محسن فیضاللهی
همگرایی بین تهران و ریاض اولویت کنونی حاکمیت عربستان نیست
مستقل آنلاین/ محسن فیضاللهی- کارشناسان مسائل عربستان معتقدند که حاکمیتِ وقت عربستان سعودی به فکر ایجاد روابط حسنه با ایران نیست، تا از طریق آن بتواند روابط خود را با ایران بهبود بخشد.
این در حالی است که عربستان فکر میکند، شرایط ایران در وضعیت داخلی، منطقهای و بین المللی به گونهای است که میتواند از این شرایط علیه ایران، بهترین استفاده را ببرد. بنابراین او بیش از هرچیز به دنبال این است از طریق همراهسازی کشورهایی که با او ارتباط نزدیکی دارند و همچنین از طریق بسیجِ متحدین منطقهای و فرا منطقهای، بتواند ایران و دیگر کشورهای ضد سعودی در منطقه را مهار و در روابط آنها با دیگر کشورهای جهان سنگ اندازی کند.
با این حال دولت سعودی با راهبرد برگزاری نشستها و اجلاسهایی از نوع نشستی که قرار است به عنوان نشست مکه و یا حتی نشست جده که در درون مرزهای ملی عربستان نیز برگزار میشوند، چند سالی است به دنبال دست یافتن به مقاصد و نیات سیاسی، استراتژیکی و ژئوپلیتیکی است.
بدو شک فهم نیات و مقاصد عربستان در تاریخ روابط ایران و عربستان نهفته است. ایران و عربستان تفاوتهای اساسی در استراتژی ها و دیدگاههای خود دارند که فهم آنها به چرایی و چگونگی عدم همگرایی بین این دو کمک خواهد کرد. با توجه به اهدافی که در سیاستخارجی خود به دنبال آنهاست، دخالت قدرتهای بزرگ را در منطقه که در طول چند دهه در ارتباط با خلیج فارس وجود داشته، بر نمیتابد. این در حالی است که دیدگاه عربستان سعودی به هیچ وجه اینگونه نیست. چون او در جستجوی امنیت منطقه ژئوپلیتیک خلیج فارس از طریق قدرتهای فرامنطقهای است که تا کنون این اعتقاد به طور عملی در سیاست خارجی عربستان نیز اتنجام شده است. این تضاد در دیدگاهها و رویکردها به سیاست خارجی باعث شده تا نگرشهای متفاوتی در مواضع دو کشور به وجود بیاید.
این اختلافات و تضاد در دیدگاهها و رویکردها، ازسوی دیگر ایدئولوژی حاکم بر دو کشور ایران و عربستان، ابزاری شده برای مداخلات کشورهایی مثل آمریکا، تا بتوانند از این ابزار بریا رسیدن به منافع و مطامع حقیقی خود استفاده ببرند. بنابراین مجموع عواملی که بقرشمرده شد و با توجه منطق رابطه بین نیروها، موقعیت خلیج فارس بهگونهای شده که این منطقه را به محل برخورد و تلاقی نیروهای کاملا متضاد بدل ساخته است.
اما با نگاهی واقعبینانه به موقعیت جغرافیایی و منطقهای و تمرکز بر عوامل مشترک بین دو کشور، واقعیت تاریخی و سیاسی این دو کشور میتوانست بهگونه دیگری رقم بخورد.
برای مثال: با توجه به نقطه نظرات متخصصان حوزه مطالعات استراتژیک در خاورمیانه، «کشورهایی که از نظر جغرافیایی به همدیگر نزدیک هستند، ارتباط سیاسی دو جانبهای را شکل میدهند و سیاست خارجی آنها به شدت از همسایگانشان تاثیر میپذیرد. این تاثیرپذیری نیز به ویژه بر اساس اندازههای طبیعی و سطح چسبندگی، ماهیت ارتباط بین کشورها و ساختار روابط میان آنها میباشد». بنابراین ویژگیهای مشترک جغرافیایی زیرساخت رفتارهای همگرایی منطقهای را تشکیل میدهد. ازسوی دیگر اتحاد گروهی ازکشورها که با اهداف و مقاصد مشترک اقتصاد، سیاسی و دفاعی صورت میگیرد، زمینههای نوعی همگرایی مطنقه ای را به وجود میآورد که متفاوت با گروه بندی منطقه ای است و به معنای درهم آمیزی اقتصادی، سیاسی و استراتژیک کشورها در منطقه ویژهای برای پدید آمدن یک نظام منطقهای یکپارچه خواهد بود.
اخیرا ایران با تاخیر بسیار متوجه تحرکات عربستان شده و به نسبت اهمیت این تحرکات (ازاین جهت که تحرکات عربتسان میتواند دردسر ساز باشند) پی برده و درچندین نوبت، هم ظریف و دیگر دستاندر کاران سیاست خارجی ایران به آمادگی ایران برای مذاکره با عربستان و دیگرکشورهای منطقه اذعان داشتهاند.
در پایان، میتوان دورنگار روابط بلاتکلیف ایران و عربستان را با این مختصات انتظار داشت که به نظر میرسد فرصت وقوع خواهد یافت. با توجه به تاثیرگذاری تحولات بزرگ سالهای اخیر در سطح منطقه و وجود اشتراک بین ایران و عربستان به ویژه پس از سقوط طالبان و صدام حسین در عراق، گام برداشتن به سوی همکاری متقابل در جهت مسایل مهم منطقهای و جهان اسلام همراه با رفع عوامل تنشزا و احساس اعتمادسازی میان دو کشور، میتوان گفت مختصات نامبرده شده در چارچوب مشخصی فرصت همگرایی منطقهای بین ایران و عربستان را ممکن خواهد کرد.
ارسال نظر