در منزل شهید حاج قاسم سلیمانی چه خبر است؟

حجت‌الاسلام‌ محمد اسکندری از روحانیون رزمنده در سال‌های دفاع مقدس خاطراتی از زمان حضورش در منزل سردار شهید حاج قاسم سلیمانی نقل کرده است.

در منزل شهید حاج قاسم سلیمانی چه خبر است؟

روزی که برای اولین بار وارد خانه شهید سلیمانی شدم، اتاق جلسه از فضای معنوی و روحانی خیلی خوبی برخوردار بود. همین‌طور که به درودیوار نگاه می‌کردم چشمم افتاد به...

حجت‌الاسلام‌ محمد اسکندری از روحانیون رزمنده در سال‌های دفاع مقدس است که بعدازآن در نمایندگی ولی‌فقیه در ستاد نیروی زمینی سپاه فعالیت دارد. وی از سال ۱۳۹۶ در مجالس روضه‌ای که هر هفته در خانه شهید سردار حاج قاسم سلیمانی برگزار می‌شده، به‌عنوان سخنران شرکت می‌کرده است. روایت نحوه حضور و شرکت ایشان را در خانه شهید سلیمانی باهم می‌خوانیم:

در اوایل سال ۱۳۹۶ مدتی بود از دفتر سردار تماس می‌گرفتند که ایشان جمعه‌ها عصر ساعت ۴ بعدازظهر روضه خانوادگی دارند و از شما می‌خواهند که در این جلسه شرکت کنید. من خیلی خوشحال شدم می‌توانم از نزدیک با چنین سردار با عظمتی که از فعالیت‌ها و مبارزات و مجاهدت‌هایش اطلاع داشتم زیارت کنم و ابراز ارادت کرده و گفت‌وگویی داشته باشم؛ لذا اعلام آمادگی کردم.

روزی که برای اولین بار وارد خانه شهید سلیمانی شدم، اتاق جلسه از فضای معنوی و روحانی خیلی خوبی برخوردار بود. همین‌طور که به در و دیوار نگاه می‌کردم چشمم افتاد به یک یادداشت که نوشته‌شده بود این پیراهن، پیراهن شهید عماد مغنیه است، قاب عکسی را دیدم که عکس بیش از ۵۰ نفر از شهدای همرزم ایشان هم مدافعان حرم، هم از همرزمان لشکر ۴۱ ثارالله و دوستان شهید ایشان قاب شده بود. پرچم حرم حضرت امام حسین (ع)، پرچم حرم آقا ابوالفضل عباس (ع)، پرچم حرم حضرت زینب (س) آنجا بود. اصلاً فضای اتاق و محل جلسه یک فضای بسیار روحانی و معنوی بود که قلب انسان با دیدن این فضای معنوی جلا و صفا پیدا می‌کرد.

یک‌بار پسرم که علاقه‌مند به دیدار با این سردار شهید بود به همراه خودم به منزل ایشان بردم، در بدو ورود سردار این نوجوان را خیلی موردعنایت قرار داد، با محبت و مهربانی او را در آغوش گرفت و حتی خاطرم هست موقع خداحافظی کفش او را جلوی پایش جفت کرد که تأثیرات روحی و اخلاقی فراوانی روی این نوجوان داشت به‌گونه‌ای که بعد از شنیدن خبر شهادت حاج قاسم این نوجوان ۱۸ ساله چند روز با شنیدن نام ایشان به‌شدت گریه می‌کرد.

* برگرفته از مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها