نتایج اجلاس G7:
رهبران جانی جهان را به آتش میکشند
مروان بیشارا-الجزیره: وقتی میبینم آتش، جنگلهای بارانی آمازون را به یغما میبرد، فکر میکنم که مادر زمین، میخواهد چیزی به ما بگوید. اینکه اگر در برابر چالشهای بزرگ رو در روی جهان، از جمله تغییرات اقلیمی، کاری دسته جمعی انجام نشود، چه بلایایی اتفاق میافتد. اما، مادر زمین، تنها برزیل را مخاطب نساخته است، پیام او به کل جهان است: آزار طبیعت را متوقف کنید و زندگی در توازن را شروع کنید. علیرغم جنجال G7، هیچ توافقی درخصوص چالشهای اساسی جهان اتفاق نیافتاده، حتی میانجیگری فرانسه میان ایران و آمریکا نیز، ممکن است در ایجاد یک راه حل بلندمدت ناتوان باشد. با فلج شدن G7 و نهادهای بینالمللی دیگر، قدرتهای پیشتاز جهان –آمریکا، روسیه و چین- در رقابت بیپروای خود بر سر قدرت، به تفکر ابلهانه «با آتش به جنگ آتش رفتن» روی میآورند. اگر به چالش کشیده نشوند، آنها مقیدند که جهان را به آتش بکشند.
سرویس ترجمه: مستقل آنلاین/امیرحسین نظری: وقتی میبینم آتش، جنگلهای بارانی آمازون را به یغما میبرد، به ناچار فکر میکنم که مادر زمین، میخواهد چیزی به ما بگوید. اینکه اگر در برابر چالشهای بزرگ رو در روی جهان، از جمله تغییرات اقلیمی، کاری دسته جمعی انجام نشود، چه بلایایی اتفاق میافتد.
اما آیا هیچکس گوش میدهد؟ آیا واقعا کسی گوش میدهد؟
قطعا رئیس جمهور آتش افروز برزیل، ژائیر بولسونارو، گوش نمیدهد. او ابتدا نگرانیها درخصوص اهمیت موضوع را نادیده گرفت و سپس ادامه داد، در حالی که هوادارانش فریادِ اعتراضِ غربیها را به دخالت امپریالیستی در امور حکومتی برزیل متهم کردند، خود او NGOها را به آغاز آتشسوزیها متهم کرد. او حتی کمک بیست میلیون دلاری G7 برای خاموش کردن آتش را رد کرد.
اما، مادر زمین، تنها برزیل را مخاطب نساخته است، پیام او به کل جهان است و بلند و واضح است: آزار طبیعت را متوقف کنید و زندگی در توازن را شروع کنید.
گرمایش جهانی
آتش احتمالا همواره بخشی از زندگی بوده است؛ همواره چیزی در جایی از زمین سوخته است. بله، فعالان اقلیمی هم بسیار نقش چوپان دروغگو را بازی کردهاند. اما آتشهای اخیر در اروپا، آفریقا، آسیا، شمال و جنوب قاره آمریکا، «طبیعی» نیستند. ساخته دست انسان است و با بیمسئولیتی سیاسی و اقتصادی ایجاد شده است.
رهبران ثروتمندترین لیبرال دموکراسیها، علیرغم نگرانیشان برای آمازون، هنوز هیچ کار مفیدی برای گرمایش جهانی نکردهاند. هنگامی که ثروتمندترین کشور لیبرال دموکرات، ایالات متحده، از توافق پاریس خارج شد، وضعیت از این هم بدتر شد. در جلسه G7، دونالد ترامپ اطمینان حاصل کرد که مسئله تغییرات اقلیمی مورد بحث قرار نمیگیرد. ایالات متحده، چین و هند نیمی از گاز گلخانهای کربن را تولید میکنند.
ناتوانی در برخورد با تغییرات اقلیمی، نشانه وجود مشکلی بزرگتر در مسائل جهانی است. ترامپ علاوه بر توافق پاریس، از توفقات هستهای، تجاری و سایر پیمانها و نهادهای بینالمللی نیز خارج شده است. ایالات متحده برای کشورهایی که به خروج از تعهدات و قوانین بینالمللی تمایل داشتند، به نمونهای جدید و الگویی نامناسب تبدیل شده است.
مثلث آتش
اختلافات، مانند آتش، از طلوع تمدن بشری وجود داشتهاند. اختلافات نوین، مانند آتشسوزیهای نوین جنگلها، برای ایجاد، به مثلث آتش نیاز دارند. مثلث آتشسوزیهای نوین جنگلها، سوخت (درخت خشک و...)، گرما و باد خشک است.
مثلث اختلافات نوین، نابرابری (در استانداردهای زندگی، حقوق بشر و...)، قبیلهگرایی(ناسیونالیسم پوپولیست، فرقهگرایی و...) و جهانی سازی است.
آمی چوآ، در کتابش، جهان در آتش، توضیح میدهد که چگونه صدور «دموکراسی بازار آزاد»، نفرت قومی و بیثباتی جهانی بار میآورد. او مطرح میکند که جهانیسازی، برخلاف خرد مرسوم پساجنگ سرد، نیرویی مخرب و بیثباتکننده در نقاط مختلف دنیا بوده است.
چوآ در کتابش به این نکته توجه نمیکند که جهانیسازی، در کشورهای لیبرال دموکرات نیز بیثباتی ایجاد کرده است؛ شکاف اجتماعی ایجاد کرده و باعث ارتقای پوپولیست راستگرای جدید شده است. همانطور که امانوئل مکرون در یک کنفرانس خبری، پیش از اجلاس G7 گفته است: «ما در یک بحران بسیار عمیق دموکراسی زندگی میکنیم».
اختلافات فراگیر
نیازی به گفتن نیست که جهانیسازی، قبیله گرایی و نابرابری را ایجاد نکرده است. در حقیقت، مردم بیشماری را از فقر بیرون کشیده و به طور بیسابقهای نقاط جهان را به یکدیگر متصل کرده است. اما جهانیسازی، نابرابری ملی و بینالمللی را بیپردهتر از قبل نمایان کرده است. طی این جلسه G7، رهبران، نابرابری ملی و بینالمللی را در اولویتهای دستورجلسه خود قرار دادند، اما افسوس که نتوانستند بر استراتژیهای واقعی برای پایان دادن به آن توافق کنند.
به همین ترتیب، اگرچه فرقهگرایی افراطی و ناسیونالیسمِ پوپولیست پیش از جهانیسازی مدرن وجود داشتهاند، اما جهانیسازی هویتهای محلی و بینالمللی جدیدی ایجاد کرده است.
تنشهای داخلی که در G7 بر سر سیاست خارجه ایالات متحده، روسیه و امنیت جهانی، چین و مسائل تجاری وجود دارد، باعث شده است هر اقدام مشترکی درخصوص "اختلافات منطقهای، فقر و تغییرات اقلیمی" تضعیف شود.
به عبارت دیگر، علیرغم جنجال دیپلماتیکی که در آخر هفته اتفاق افتاد، هیچ توافقی درخصوص چالشهای اساسی جهان اتفاق نیافتاده است. حتی میانجیگری قابل ستایش فرانسه میان ایران و آمریکا نیز، ممکن است در ایجاد یک راه حل طولانی مدت ناتوان باشد.
در حقیقت این لیبرال دموکراسیهای خردمند، عمیقا جدا از هم باقی ماندهاند و حتی زبان مشترکی برای مواجهه با چالشهای جهانی ندارند. آنها حتی نتوانستند بر سر یک اعلامیه پایانی با یکدیگر به توافق برسند. آنها تنها بر این نکته توافق کردند که هیچ موافقتی با یکدیگر ندارند.
اوضاع جهان هنوز از آنچه در گذشته بود بدتر نشده است. وضعیت حتی از جنگ خلیج (فارس) نیز بهتر است، چه رسد به جنگهای اصلی قرن بیستم. اما اشتباه نکنید، اختلافات اقتصادی و استراتژیک دنیا در حال افزایشند، همان چیزی که در رویدادهای وحشتناک مذکور اتفاق افتاد.
به نظر میرسد، با فلج شدن G7 و نهادهای بینالمللی دیگر، قدرتهای پیشتاز جهان –آمریکا، روسیه و چین- در رقابت بیپروای خود بر سر قدرت، به تفکر ابلهانه «با آتش به جنگ آتش رفتن» روی میآورند. اگر به چالش کشیده نشوند، آنها مقیدند که جهان را به آتش بکشند.
ارسال نظر