یکی از مهم ترین مسایل مطرح شده در ادیان الهی، توجه به سلامت عقلی و روانی کلیه افراد جامعه است

به گزارش دانانیوز( گروه نخبگان و مفاخر ایران)، متن زیر به قلم جناب پروفسور جعفر میرفخرایی نوشته و حضرت استاد از سر لطف آن را برای درج در دانانیوز ارسال نمودند که دانانیوز ضمن سپاس از این استاد فرزانه واندیشمند خدمتگزار ومردم دوست، یادداشت ایشان را در ادامه می خوانیم:

پروفسور جعفر میرفخرایی– حق برخورداری از حکمرانان عاقل و سالم که بتوانند حکمرانی مطلوبی را ارائه نمایند و وظایفشان را به خوبی انجام دهند، یکی از اصول پایه ای حقوق بشر است و فقدان آن، می تواند بسیاری از حقوق طبیعی، اساسی و مدنی جوامع انسانی را متزلزل سازد و دستاوردهای نفیس و فاخر تمدن و فرهنگ بشری، یعنی حاکمیت عقل، علم، قانون، اخلاق و اصول برابری و مردم سالاری را در معرض تهدید و نابودی قرار دهد.
یکی از مهم ترین مسایل مطرح شده در ادیان الهی، از جمله در دین مبین اسلام هم توجه به سلامت عقلی و روانی کلیه ی افراد جامعه، به ویژه حکمرانان است و برای پیشگیری از ابتلا به انواع امراض روانی هم احکام خاصی تشریع شده است.
از سوی دیگر ” مونتسکیو” فیلسوف، حقوقدان و متفکر سیاسی عصر روشنگری و نویسنده ی کتاب مشهور ” روح القوانین” نیز ضمن بحث درباره خصوصیات عقلی، اخلاقی، روحی و روانی شاهان و رهبران و به طور کلی، حکمرانان جوامع مختلف، و اثر این خصوصیات بر جامعه، به صراحت می گوید که اخلاق حکمرانان، می تواند آدمیان را حیوان و حیوانات را آدم کند!
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز در فصول و اصول مختلف، به کرات درباره ی لزوم سلامت عمومی وکلی رهبران و مسوولان نظام تاکید ورزیده و برای فقدان یا ازاله ی صفات مزبور هم راهکارهایی را مقرر نموده است.
تجربه ی رهبری پرمخاطره و دلهره آور فردی چون ” دونالد ترامپ” در دوران معاصر هم فصل تازه ای را در این باب گشود و بار دیگر اهمیت سلامت عقلی و روانی رهبران و حکمرانان را مطرح کرد و در معرض توجه همکانی قرار داد. از سوی دیگر، برخورد خردمندانه ی نهاد های مدنی و سیاسی ایالات متحده ی امریکا با پدیده هولناک ” ترامپ” و “ترامپیسم” نیز نشان داد که دیگر دوران رهبری شرم آور بیماران روانی و شخصیت های فقدان سلامت عقلی و تعادل روانی وحشیانی همچون” کالیگولا” ها، ” نرون” ها، ” هیتلر” ها، “آغامحمدخان” ها و … گذشته و جامعه ی جهانی حاضر نیست به قهقرا برگردد و بار دیگر زمام امور جوامع مدرن را به دست هیولایی بسپارند که سجده بر اسب خود را واجب می دانند! یا به خاطر یک دستمال قیصریه را به آتش می کشند! یا کوره ی آدم سوزی راه می اندازند! یا به خاطر یک نصفه خربزه جمعی از فرماندهان و امرای کشوری و لشکری خود را مستوجب کیفر می دانند، آنهم کیفر مرگ!
می گویند: یک اندیشه گر اگر بموقع مطرح شود، از هر ارتشی قویتر است. به نظر می رسد که اکنون نیز فرصت مناسبی است برای درس عبرت گرفتن از تجربه اخیر ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا و مطرح کردن اندیشه ” نظارت علمی بر سلامت عقلی و روانی حکمرانان”. این طرح می تواند در قالب یک الحاقیه یا متمم به اعلامیه ی جهانی حقوق بشر الصاق گردد و همه ی دولت ها و ملت ها ی عضو سازمان ملل متحد را موظف نمایند که با برقراری نظامات حقوقی و قانونی مناسب و با تاسیس نهادهای ملی، منطقه ای و بین المللی لازم، ترتیبی را اتخاذ نمایند که اولا سلامت عقلی و تعادل روانی حکمرانان و داوطلبان زمامداری کشورها، به طور مستمر توسط گروه های متخصص ذیصلاح در علوم روانشناسی و روانپزشکی و رشته های مرتبط دیگر، مورد بررسی و نظارت قرار گیرد و ثانیا برای موارد ضروری، همچون سلب یا ازاله ی صلاحیت های مزبور نیز چاره ی مناسبی اندیشیده شود.
بدیهی است که این طرح صرفا یک ایده ی اولیه است و باید توسط استادان و کارشناسان ذیصلاح در رشته های علمی گوناگون مورد بررسی های دقیق تر قرار گیرد.