تورم مالیات پنهانِ تودههاست
رضا قاسمپور
فعال فرهنگی
در خبرها داشتیم که بیش از ۷۰ درصد دارائی و ثروت مملکت در تهران آرام گرفته است. به قول معروف سی استان کار میکنند تا پایتخت را سیر کنند. البته اطراف تهران و کرج مملو از حاشیه نشینانی است که به قوت لایموت شب خود محتاجند. توزیع مثلث "ثروت، قدرت و موقعیت" در ایران به شدت ناعادلانه و رانت محور است. اگر وصل به مافیا نباشی محال است بتوانی فراتر از حد متوسط قدم برداشته و به راس هرم نزدیک شوی.
اقتصاد دستوری نیست
این روزها مدیریت عاقلانهای حداقل در حوزه اقتصاد به چشم نمیخورد. مدیریتهای موازی، شعاری و احساسی مردم را کلافه و گیج وا گیج کرده است. هر روزِ خدا سفره یک لاقبای منِ معلم، منِ کارگر منِ ... کوچک و کوچکتر میشود.
اقتصاد علم است و قوانین خود را داراست، تابع دستور و بگیر و ببند سلاطین سکه و ارز نیست. قیمت کالا را نه بخشنامه و دستورالعمل، بلکه قانون "عرضه و تقاضا" تعریف و تعیین میکند.
تصمیمات غلط، تبعات بیپایان
امروزه حوزه اقتصاد، فرهنگ، سیاست و ... هیچ کدام ایزوله و مستقل نبوده و تصمیمات ما در حوزه سیاست ممکنست طبق اصل پروانه، طوفانی در حوزه فرهنگ و اقتصاد به بار آورد. از طرفی ممکنست آثار زیانبار تصمیمات غلط اقتصادی دولتمردان در یک نسل سامان یافته و بالاخره با شکستن کمر جامعه هدف، در سه چهار دهه متوالی تدریجی ترمیم شود. ولی به باور علمای علوم اجتماعی و جامعه شناسان، اخلاق جریحهدار شده به واسطه سیاستهای غلط اقتصادی دولتها به وندالیسم اخلاقی، هرج و مرج اعتقادی و آنارشیسم اجتماعی منجر شده و ممکنست دهههای متمادی در رگ و ریشه ما در سیلان و غلیان باشد.
آستانه تحمل مردم ...
تصور کنیم کارگر بیکاری را که با تورم افسارگسیخته کنونی روبروست اگر فردا روزی کاری هم باشد متقاضیان پرشمارِ فرصت شغلی باعث سقوط آزادِ دستمزدها شده و خانواده چنین فردی به خاک سیاه خواهند نشست. محصول بیکاری و تورم، فلاکت اقتصادی و فروپاشی اخلاقی بوده و نهایتا به شورش کور و بیسازمان گرسنگان اجتماع منجر خواهد شد. بهتر است دولتمردان در تصمیمات اقتصادی خود آستانه تحمل مردم را در نظر گرفته و کاری نکنند که مردم حس کنند چیزی برای از دست دادن ندارند.
تورم مالیات پنهان تودههاست
تورم مالیات پنهانی است که عموما اقشار فرودست جامعه را نشانه رفته و دِمار از روزگارشان درمیآورد. طوفان نقدینگی و خلق پول بیپشتوانه گرچه ممکنست مسکنی برای تامین بودجه دولتها باشد ولی اقشار آسیب پذیر و حقوق بگیر جامعه را با فلاکت همآغوش خواهد کرد.
دقیقا نمیدانم دولت مستقر در حال جراحی چه چیزی در حوزه اقتصاد میباشد؟ ولی چیزی که عیان است آنست که سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم به شدت کاهشی بوده و با سقوط آزاد روبروست.
کجای جدول مازلو هستیم؟
بنیادیترین آرزوی ایرانیها از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی را میتوان در آزادی، حکومت قانون و پاسخگو کردن حاکمان منطبق بر شریعت اسلام و آموزههای دینی خلاصه نمود. دهه پنجم انقلاب اسلامی شروع گام دوم و دهه استقرار کامل منویات انقلابیون است. اگر منِ معلم در این برهه از زمان همچنان در کف جدول مازلو و در نیازهای اولیه گیر کرده باشم انتظار شکوفایی، فرهیختگی و آزادمنشی از چون منی بیهوده بوده و حاصل تربیتم ذلیلتر و حقیرتر از خود خواهد بود.
ارسال نظر