چرا مصدق محبوب است؟

مستقل آنلاین، سید محمد سیف‌زاده وکیل دادگستری/

یادداشت شفاهی: این روزها زادروز دکتر محمد مصدق پیشوا و رهبر نهضت ملی ایران است. باید ببینیم چرا دکتر مصدق در تاریخ ماند و این‌چنین نزد مردم محبوبیت پیدا کرد؟ دکتر مصدق از دربار برخاست ولی به کنار مردم آمد و در کنار مردم باقی ماند، در طول عمر خود هرگز به مردم پشت نکرد و هرگز منافع گروهی و شخصی را بر منافع ملی و منافع مردم ترجیح نداد و در تاریخ ماندگار شد. بد نیست چند مورد از خدمات برجسته او ذکر شود. اول اینکه در تنگنای تحریم ایران از فروش نفت که انگلیس اجازه فروش نفت ایران را نمی‌داد دکتر مصدق تمام اضافه‌کارها را قطع کرد. آقای خازنی به دکتر مصدق می‌گوید که اجازه بدهید این امر در مورد قطع اضافه‌کار و حقوق در خصوص راننده نخست وزیری مستثنا باشد چون او نُه سر عائله دارد ولی نخست وزیر می‌گوید خیر و این قانون باید بدون استثنا اجرا شود، ولی ایشان از این لحاظ که عائله‌مند است با ماشین من به دهات و اطراف برود و مریض‌ها را جمع‌آوری کند و به بیمارستان نجمیه که متعلق به مادر ایشان است بیاورد (تا حقوق کامل بگیرد) و اجازه دور زدن قانون را نمی‌دهد. همچنین وقتی می‌خواهد موضوع قاچاق را در آن اوضاع و احوال از بین ببرد به جای اینکه مرزبانان زحمتکش را که کالا جابجا می‌کردند به گلوله ببندد و یا زندانی کند و تحت مجازات قرار بدهد، سرهنگ مصور رحمانی را احضار می‌کند و می‌گوید آیا می‌توانی قاچاق را منتفی کنی و ایشان می‌گوید بله، حکمی صادر می‌شود و به مرز می‌رود و آنچنان مرز را می‌بندد که به قول آن روزی‌ها کبریتی رد و بدل نمی‌شود.  با دکتر مصدق تماس می‌گیرد و می‌گویند ۹ صبح فردا اینجا برای گزارش باشید. در قهوه‌خانه مش‌عباس قهوه‌چی می‌نشیند و زمانی که گزارش را تنظیم می‌کرد مش‌عباس قهوه‌چی می‌آید و می‌گوید آیا شما مامور دکتر مصدق هستید؟ او می‌گوید بله. قهوه‌چی به او می‌گوید شما با این کار به دکتر مصدق و به کشور خیانت کردید. ما بیست لیتر بنزین به آن سوی مرز می‌بریم و مایحتاج کشور را وارد می‌کنیم. هم عده‌ای کار می‌کنند و هم نیازها مرتفع می‌شود. او فردا به دکتر مصدق گزارش می‌دهد و دکتر می‌پرسد آیا واقعا دیگر نمی‌شود قاچاق کرد او هم جواب می‌دهد بله و ماجرای قهوه‌چی را به او تعریف کرد. دکتر مصدق می‌گوید مش‌عباس‌ها تاج سر ما هستند بروید و این مسئله را از میان بردارید آن چیزی که مش‌عباس قهوه‌چی فهمید اقتصاددانان ما متوجه آن نشدند. همچنین همان زمان عده‌ای فشار می‌آوردند که امروز با خلع ید از انگلیسی‌ها با آمریکایی‌ها سازش کنید و عده‌ای می‌گفتند با شوروی همدست شوید. دکتر مصدق مدتی به آمریکا سفر کرد و در بیمارستانی بستری شد و با تمامی رجال آمریکایی ملاقات کرد و در این دیدار‌ها خوی استعماری آمریکا را دریافت کرد. در بازگشت و در مصر مردم در استقبال از او تظاهراتی کردند و خیابانی را به نام او نام‌گذاری کردند، دربار و حزب توده قبل از ورود او تهران را صحنه تظاهرات خونینی کردند. دکتر مصدق در بازگشت به ایران گفت استعمار، استعمار است و فرقی میان انگلیس و روسیه و آمریکا وجود ندارد. دو مطلب دیگر نیز در مورد دکتر محمد مصدق گفتنی است: اول اینکه برخی از دوستان و یاران او بر او خرده می‌گیرند که چرا مجلس را با رفراندوم تعطیل کرد و چرا مانع از حکومت شاه می‌شد. وی با اینکه برجسته‌ترین حقوقدان ایران بود و درک عمیقی نسبت به قانون اساسی دوران مشروطه داشت با درک درست می‌دانست که هدف انقلابیون محدود کردن قدرت پادشاه است، باید این قدرت به دولت‌هایی که مرتبا می‌آیند و می‌روند واگذار شود نه پادشاهی که ماندگار است و از مسئولیت مبراست. چون مسئولیت با وظیفه و حقوق توامان است و به شاه می‌گفت شما از مسئولیت مبرا هستید و باید بنشینید و سلطنت کنید نه حکومت، و با آگاهی که از حقوق داشت رفراندوم را حق مردم می‌دانست چنانچه در قانون اساسی آمده است و یکی دو بار به آن عمل شد و بعدها آن راه را به موجب اصل ۱۷۷ قانون اساسی به روی مردم بستند، رفراندوم یک حق بود. در مجلسی که سی نفر از اعضای آن وابسته به سازمان سیا و اینتلجنت سرویس هستند و از آن‌ها حقوق می‌گیرند و دیگرانی که مزدور دربار هستند با این دشمنان مردم و آزادی چه کاری می‌شد کرد که شایسته باشد؟ بنابراین به درستی آن مجلس را با رفراندوم منحل کرد. اینجا بود که آمریکا و انگلیس برای جلوگیری از پخش ناسیونالیسم مورد نظر مصدق در منطقه و دنیا و همچنین رویه نشدن ملی کردن صنعت نفت در دنیا، با همدستی شاه و دربار و فواحش و چاقوکش‌ها و گنده لات‌ها و تعدادی از ارتشی‌ها بر علیه این بزرگ مرد تاریخ ایران کودتا کردند و او را به ملک خود در احمد آباد تبعید کردند و به ایشان اجازه ندادند تا پایان عمر خود از آن ملک بیرون بیاید و او در همان مکان به سرطان مبتلا شد، و حتی حاضر نشد از ایران برود و در خارج معالجه شود و بهتر دانست ارزی از کشور خارج نشود و او در کشور معالجه شود. روح او شاد که جز خدمت به مردم و وطن چیزی نمی‌خواست و من این زادروز را به تمام ایرانی‌ها و آزادی‌خواهان جهان تبریک می‌گویم و امیدوارم همه در پیروی از این بزرگ مرد با هم همراه باشند تا آزادی و استقلال به ایران برگردد و نیز استقلال کانون وکلای دادگستری و قوه قضاییه نیز یادگار این مرد بزرگ است. کارهایی که او انجام داد باید با پافشاری و ایثار و تکیه به اراده ملت مورد توجه قرار بگیرد تا به آن اهداف برسیم. دولت دکتر محمد مصدق تنها دولت بعد از انقلاب مشروطه بود که توانست از لحاظ اقتصادی با توجه به آمار های سازمان برنامه و بودجه اولا صادراتی بیشتر از واردات داشته باشد و این علاوه بر تحریم عظیم نفتی بود و دلار در مقابل ریال دو ریال سقوط کرد و این نشان از ارزش پول ملی داشت. همچنین توانست پشتوانه عظیم مردمی به دست بیاورد و به این جهت بود که اهل علم شعور و عقل بود و نه اهل شعار. با این‌همه تنها دولتی بود که در دوران صادرات خود کسر بودجه نداشت. این مطلب در کتابی که سازمان برنامه و بودجه منتشر کرده است و در کتاب خاطرات خود او آمده است و مقایسه‌ای است بین آنچه تحت نظارت شاه انجام می‌شد و آنچه که زیر نظر او انجام شده و نشان می‌دهد وضعیت اقتصادی در دوران دکتر مصدق چقدر به نفع مردم بود.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها