«قاسم محبعلی» در گفتوگوی اختصاصی با مستقل آنلاین:
مقامهای آمریکا نرمشی بهخرج ندادهاند
مستقل آنلاین/ هرمز شریفیان ــ واکنش اخیر رئیس جمهور آمریکا، «دانلد ترامپ» در ژاپن که گفته بود، «هدف ما این است که ایران تنها به سلاح هستهای دست نیابد و ایران با همین رهبران نیز میتواند به کشوری نرمال تبدیل شود» و متعاقب آن گفتههای «مایک پمپئو» وزیر خارجه این کشور که گفت، «آمریکا بدون هیچ پیش شرطی آماده گفتوگو با ایران است»، ناظران را به این باور رساند که نرمشی آشکار در مواضع این کشور دیده میشود.
«قاسم محبعلی» دیپلمات و مدیر کل پیشین وزارت خارجه در گفتوگو با "مستقل آنلاین" و در پاسخ به این پرسش که، آیا گفتههای اخیر مقامهای ارشد آمریکا مانند «دونالد ترامپ» و «مایک پمپئو»، نشان از تغییر روش یا نرمش در سیاستهایشان در قبال ایران را دارد گفت: «دولت ترامپ از ابتدای روی کار آمدن همواره بر مذاکره دوجانبهای که تمامی موضوعات و مشکلات بین آمریکا و ایران را حل کند، تاکید داشت. هدف اعلام شده آنان رسیدن به یک توافق جدید به جای برجام است که به باور دولت او و جمهوری خواهان، منافع آمریکا را تامین نکرده و از ابتدا آن را یک توافق شخصی بین «اوباما» و «جان کری» با جمهوری اسلامی ایران و نه آمریکا و ایران نامیدند».
محبعلی ادامه داد: «دعوت به مذاکره نهتنها موضوع جدیدی نیست بلکه استراتژی آمریکا، افزایش فشارهای مرحلهای و گامبهگام از یک طرف و دعوت همزمان به مذاکره در پایان مرحله قبلی و شروع مرحله بعدی است، به عبارت دیگر این فرصت را از دید خودشان به ایران می دهند که اعمال فشارهای وارده در همان مرحله با پذیرش مذاکره از سوی ایران متوقف شده و یا اینکه با امتناع ایران، گام بعدی اجرا شود».
این دیپلمات ارشد افزود: «در واقع این فرصت به حکومت جمهوری اسلامی ایران داده شده بود که قبل از خروج آمریکا از برجام که پس از یک سال و چند ماه از روی کار آمدن ترامپ صورت گرفت؛ بدون این که آمریکا از برجام خارج شده باشد، مذاکره را بپذیرد. همین طور برای اعمال مجدد تحریمهای معلق شده هستهای نیز از زمان خروج تا 13 آبان 97 فرصت داده شد».
محبعلی ادامه داد: «اکنون آمریکا در کنار تحریمهای اقتصادی و فشارهای سیاسی، وارد مرحله فشار نظامی و یا اصطلاحا به کارگیری "دیپلماسی قایقهای توپدار" با آوردن ناوگانهای خود به منطقه و تجدید آرایش نظامی شده و بار دیگر مانند گامهای قبلی، ایران را دعوت به بازگشت به میز مذاکره میکند. طبعا از نظر آمریکا مانند آنچه در مورد کره شمالی رخ داد، مذاکرات احتمالی با وجود تحریمها و در سایه تهدیدات سیاسی ونظامی مقدور خواهد بود».
مدیرکل پیشین وزارت خارجه افزود: «موضوعات و دستور مذاکره نیز همان دستور کار اعلام شده پیشین یعنی رسیدن به یک توافق کامل و همه جانبه و نه موردی همانند توافق هستهای است. از سویی واکنش ایران و «روحانی» مبتنیبر درخواست بازگشت به شرایط قبل از خروج از برجام است که در عمل به مفهوم تعلیق به محال است چرا که اگر قصد ایران مذاکره با وجود برجام بود ــ یک سالونیم در زمان دولت «اوباما» و بیش از یکسال در دولت «ترامپ» این فرصت را داشت که مذاکره با آمریکا را حول سایر اختلافات فیمابین دنبال کند که این کار صورت نگرفت».
محبعلی گفت: «اکنون بازگشت به مذاکرات تنها در سایه شرایط جدید امکان پذیر است. در واقع دولت ترامپ نرمشی صورت نداده چرا که تقریبا اکثر گامهای قابل پیشبینی را برداشته و متنظر است تا آنچه را کاشته برداشت کند، از این رو گفتههای مقامهای آمریکایی را نمیتوان نرمش بهحساب آورد بلکه دادن فرصت مجدد به ایران و زمینه سازی برای گام بعدی است که احتمالا پر هزینهتر برای آمریکا و هم در حجمی بیشتر برای ایران است».
اگر قرار باشد سیاست "نه مذاکره و نه جنگ" پیش برود آیا هزینههای تحریمهای آمریکا برای حاکمیت و مردم قابل تحمل خواهد بود؟
«قابل تحمل بودن یا نبودن تحریمهای آمریکا موضوعی مبهم وغیر قابل پیشبینی است اما میتوان هزینههای آن را برای ایران محاسبه کرد. طی دوسال گذشته، حجم تولید ناخالص داخلی بهدلیل کاهش رشد اقتصادی جمعا ۲۰۰ میلیارد دلار به اقتصاد ایران خسارت وارد کرده و حاصل آن افزایش هر بیشتر فاصله ایران با رقبای منطقهای شده است به همین نسبت در آمد سرانه ایران کاهش یافته و قدرت خرید مردم در نتیجه کاهش حجم تولید ناخالض داخلی، تورم و افت بیسابقه ارزش ریال به کمتر از یک پنجم سال ۱۳۹۶ رسیده است. همچنین کاهش فروش نفت و احتمال توقف آن و خروج ایران از بازار نفت و گاز روند دیگری است که در حال رخ دادن است».
این تحلیلگر مسائل سیاسی ادامه داد: «ممکن است کشور ما بتواند این سختیها را همانند جنگ عراق با ایران تحمل کند اما جبران خسارات آن امری بسیار دشوار خواهد بود. ضمن این که بعید است موضوعات مورد مناقشه آمریکا با ایران از راهی غیر مذاکرهی رودرو و مستقیم حل وفصل شود مگر این که طرفین و یا یکی از آنان، تصمیم به کنار گذاشتن راه حل دیپلماتیک گرفته و جنگ را تنها راه حل و فصل مشکلات دو کشور تلقی کنند و این بستگی مستقیم به آستانه تحمل ایران در درجه اول و آمریکا در درجه دوم دارد. چرا که آمریکا در این مناقشه بیش از آن که خسارت ببنید در حال کسب منفعت است و از طریق دامن زدن به "ایران هراسی" و گسترش اختلافات ایران و کشورهای منطقه در حال کاسبی پر سودی از طریق فروش سلاح، خدمات نظامی وقراردادهای اقتصادی و دفاعی است».
مدیرکل پیشین وزارت خارجه در پاسخ به این پرسش که اگر جمهوری اسلامی بنا دارد این مناقشه تا انتخابات سال 2020 آمریکا به درازا بکشد، چه تضمینی وجود دارد که ترامپ حتما رئیس جمهور نشود؟ و اگر در کاخ سفید بماند رویهاش سختتر نخواهد شد، گفت: «پیشبینی در مورد نتایج انتخابات آتی آمریکا هنوز زود است اما ارزیابیها ونظرسنجیها حکایت از بهبود موقعیت ترامپ دارد و موفقیتهای او در بهسازی وضع اقتصادی آمریکا در این امر موثر بوده است.
همچنین رفتار سایر قدرتهای جهانی از جمله ژاپن، چین، روسیه و اکثر کشورهای اروپایی و خاورمیانه نیز این برداشت را تقویت میکند که احتمالا آنان نیز به این باور رسیدهاند که ترامپ پیروز انتخابات بعدی است. اگر چنین شود طبیعتا در دور بعدی بنا به دلایل مختلف، رفتار سختتری در قبال کشورهایی مانند ایران و کره شمالی پی خواهد گرفت».
محبعلی ادامه داد: «باید توجه داشت که در هرحال چه برجام کجدار و مریز بماند و چه فروبپاشد؛ در سال ۲۰۲۳ دوره 8 ساله برجام به پایان خواهد رسید لذا وقتی رئیس جمهوری بعدی آمریکا وارد کاخ سفیدشود چه ترامپ یا یک دموکرات مانند «جو بایدن» و یا با احتمال بسیار کمتر، «برنی سندرز»، دیگر نه موضوع بازگشت به برجام بلکه مساله آینده برنامه هستهای پس از برجام، مد نظر قدرتهای بزرگ طرف مذاکره و اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد مورد توجه قرار میگیرد و در نتیجه دستور کار مذاکرات متحول شده و موضوع رسیدن به توافق جدیدی برای پس از سال ۲۰۱۳ روی میز مذاکرات قرار میگیرد و گفتوگوها با ایران حول آن تدوام خواهد یافت. این احتمال را نباید از نظر دور داشت که توافق بعدی همان خواسته آمریکا یعنی یک توافق گسترده که شامل افزودن بندهای تکمیلی به برجام در مواردی مثل نامحدودسازی و یا طولانیسازی زمان پایان آن، بسط نظارتها و راستیآزماییها و تجدید نظر درخصوص غنیسازی بوده و سایر مسائل مرتبط مانند برنامه موشکی و مسائل امنیتی مطروحه را نیز در برخواهد گرفت».
این دیپلمات ارشد پیشین در پایان گفت: «با باقی ماندن ترامپ در قدرت احتمالا شرایط سختی پیش روی جمهوری اسلامی قرار خواهدگرفت. اما روی کار آمدن دمکراتها اگر چه احتمال وقوع جنگ را کاهش میدهد اما با بهبود مناسبات "فراآتلانتیکی" و "فرا پاسیفکی" طبعا آمریکا در تشکیل ائتلافی کارآمد علیه ایران توفیق بیشتری خواهد یافت. چه ترامپ در قدرت باشد و چه یک دموکرات، موضوعات مورد اختلاف ایران وآمریکا تغییری نخواهد کرد. نکته دیگر این که سیاست ترامپ در کنار گذاشتن مذاکرات چند جانبه و تبدیل آن به دوجانبه نیز بعید است بازگشتی داشته باشد و در نهایت اختلافات ایران و آمریکا در معادلات دوجانبه قابل حل وفصل است و دیگر دولتها تنها میتوانند تسهیل کننده و میزبان مذاکرات و یا پیام رسان باشند».
ارسال نظر