خودکشی نافرجام نانوا پس از قتل همکارش
پسر نانوا که در یک درگیری همکارش را به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بود، پس از ۵ سال خواهان تعیین تکلیف در پروندهاش شد.
رسیدگی به این پرونده از خردادماه سال 95 با گزارش یک درگیری مرگبار میان دو جوان آغاز شد. پس از آن مأموران به محل اعزام شدند و با تحقیقات اولیه مشخص شد که درگیری میان دو جوان نانوا که همکار بودند رخ داده و در جریان آن قاسم 24 ساله، سعید را با ضربههای چاقو به قتل رسانده و بعد از آن اقدام به خودزنی کرده و راهی بیمارستان شده است. قاسم پس از مداوا تحت بازجویی قرار گرفت و در همان بازجوییهای اولیه به قتل اعتراف کرد و پرونده پس از تکمیل به شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه دادگاه دادستان با توجه به شکایت اولیای دم، شهادت شهود و مدارک موجود در پرونده و اعترافات متهم برای وی درخواست صدور حکم کرد.
سپس پدر و مادر مقتول به جایگاه رفتند و برای متهم درخواست قصاص کردند.
سپس متهم بهجایگاه رفت و گفت: یکسالی بود که برای کار به تهران آمده بودم و در نانوایی مشغول به کار شدم در این مدت هم با همکارم سعید به مشکل برخوردم و مدام با هم درگیر میشدیم. قرار بود خانوادهام برایم به خواستگاری بروند و ازدواج کنم که این ماجرا باعث شد زندگیام نابود شود. باور کنید قصد کشتن سعید را نداشتم چاقو ناخواسته به سینه او خورد. حالا هم پشیمانم و از خانواده سعید میخواهم به جوانیام رحم کنند.
در پایان جلسه هیأت قضایی وارد شور شد و متهم را به قصاص محکوم کردند و حکم در شعبه 31 دیوان عالی کشور تأیید شد.
در حالی که قاسم در یک قدمی چوبه دار قرار داشت اولیای دم اجرای حکم را دنبال نکردند و سعید بعد از 5سال بلاتکلیفی با ارسال نامهای به قضات درخواست کرد تا وضعیت او را روشن کنند. به این ترتیب طبق ماده 429 قانون مجازات اسلامی درخواست او مورد موافقت قرار گرفت و پرونده وی بار دیگر به شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در این جلسه هم متهم پس از تکرار اظهاراتش از قضات درخواست کرد که یا اعدامم کنید یا آزاد شوم و دیگر توان تحمل بلاتکلیفی را ندارم.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
ارسال نظر