هشدار به حاکمان از فضای «فضیلتکش»
مستقل آنلاین، احمد حیدری، پژوهشگر دینی/
یک قاضی در تهران در یک دعوا با عجله، دستور بازداشت چند کارگر را داده و بعد متوجه شده که در صدور دستور رعایت عدل قضایی را نکرده و آن کارگران را به ناحق ۲۴ ساعت بازداشت کرده است؛ از این رو در مقام توبه برآمده و ضمن اعتراف آشکار به خطای خود، از معاون دادستان تقاضا کرده «رونوشتی از پرونده را به دادسرای انتظامی قضات ارسال کند تا به تخلف وی رسیدگی کنند و در مراجع نظارتی علیه وی اعلام جرم شود و برای درک شرایط بازداشتگاه، ۲۴ ساعت بازداشت شود تا در آینده در صدور دستور بازداشت دقت بیشتری کند و با توجه به کارگر بودن متهمان ومحرومیتشان در مدت بازداشت از حقوق، یک روز از حقوق ماه آینده وی به آنها داده شود». چنین روحیههای ایمانی و انسانی همیشه و در همه جوامع کم و بیش دیده میشود ولی مهم و وظیفه حکومت و حاکمان دینی ایجاد زمینه ترویج، فراگیری و حفظ این روحیه است. در ابتدای حرکتهای اصلاحی و انقلابی چون رهبران و حاکمان از جمله قاضیان که قدرت بلامنازع دارند، روحیه ایمانی، تقوایی، تواضع، سادهزیستی و دیگر فضایل اخلاقی را در حدّ بالایی دارند، این روحیه از آنان به عموم تراوش میکند و فضای کلی جامعه فضای ایمان، تقوا، گذشت، محبت، فداکاری، ایثار و ... میشود به گونهای که وقتی جماعتهایی خارج از آن مجموعه وارد آن کشور و فضا میشوند، با استشمام عطر فضیلت، تحت تأثیر قرار میگیرند. در کتب روایی اهل سنت به وفور از زبان خلیفه اول نقل شده که در زمان خلافتش جمعی از اهل یمن بر وی وارد شدند و ایشان آیاتی از قرآن برایشان تلاوت کرد. با دین وضعیت عمومی جامعه و سادگی خلیفه و شنیدن آیات قرآن، اشک آنان جاری گردید. خلیفه با دین صفای ذاتی و اشکهای صادقانه آنان گفت: « هَکَذَا کُنَّا ثُمَّ قَسَتِ الْقُلُوبُ؛ ما هم این چنین بودیم ولی به تدریج قلبها قسی و مانند صخره تأثیرناپذیر شد» (فضائل القرآن ابوعبید، ص 135؛ مصنف ابن ابی شیبه، ح 35524؛ المراسیل ابن ابی حاتم، ص201 و ...) مسلمانانی که در سالهای ابتدایی بعثت چنان دلهای پاکی داشتند که با شنیدن آیات قرآن دلهایشان از ترس و خشیت میلرزید و اشکهایشان جاری میشد (اسراء/ ۱۰۶-۱۰۹؛ مائده/۸۳-۸۴)، ۳۱۳ نفرشان سپاه هزار نفری قریش را به سختی شکست میداد و ...؛ با پیشرفت اسلام و رو آوردن غنایم، ثروت و قدرت به آنان، چنان دلهایشان سخت شد که خداوند به توبیخ فرمود: «أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ؛ آیا براى کسانى که ایمان آوردهاند هنگام آن نرسیده که دلهایشان به یاد خدا و آن حقیقتى که نازل شده نرم [و فروتن] گردد و مانند کسانى نباشند که از پیش بدانها کتاب داده شد و [عمر و] انتظار بر آنان به درازا کشید و دلهایشان سخت گردید و بسیارى از آنها فاسق بودند» (حدید/۱۶) کسانی که آن چنان به خدا و قیامت باور داشتند و برای پیشرفت دین آماده فداکاری و جانبازی بودند که یک نفر از آنان در مقابل ده نفر از دشمن توان مقاومت داشت، با پیشرفت دین و روآوردن قدرت، حکومت، ثروت و ...، چنان فریفته دنیا شدند و ایمان و خداباوری و قیامتترسی در آنان ضعیف شد که توان مقاومت آنان از یک به ده به یک به دو کاهش یافت. (انفال/۶۵-۶۶). ابن مسعود از یاران با وفای رسول الله میگوید: فاصله بین اسلام آوردن ما با آن شور و شوق با توبیخ خدا بر ما با این آیه (أَلَمْ یَأْنِ ...)، فقط چهار سال بود (صحیح مسلم، ح۳۰۲۷).
ما که به چشم خود فضای عمومی ایمان، تقوا، گذشت و فداکاری اول انقلاب را دیدهایم؛ امروز شاهدیم که مسابقه ثروت و قدرت چگونه «فضیلتکش» شده است! به گونهای که وقتی یک قاضی احساس میکند در حق چند کارگر بیپناه ظلم کرده و به ناحق حکم بازداشت آنان را صادر کرده و آنان را از حقوق یک روز محروم کرده، و از عمل خود پشیمان شده، علنی در محضر عموم مردم بدان اعتراف کرده و از مقامات تقاضا میکند او را به خاطر این حکم ظالمانه تنبیه کنند و از حقوق او ضرر آن کارگران را جبران کنند و ...؛ برایمان عجیب مینماید! حال آن که در جامعه اگر اصحاب قدرت (از جمله قاضیان) خود را به محاکمه بکشند و به خطاهای خود اعتراف کنند و در صدد جبران برآیند، به یقین تأثیر عمل آنان جامعه را منقلب کرده و فضای رویش فضایل فراهم خواهد آمد. امید که در این بهار کرونایی شاهد توبه و اعتراف و اصلاح اصحاب قدرت باشیم شاید فضای جامعه به عطر فضایل معطر گردد و رحمت واسعه خداوند هم جلب شده و این بلای فراگیر برطرف شود.
ارسال نظر