هزینه‌های دوستی

ممکن است ایرانیان در مقابل بسیاری فشارهای ناشی از تحریم و دشواری‌های خردکننده آن، صبر و شکیبایی پیشه کنند اما "آب و خاک" و "مرز و بوم" شاخصه‌های حساسیت برانگیزی برای تمام اهالی این سرزمین است و آن را با دقت دنبال می‌کنند.

روحانی
مستقل آنلاین /هرمز شریفیان-روزنامه‌نگار
جمهوری اسلامی ایران از بدو تاسیس برای خود ارزش‌هایی را هدف‌گذاری کرد و برخی از آن‌ها نیز در قالب شعارهایی مطرح شد که تا امروز در تجمعات سیاسی و از زبان بسیاری از مسئولان شنیده می‌شود.

سرآمد این شعارها "مرگ بر آمریکا" بوده و هست و در مقاطعی که این شعار در مجامع جهانی مورد اعتراض قرار می‌گرفت از سوی جمهوری اسلامی این پاسخ داده می‌شد که منظور از این شعار نه کشور و مردم آمریکا بلکه هیات حاکمه این کشور است.

اصل در ابتدای انقلاب بر این بود که این نهضت، "حسینی" است و به همین دلیل و به خاطر آموزه‌های باطنی و نه ظاهری حضرت اباعبدالله(ع)، نماد و پناهگاهی برای مظلومان عالم در مبارزه با ظالمان، مستکبران و ستمکاران باشد و طبیعی بود که یکی از این اهداف مبارزه رژیم اسرائیل باشد که سال‌هاست مردم ستمدیده فلسطین را مورد شدیدترین ستمکاری‌ها قرار داده است، هرچند که در این مبارزه نمی‌توان جلوتر از تشکیلات خودگردان که برآمده از رای مردم فلسطین است، حرکت کرد.

اما یکی دیگر از شعارهای انقلاب، شعار "نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی" بود.
استدلال این سیاست و شعار نیز از آنجا بود که وجهه "اتحاد جماهیر شوروی" نیز در آن دوران در نظر انقلابیون مانند آمریکا منفی بود و حمله نظامی شوروی به افغانستان و نفود سلطه‌جویانه این کشور بر بخش‌های وسیعی از شرق اروپا از نشانه‌های این ستیز دوجانبه برای جمهوری اسلامی بود.

با فروپاشی اتحاد شوروی گمان می‌رفت که سیاست‌های قبلی نزد حاکمان کشورهای جدید، مطرود شده باشد اما پس از چندی مشخص شد که سلطه‌جویی با تغییر حکومت‌ها تغییر نمی‌کند و این ذهن سلطه‌جوی انسان‌ها همینطور منافع ملی بعضی حکومت‌ها است که حکومت را به سوی سلطه جویی و هژمونی‌خواهی می‌کشاند.

مقابله مستقیم با آمریکا و رژیم اسرائیل که برخلاف جغرافیا و به لحاظ سیاسی به بلوک غرب تعلق دارد باعث شد که جمهوری اسلامی هرروز از این بلوک دورتر و دورتر شود که نیمی از همان دیدگاه و شعار روزهای نخست انقلاب تحقق یافت اما رفته رفته، کشش و نزدیکی به بلوک شرق که در راس این کشورها، روسیه و چین قرار دارند و از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز هستند، بیشتر شد تا جایی که آنان و به ویژه روس‌ها در استراتژیک‌ترین نقاط ایران مانند بنادر جنوبی و نقاط دیگر که آرزوی دیرین‌شان از زمان "پطرکبیر" بود، حضور یابند.

هرچند دیگر چین را نمی‌توان از نظر ماهوی "بلوک شرقی" دانست، چه اینکه کمونیسم علنا ناکارآمدی خود را برای اداره این کشور نشان داد و تجارت آزاد که از بارزترین شاخصه‌های "لیبرالیسم" است طی بیش از دو دهه گذشته این کشور را بالاتر از ایالات متحده در جایگاه "نماد امپریالیسم" قرار داده و مظاهر سبک زندگی غربی امروز در چین حتی بیشتر از کشورهای غربی دیده می‌شود، با این وجود به‌دلیل رقابت سخت اقتصادی با بلوک غرب، اگر منافعش اقتضا کند در برابر این بلوک قرار می‌گیرد و تجربه نشان داده که منافع اقتصادی، به سرعت مواضع سیاسی این کشور را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و مصداق این نظریه است که؛ در هزاره سوم این اقتصاد است که برای سیاست، تعیین تکلیف می‌کند.
در چنین شرایطی "محمدجواد ظریف" وزیر امور خارجه، ناخواسته یا خواسته؛ مجبور است روسیه را "دوست روزهای سخت" تعریف کند و اهمیت این کشور را به همراه چین از اهمیت شرکای دیگر برجامی بیشتر بداند.

حال این پرسش مطرح است که "هزینه" اهمیت این نزدیکی برای دستگاه دیپلماسی کشور تا چه اندازه است؟

وضعیت مبهم رژیم حقوقی دریای خزر و مالکیت قطعی و قانونی ایران بر این بزرگترین دریاچه دنیا و از سوی دیگر دادن امتیازهای ویژه به شرکت‌های چینی در "شاخاب همیشه فارس" و منابع دیگر، چقدر در این اهمیت که بر زبان وزیر خارجه رفته، نقش اساسی دارد؟

ممکن است ایرانیان در مقابل بسیاری فشارهای ناشی از تحریم و دشواری‌های خردکننده آن، صبر و شکیبایی پیشه کنند اما "آب و خاک" و "مرز و بوم" شاخصه‌های حساسیت برانگیزی برای تمام اهالی این سرزمین است و آن را با دقت دنبال می‌کنند.

تصمیم گیرندگان کلان در حوزه سیاست خارجی که ظریف نماینده و سخنگوی آنان است باید این نکته حساس را در ذهن داشته باشند که چین و روسیه، تافته جدا بافته نیستند و هردو کشور به درستی حتی در تصویب قطعنامه‌های سازمان ملل یا در شورای امنیت، ثابت کرده‌اند که نخست در پی منافع اقتصادی و منافع ملی خود هستند و تا زمانی که اقتضا کند، "دوستان روزهای سخت" و "شرکای با اهمیت‌تر" باقی می‌مانند و از آنجایی که در عالم سیاست، دوستی‌ها و دشمنی‌ها ابدی نیست نباید انتظار داشت تا در فردایی دور یا نزدیک، این اهمیت یا دوستی همچنان باقی بماند و با گرفتن یک امتیاز چرب از غربی‌ها، ناگهان و یک شبه مواضعشان نسبت به آنچه امروز وزیر خارجه بر زبان آورده، تغییر نکند چرا که در آن روز که احتمال دیدن آن
نیز کم نیست، دیگر ظریف نمی‌تواند بگوید: "خودمان انتخاب کرده بودیم".

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها