حکمرانی التماسی
بابک کاظمی
دانشجوی دکتری سیاست گذاری عمومی
دیده شده در موارد متعدد و در جوامع مختلف خصوصا در جوامع جهان سومی وقتی دولت دچار شرایط بحرانی میشود دولتمردان با حضور در رسانههای جمعی و یا شبکههای اجتماعی و مجازی، نوعی رویکرد اخلاقی را برمیگزینند. مصادیق و مثالهای متعددی در این خصوص میتوان نام برد؛ از جمله وقتی کشور با بحران کم آبی و کمبود ذخایر آبی مواجه میشود دولتمردان با توصیههای اخلاقی سعی در ایجاد عذاب وجدان در مردم دارند و توصیه میکنند اگر شما مصرف آب بالایی داشته باشید به عده دیگری آب نمیرسد پس رعایت کنید. یا وقتی قیمت گوشت بالا میرود کارشناسان دولتی و مجریان دولت در رسانهها از مضرات گوشت قرمز برای مردم میگویند و یا بعضا برخی هم بجای استفاده از گوشت توصیه میکنند از سویا استفاده کنید. موارد مشابه بسیار زیاد است.
این مدل حکمرانی مدل حکمرانی التماسی است یعنی حکومت با مدل رفتارهایش کارهای اشتباهی انجام میدهد که منجر به چنین نتایجی میشود بعد هم با روشهای مختلف و استفاده از شیوههای گوناگون به مردم التماس میکند که با دولتمردان مدارا کنید.
حکمرانی التماسی را امروزه میتوانیم در موارد بسیاری مشاهده کنیم از التماس برای اینکه مهاجرت نکنید و بمانید، تا التماس از کارفرمایان که نیروهای خود را تعدیل نکنید، تا مراعات کردن مردم برای اینکه نخرند تا گران نشود.
در حالیکه در اغلب موارد مردم مقصر چنین پیامدهایی نیستند چون این مشکلات بیشتر در نظامهای سیاسی رخ میدهد که اقتصادشان تماما دولتی یا شبه دولتی است و اساسا مردم نقشی در ایجاد اقتصاد نابسامان ندارند که دولت از مردم خواهش و التماس کند.
حکمرانی التماسی باعث یک باور غلط برای خود حکومت شده است. خود حکومت هم باور کرده که مقصر معضلات پیچیدهی اجتماعی و اقتصادی، مردم هستند در حالیکه چنین نبوده و نیست.
از سوی دیگر به دلیل پیچیدگیهای امور مرتبط با زندگی انسان و همچنین مشکلات تودرتوی اقتصادی و اجتماعی در عصر حاضر، این باور در بین عموم مردم ایجاد شده که عامل تورم، گرانی، مهاجرت، بیآبی و سایر کاستیهای کشور، ما مردم هستیم.
با مشاهده نمونههای متعدد در این حوزه و تحلیل این شرایط، میتوان موکدا اظهار داشت؛ مشکل اصلی در مدل حکمرانی دولتهاست. حکمرانی التماسی جواب نمیدهد چون اقتصاد علم انگیزههاست دولتها با حمکرانی التماسی به نتیجه نخواهند رسید.
من تعجب میکنم این مقالات سطح پایین در این سایت چاپ می شود که نه آیده ای دارد و نه نظری
بعد اگر کارها دولتی بود به مراتب بهتر از این اداره می شد ولی بعد از این آزاد شد و تحت نظارت هم نیست برای سود بیشتر محدودیت خودساخته آن کارخانه اعمال می شود و باعث گرانی می گردد و دیگر هم به عنوان ابزار سیاسی برای ایجاد نارضایتی بین مردم در کمبود تولید سو استفاده می کنند
در آخر کسی التماس نمی کند که کسی بماند یا برود هر کس رفته پشیمان گشته است چون آن در باغ بهشت که نشان می دادند سرابی بیش نبود وقتی که وارد می شدید تا جهنمی است که برای نجات خود تنها راه خودکشی است یا تحمل زجر و شکنجه روحی که قابل تحمل هم نیست
ظاهرا زارعی عزیزاصلا متوجه این یادداشت نشده یا ایکنه خودتوزدی کوچه علی چپ اتفاقا یادداشت جالبی بود درحوزه حکمرانی حکمرانی التماسی وجوددارد انهم دئرکشورهای توسعه نیافته ای مانندایران
فقط زر میزنی