یک سو ایستادهاند. دولت عراق علاقهای به شرکت در این جنگ ندارد. اما ایران نفوذ قابل ملاحظهای در بغداد دارد.
عراقیها اصلا نمیخواهند آمریکاییها بازگردند و از سرزمینشان برای محاصره ایران استفاده کنند. اما ترامپ سال گذشته دقیقا همین ایده را مطرح کرد. آیا این سناریو محتمل است؟ نه کاملا. اما به همین ترتیب، منطق پر میکشد و گردباد وزیدن میگیرد. غرب و متحدانش، امروزه اضطرارا رهبرانی نیاز دارند که بلد باشند یک طوفان را، پیش از آغاز آرام کنند وگرنه، همه در این طوفان، غرق میشویم.
ارسال نظر