درباره افزایش قیمت بنزین
فرهاد قنبری
فعال حوزه رسانه
۱- افزایش قیمت بنزین در شرایطی که دولت رئیسی با شعار حمایت از محرومین و مقابله با تورم و انتقادات شدید از دولت روحانی سر کار آمده حکایتگر آن است که کفگیر دولت در همین سال اول بدجور به ته دیگ خوردهاست.
۲- گرانشدن بنزین در این شرایط اقتصادی نه با هدف حمایت از اقشار آسیبپذیر و نه در راستای هدفمندی واقعی یارانهها و نه برای تأمین هزینههای عمرانی و نه برای جلوگیری از قاچاق سوخت و همسانسازی قیمت با کشورهای همسایه و.. بلکه صرفاً برای جبران کمبود بودجه صورت خواهد گرفت.
به نظر دولت رئیسی هم بهمانند دولت روحانی برای جبران کسری بودجه به سادهترین و معمولترین راه پیشروی یعنی دستبردن به جیب ملت روی آوردهاست.
۳- ارزانترین نرخ بنزین در میان همسایگان ایران (با دلار سیهزار تومانی) لیتری حدوداً پانزدههزار تومان است.
اگر نرخ بنزین را با همین قیمت محاسبه کنیم دولت بهطور متوسط در هر لیتر دوازدههزار تومان به مصرفکنندگان بنزین یارانه پرداخت کردهاست. با این حساب اگر فردی در ماه صد لیتر بنزین مصرف کند چیزی حدود یک میلیون و دویستهزار تومان یارانهٔ بنزین میگیرد. (در یک خانوادهٔ مرفه یا طبقهٔ متوسطبهبالای شهری که تمام اعضاء خانواده صاحب خودروی شخصی هستند میزان یارانهٔ سوخت دولت از ماهی پنجمیلیون تومان فراتر میرود. البته در زمینهٔ سایر منابع انرژی از قبیل گاز و برق و گازوئیل نیز اوضاع از همین قرار است و تفاوت چندانی با بنزین ندارد) اما با این حساب اگر قیمت بنزین را با توجه به میزان درآمد اقشار متوسط در نظر بگیریم به هیچوجه نسبت به سایر کشورها ارزان نیست. بهعنوان مثال اگر ترکیه یا عراق یک کارمند ماهیانه هزار دلار حقوق بگیرد و به فرض بنزین هم لیتری نیم دلار باشد و این شخص ماهی صد دلار بنزین مصرف کند، در ماه حدود پنجاه دلار یا یکبیستم درآمد خود را هزینهٔ خرید بنزین میکند. حال اگر در ایران کارمندی شش میلیون تومان حقوق بگیرد و ماهی صد لیتر بنزین مصرف کند، چیزی حدود همان یکبیستم درآمد کشور همسایه را برای تهیهٔ بنزین خرج کردهاست.
۴- در سوی دیگر چیزی حدود سیدرصد مردم ایران در روستاها زندگی میکنند که بیش از نیمی از آن خانوارها صاحب خودروی شخصی نیستند و سالی چند بار بیشتر از وسایل نقلیهٔ عمومی هم استفاده نمیکنند. (این درصد در روستاهای برخی استانهای محروم مانند سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و شمالی، کرمان، کهگیلویه و بویر احمد و ایلام گاهی به بالای نود درصد هم میرسد)
۵- چهرهٔ دیگر افزایش قیمت بنزین، جایگاه ویژهٔ این کالا در ایران است. بنزین در ایران امروز کارکردی شبیه تنباکو در زمان قاجار یا آرد در زمان قحطی دارد. افزایش ۵۰ یا ۳۰۰ درصدی قیمت بنزین، افزایش یک کالای مصرفی ساده مانند نان یا پنیر نیست بلکه تأثیری بهمراتب فراتر از نرخ انرژی دارد و تقریباً در تمام کالاها اعم از اجارهبهای مسکن و خوراک و پوشاک و.. اثر آنی و مستقیمی دارد. این جنبه از کارکرد اقتصادی بنزین باعث میشود که با آزادشدن قیمت آن با احتیاط بیشتری برخورد شود..
۶- راهکار هر چه باشد در این شرایط گرانکردن بنزین نیست.
دولت اگر میخواهد از طبقات پایین و مستضعف در این شرایط حمایت کند، میتواند بستهٔ یارانهٔ حمایتی به ازای مابهتفاوت به کسانی که از یارانهٔ انرژی برخوردار نیستند پرداخت نماید.
به عنوان مثال مصرف صد لیتر بنزین را برای خانوارهای صاحب خودرو در نظر بگیرد و باقی را نرخ آزاد حساب کند و یارانهٔ حدوداً صد لیتر بنزین را ماهیانه به خانوارهایی که صاحب خودرو و وسیله نقلیه نیستند پرداخت نماید.
۷- گران کردن بنزین با هر توجیه آنهم پس از تحمل سه سال فشار اقتصادی شدید توسط مردم، اقدامی نادرست است که میتواند هم امید تمام دلبستگان به دولت رئیسی [هیجده میلیون رای دهنده به ایشان] را یک شبه به باد دهد و هم آستانه تحمل سایر اقشار را لبریز کرده و کشور را در بحرانی شاید پرهزینهتر از بحران آبان ۹۸ فرو برد..
ارسال نظر