آیا تبلیغات تلویزیون جنسیتزده است؟
اگر بحث سر جلوه تبلیغاتی زنان است پس مردان هم باید به این موضوع اعتراض کنند و کمپین تشکیل دهند که نباید به مردان نگاه ابزاری داشت.
نیلوفر مجیدی-دبیر سرویس
منور شایستهخو، مدیر مدرسه علمیه نرجس، در مصاحبه با خبرنگار ایرناپلاس گفته است: «کاملاً با حضور زنان در تبلیغات مخالفم. امروز بسیاری از تبلیغکنندگان بهجای صرف وقت و هزینه برای فهم و تحقیق کالای خود، از زنان و جاذبههای زنانه برای سود بیشتر استفاده میکنند. استفاده از تصویر و فیلم زنان و حتی جذابیتهای زنانگی برای معرفی یک کالا یا یک برند اتفاقی است که در سالهای اخیر بسیار شاهدش بودهایم. نشان دادن حسادت، غرزدن، خرید و مصرفگرایی بیش از معمول خانمها هم در برخی از این تبلیغات خودنمایی میکند که این نوع نگاه ضربه به شخصیت فرهنگی و اخلاقی زن است. استفاده از مدلها، سلبریتیها یا چهرههای مطرح سینما و تلویزیون در فضاهای شیک، گران و مدرنی که حتی بهندرت یک دهم از مردم جامعه حضور در آن مکانها را تجربه کردهاند و آرایش، نوع پوشش و رفتار بازیگران زن در این تبلیغات همه مغایر با ضوابط دینی و قوانین نوشته شده برای تبلیغات است که علاوه بر اثر اخلاقی، باعث سرخوردگی اقشار ضعیف و فقیر جامعه میشود. حتی حضور اجتماعی هم که دارند باید در حد ضرورت باشد که آن هویت، حقیقت و ماهیت وجودی زن خدشهدار نشود.»
در هر امری هم نکات مثبت وهم نکات منفی پیدا میشود اما در اینکه زن قرن 21 میخواهد در تمام عرصههای جامعه حضور داشته باشد، نکات منفی خیلی کمتر از نکات مثبت است. پاسخ به سوالاتی که در اینجا مطرح میشود میتواند تا حدی راهگشای مسئله باشد. واقعا حضور زن در تلویزیون آسیب است؟ چند درصد از مردم پای تبلیغات مینشینند؟ آگاهی از تقاضاها و نیازهای مردم وجود دارد؟ چرا انتقادها به سمت دستفروشی زنان در خیابان نیست؟ دستفروشی و کارگری زنان آسیب نیست؟
نکته اول اینکه مبرهن است که بخش آسیبزا، زنان دستفروش و کارگر خیابانها هستند نه تبلیغاتی که مردم اصلا توجهی بدان نمیکنند. اما در مورد حضور زنان در تبلیغات باید گفت که زن هم مثل مرد یا کودک و مثل تمام اعضای جامعه حق دارد در رسانهها و تبلیغات حضور داشته باشد. همانطور که حضور مرد را عادی و لازم میدانیم، حضور زن نیز باید عادی پنداشته شود. مسئله این است که چرا منحصرا در تبلیغات آشپزخانه یا لوازم خانگی از زن استفاده میشود؟ در ادارات و کتابخانهها نیز میتوان این حضور را نشان داد.
منتقد اگر با جامعه در ارتباط بود متوجه میشد که زن در جامعه امروز نیاز به کار کردن دارد. گمان میکنم زن امروزی از درجه بالایی از فهم و شعور برخوردار و آگاهانه قادر به تصمیمگیری است. از نگاه دیگر، مگر نه اینکه از نظر برخی، موقعیت ویژه زن در جامعه ما حضورش تنها در آشپزخانه است؟ پس از این زاویه هم تبلیغ ماکارونی منافاتی با آن جایگاه ندارد!
نکته دوم اینکه ما خود شاهد نقوص فرهنگی از قبیل حسادت و دروغ و غیبت در جامعهمان هستیم. اینکه متاسفانه در صدا و سیما نیز نمایش داده میشود چیزی را عوض نمیکند. چرا به جای نقد و اعتراض و نمایش نقوص فرهنگیمان، روی آموزش اخلاق تاکید نمیشود؟ چرا در این زمینه برنامهریزی نمیشود؟ ما خواهان راه چارهای برای حل معضلات فرهنگی هستیم نه تایید وجود آنها!
در تجارت و بازاریابی مدرن، حضور چهرههای سرشناس برای تبلیغ و فروش بیشتر کالا یکی از اصول است. اگر بحث سر جلوه تبلیغاتی زنان است پس مردان هم باید به این موضوع اعتراض کنند و کمپین تشکیل دهند که نباید به مردان نگاه ابزاری داشت. پس عدالت برای زن و مرد در اینجا کجاست؟ مگر اینکه مسئله این باشد که مردان و زنان در اصل از حق عدالت یکسانی برخوردار نیستند که این خود باز آغازگر مشکل اساسی دیگری است!
نکته سوم اینکه این موضوع، برای مردم جامعه اکنون ایران مسئله مهمی نیست. چون مردم درگیر گرانیهای سر به فلک کشیده هستند. در جامعهای که مردم نمیتوانند نیازهای اولیه خود را برطرف کنند صحبت از نگاه ابزاری به زنان یا عدالت در حقوق زن و مرد مسئلهای خندهدار است. اگر زن، پا به پای مرد کار نکند خانوادهای نمیماند که بتواند تبلیغ ببیند. و ماکارونی بخرد.
در آخر اینکه یک زن میتواند برای حضورش در عرصههای مختلف تصمیمگیری کند چون همانگونه که انسان است از شعور و اراده آزاد برخوردار است. تصمیمگیری تعصبی یک زن برای زنان یک جامعه با اصل آزاد و دارای اراده بودن انسان در اسلام منافات دارد.
ارسال نظر