برای صلح ملی چه باید کرد؟
جامعهشناسی صلح زنجیرهای از ایدههای علمی است که رسالت خود را همچون بنیانگذاران جامعه شناسی، بهبود اوضاع جامعه میداند، بخش مهم وظیفه جامعهشناسی صلح شناخت علمی پدیده صلح و همچنین مطالعه جامعه شناختی ریشهها و زائدههای پدیدههایی است که دارای پتانسیل تهدید صلح و امنیت میباشند. از این رو با توجه به اینکه (صلح و امنیت) فراتر از اختلال وآشفتگیهای حملات و درگیریهای نظامی است و با توجه به اینکه صلح جدیترین نیاز بشر در هزاره سوم میباشد، برای صلح باید کاری کرد.
حسن امیدوار- دبیر گروه صلح انجمن جامعه شناسی ایران
جامعهشناسی صلح زنجیرهای از ایدههای علمی است که رسالت خود را همچون بنیانگذاران جامعه شناسی، بهبود اوضاع جامعه میداند، بخش مهم وظیفه جامعهشناسی صلح شناخت علمی پدیده صلح و همچنین مطالعه جامعه شناختی ریشهها و زائدههای پدیدههایی است که دارای پتانسیل تهدید صلح و امنیت میباشند. از این رو با توجه به اینکه (صلح و امنیت) فراتر از اختلال وآشفتگیهای حملات و درگیریهای نظامی است و با توجه به اینکه صلح جدیترین نیاز بشر در هزاره سوم میباشد، برای صلح باید کاری کرد.
یوهان گالتونگ نروژی با طرح نظریه صلح فعال، صلح را بخشی از یک مثلث نامید که شامل عدالت و رفاه باشد. ولی با گسترش مطالعات جامعه شناختی صلح، بهعلت اهمیت و پیچیدگی ابعاد پدیده صلح، تعاریف متکثر و جدیدی طرح گردید که مفهوم صلح را به عنوان مفهومی کلیدی و محوری عنوان مینماید، از این رو امروزه مفهوم صلح به معنای کامل شدن کل، طرح گردیده است که بیانگر اهمیت نیاز به صلح است.
در شرایطی که از چهل سالگی انقلاب عبور میکنیم بحرانهای عمیق اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به نظر میرسد صلح و امنیت را در شرایط شکننده و آسیب پذیری قرار داده است و از آنجا که معمولا بحرانها در یک چرخه و بازههای خاص زمانی رخ میدهند و لیکن هنگامی که چرخه بحران به روند تبدیل میشود میتواند نگران کننده باشد، لذا با توجه به این که صلح ریشه اندیشه امنیت است گروه علمی تخصصی صلح انجمن جامعه شناسی ایران تلاش مینماید با ابزارهای جامعهشناختی و مبانی نظری به شناخت علمی از شاخص شکنندگی صلح در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مبادرت نماید.
بررسی و مطالعه نتایج گزارشات و آمارهای ارائه شده توسط متخصصان، شرایط این حوزهها را مطلوب نشان نمیدهند و تجزیه و تحلیلها مبین این امر است که نهادهای اصلی جامعه از وضعیت صلحآمیز با ثبات برخوردار نمیباشند، صعود شاخصهای شکنندگی صلح در نهادهای مهم میتواند نگران کننده تلقی شود چرا که صلح حالتی از تعادل است و جامعه بدون صلح جامعهای آشفته و ترسناک است اگر نظری اجمالی در این حوزهها داشته باشیم شواهد متعدد میدانی در حوزه اقتصاد، حکایت از این دارد که صلحِ اقتصادی در وضعیت شکنندهای قرار دارد و عدالت غایب است.
«باید توجه داشت که سلامت یک ملت بستگی به سازمان اقتصادی حاکم دارد صلح اقتصادی است که ثبات و آرامش اجتماعی و سیاسی را در یک کشور بیمه میکند». فقر، فساد گسترده و ضایعات سازمانی (یعنی استفاده ناکارآمد از ایدهها، تخصص، پول و یا سایر منابع در یک سازمان) و شبکهای از آثار نابرابریهای اجتماعی حاصل این سازمان اقتصادی منفعتمحور و عاری از عدالت است، صلح اقتصادی تضمین میکند که عدالت برای همه وجود دارد.
کیفیت صلح اجتماعی نیز بهعلت کاهش ارزش پول ملی و نابرابریِ فرصتها از اختلاف طبقاتی به مرزهای تضاد طبقاتی در حرکت است که پیامد آن میتواند ستیزه و ناامنیهای اجتماعی باشد. صلح اجتماعی هستی سلامتی روابط بین گروههای اجتماعی را بیمه مینماید. شکنندگی صلح اجتماعی به مفهوم افول تابآوری اجتماعی خواهد بود. در حوزه صلح فرهنگی نیز با فقدان و کاهش کدهای اخلاقی و گونهای تهی شدگی فرهنگی مواجهیم، صلح فرهنگی است که وجدان جمعی و انسجام اجتماعی را تقویت مینماید با کاهش انسجام اجتماعی باید منتظر تغییرات فرهنگی و اصطکاک بین گروهها و طبقات اجتماعی بود.
در حوزه صلح سیاسی نیز شاخصهای توسعه سیاسی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست سرمایه اجتماعی که ساز وکارحفظ روابط است و در فرآیند توسعه راهکارهای سیاستهای اجتماعی یک مولفه حیاتی است با شیب تندی کاهش یافته که بزرگترین نشانه و شاخص کاهش سرمایه اجتماعی را میتوان در مولفه اعتماد اجتماعی مشاهده کرد. کاهش اعتماد اجتماعی نیز با معضل کاهش مشارکت ارتباط دارد که برای ثبات و تحکیم ساختمان صلح امری منفی است.
[اندازهگیری شاخص شکنندگی صلح بر (مبنای شاخص صلح جهانی) بر اساس ۲۳ شاخص و گویه از عدم خشونت. و عدم ترس از خشونت صورت میپذیرد].
بحرانهای زیست محیطی و مخصوصا تنشهای آبی نیز دارای پتانسیل درگیری در سطح درون گروهی و بین گروهها است. انباشت تهدیدات مذکور خطر شکنندگی صلح و امنیت ملی را در جامعه طرح مینماید. به نظر میرسد در این شرایط توجه به صلح ملی و تقویت وفاق اجتماعی باید مورد توجه صاحبان اندیشه و نخبگان قرار گیرد. به نظر میرسد نیاز است در سال ۹۸ با اقدامات مثبت صلح را میان بخشهای گوناگون کشور با تقویت ظرفیت مکملهایِ صلح، توسعه داد و همبستگی و ثبات اجتماعی را ارتقاء بخشید.
با آنکه کلید صلحِ دائم در سنتهای کانت و مارکس، رشد آگاهی طبقاتی و همبستگی مردم است ولی نتایج مطالعات موسسه صلح و اقتصاد معرفی هشت مولفه است که منجر به صلح دائم میشود.
۱-سطح پایین فساد
۲- پذیرش حقوق دیگران
۳- جریان آزاد اطلاعات و سطح بالایی از شفافیت
۴- محیط کسب و کار قوی
۵- سطح بالایی از سرمایه انسانی
۶- توزیع عادلانه منابع
۷- روابط خوب با همسایگان
۸- دولت کارآمد
ارسال نظر