اقتصاد جهانی؛ نابرابری در ثروت و توزیع برابر ریسک 

مستقل آنلاین، جواد شقاقی روزنامه نگار/

در میانه آتش و خون، آن که مسبب این وضعیت است بر طبل حماسه می‌کوبد تا همچنان ذهن‌ها را گنگ و منگ نگه دارد و قربانی نیز برای امتناع از اندیشیدن و تفکر به خلسه رقص پناه برده است. رخدادی که همچنان در انتظار اتفاق افتادن است و هر بار که پس رانده می‌شود در زمانی دیگر با خشونتی بیشتر باز می‌گردد. ویروس کرونا از همان شبکه، کانال و مجراهایی در سطح جهان منتشر شده که مواد اولیه، کالاها و نیروی انسانی در اقتصاد جهانی جابجا، پخش و تنظیم می‌شوند. همیشه بحران‌ها یکی از عواملی هستند که ما را به بازاندیشی در خصوص راهی که پیموده‌ایم وادار می‌سازند، اشتباهات‌ِمان را برایِ‌مان عیان می‌سازند و تغییرات اساسی در افکار، عقاید و رفتارهایِ‌مان را موجب می‌شوند.

در سطحی بنیادی‌تر، بحران‌ها آبستن رخدادها هستند؛ رخدادهایی که وجوه کتمان شده و طرد شده واقعیت را بر ما تحمیل می‌کنند و سازمانی جدید از حقیقت و شیوه‌ها و سبک‌های تازه‌ای از حیات را پدید می‌آورند. در زندگی روزمره، همیشه شیوه‌هایی از زندگی و وجوه خاصی از واقعیت به رسمیت شناخته می‌شوند و سیطره خود را بر جنبه‌های دیگر واقعیت فرا می‌افکنند اما این سازمان حقیقت، وضعیتی لغزنده و دائماً از سوی سایر جنبه‌های نادیده انگاشته شده واقعیت در معرض فروپاشی و تهدید است. در نهایت در یک نقطه‌ای، رخدادها از همان حفره و فقدان سازمان موجود به واسطه سوژه‌هایی که حاملان ایده تازه‌ای از جهان و زندگی هستند بر دنیایِ‌مان آوار شده و تغییرات اساسی را موجب می‌شوند.

اما گاهی ابتذال سوژه‌ها مانع از رویارویی با امر واقع و دیده شدن حفره سازمان حقیقت می‌شود که این امر باعث به تعویق افتادن رخدادها می‌شود؛ به مانند هیاهوی سرسام آور ناسیونالیسم توده‌ها و رقص‌های کرونایی این روزها که مانع از اندیشیدن و توجه به علت، مسببین و راهکار حل بحران شده‌اند. ویروس کرونا در مدت زمانی بسیار کوتاه از همان مجراها، کانال‌ها و شبکه‌ای در سطح جهان منتشر شد که مواد اولیه، نیروی انسانی و کالاها به واسطه اقتصاد جهانی تنظیم و پخش می‌شوند. بحران کرونا همانند بحران‌های مالی چند دهه اخیر، بعد از وقوع در نقطه خاصی بلافاصله به سایر مناطق دنیا نیز تسری پیدا کرد. پیش از دوره جهانی شدن نیز بیماری‌های مسری وجود داشته‌اند اما به دلیل ناچیز بودن ارتباطات بین المللی در همان محیط محلی باقی مانده و کنترل می‌شدند.

با پیدایی پدیده جهانی شدن در نتیجه اقتصاد جهانی، این نوع بیماری‌ها نیز جهانی و همه‌گیر شده‌اند علت این امر نیز وجود شبکه گسترده‌ای از روابط و مجراهای بین‌المللی است که برای انتقال مواد اولیه، نیروی کار و کالاها مورد استفاده قرار می‌گیرند. جهانی شدن هر چند مزایای خودش را دارد اما در مقایسه با اقتصادهای محدود و محلی در جوامع پیشین دارای ریسک بسیار بالاتری است؛ هر گونه بحران و تهدیدی (اقتصادی، امنیتی، بهداشتی...) در یک نقطه از جهان به سایر مناطق نیز سرایت می‌کند. مجموعه‌ای از نیروها (شرکت‌های چندملیتی، اتاق‌های بازرگانی، شرکت‌های سرمایه‌گذاری بزرگ و ...) وجود دارند که اقتصاد جهانی سرمایه‌داری را پیش می‌برند، پدیده جهانی شدن را شدت می‌بخشند و طبعاً منافع و سود ناشی از این وضعیت را نیز کسب می‌کنند اما این نیروها ریسک ناشی از این وضعیت را متقبل نمی‌شوند؛ آنان در مواقع بحران در پشت ایدئولوژی ناسیونالیسم سنگر می‌گیرند و با تهییج احساسات ملی توده‌ها، کشورها را وادار می‌سازند تا از بودجه‌های ملی و ذخایر ارزی کشوری برای مقابله با بحران‌ها هزینه کنند؛ بحران‌های مالی جهانی، زیست محیطی، امنیتی و اخیراً هم بحران بیماری کرونا، همگی ناشی از اقتصاد جهانی سرمایه‌داری هستند که در تمامی آن‌ها هزینه ورشکستگی بنگاه‌های خصوصی از بودجه‌های عمومی تامین شده، برای مقابله با تهدیدهای جهانی از ذخایر ارزی ملی استفاده شده و یا جان بی‌شمار انسان فدا شده است. چرا باید سود ناشی از این وضعیت اقتصادی نصیب عده‌ای اندک شود اما هزینه‌ها و تهدیدهای آن را اکثریت محروم تقبل نمایند؟

یک انسان در روستای دور افتاده ایران چه سهمی از اقتصاد جهانی دارد، وی چه نسبتی با این اقتصاد به جز چپاول منابع زیرزمینی منطقه‌اش توسط سیستم سرمایه‌داری دارد که باید با ویروس کرونایی جانش را از دست بدهد که از کشور چین شروع شده؟ سخن پایانی اینکه، اقتصاد جهانی می‌بایستی عادلانه‌تر، مشارکتی و مسئولانه‌تر پی‌گیری شود و یا اینکه آلترناتیوهایی مانند اقتصادهای محلی و بومی برای کاهش ریسک این نوع از اقتصاد پیش‌بینی شود؛ اگر که سوژه‌ها از ابتذال رهایی یابند و حامل ایده‌هایی تازه برای آینده و زندگی باشند، می‌توان به رخدادها امید بست.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها