مجازات فحاشی در اماکن عمومی

جرم توهین یکی از جرائم علیه حیثیت معنوی اشخاص به شمار می رود. توهین در لغت به معنی سست کردن، خفیف کردن و خوار کردن است. توهین و فحاشی نه تنها در قانون جرم شناخته شده است که در قرآن و احادیث و روایات بسیار مذموم است.

مجازات فحاشی در اماکن عمومی

جرم توهین یکی از جرائم علیه حیثیت معنوی اشخاص به شمار می‌رود. توهین (از ریشه وهن) در لغت به معنی سست کردن، خفیف کردن و خوار کردن است. توهین و فحاشی نه تنها در قانون جرم شناخته شده است که در قرآن و احادیث و روایات بسیار مذموم است و از لحاظ اخلاقی و عرفی بسیار ناپسند می‌باشد

توهین و فحاشی در قانون مجازات اسلامی

در قانون مجازات اسلامی در فصل پانزدهم تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده تحت عنوان «هتک حرمت اشخاص» به موضوع توهین و فحاشی پرداخته شده است.

بر اساس ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی: «توهین به افراد از قبیل: فحاشی و استعمال الفاط رکیک، چنانچه موجب حد قذف نباشد، به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه و یا پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی خواهد بود.»

توهین یک جرم قابل گذشت است

طبق ماده ۱۰۴ قانون مجازات اسلامی، جرم توهین و فحاشی به عنوان یک جرم قابل گذشت شناخته می‌شود. اما جرم قابل گذشت به چه معناست؟

وقتی از نظر قانون یک جرم قابل گذشت محسوب می‌شود، یعنی شروع و ادامه‌ی تعقیب و رسیدگی و اجرای مجازات آن جرم، منوط و وابسته به شکایت شاکی و عدم گذشت وی است. پس اگر در هر مرحله شاکی از شکایت خود صرف نظر کند، پیگیری و اجرای مجازات آن حکم متوقف می‌شود. (ماده ۱۰۰ قانون مجازات اسلامی)

چه رفتار‌هایی توهین محسوب می‌شود؟

اولا توهین می‌تواند با هر شکل و وسیله‌ای اتفاق بیفتد. به شکل گفتار، رفتار، نوشتار و حتی با اشارات دست و چشم؛ و یا به وسیله ارسال پیامک، ایمیل یا تلفن.

دوما شاید فحاشی و استعمال الفاظ رکیک نمونه بارز توهین باشد، اما گاهی رفتار‌ها و گفتار‌های دیگری بنا به شرایط در زمره‌ی جرم توهین قرار می‌گیرد و مشمول مجازات و کیفر خواهد بود.

شرایط تحقق جرم توهین و فحاشی

شرط مهم تحقق جرم توهین، «موهن بودن رفتار» است. مثلا صرف خشونت در گفتار یا فریاد زدن را نمی‌توان توهین کیفری محسوب کرد. در اصل می‌توان گفت: تشخیص موهن بودن رفتار با «عرف» است. یعنی شخصیت فرد مقابل، وضعیت اجتماعی و فرهنگ عمومی در توهین آمیز بودن یا نبودن رفتاری تاثیر زیادی دارد. با ذکر مثال‌هایی توضیح می‌دهیم.

مثلا در میان گروه‌ها و طبقاتی از مردم کلماتی نظیر: «بی کلاس»، «بی اتیکت»، «غرب زده»، «بی پرستیژ» و ... کاملا اهانت آمیز و غیرقابل تحمل محسوب می‌شود. ولی ممکن است در میان گروه دیگری از مردم اصلا اینگونه نباشد.

یا مثلا در بسیاری از کشور‌ها در آوردن زبان در مقابل دیگری توهین آمیز و رفتاری زننده و زشت است. به عنوان نمونه در سال ۱۹۹۹ دادگاهی در شهر رم ایتالیا، فردی را که با بیرون آوردن زبانش به همسایه اش توهین کرده بود، به پرداخت دو هزار دلار جریمه محکوم نمود. اما در تبّت، میزبان پس از خروج مهمان با در آوردن زبانش به او ادای احترام می‌نماید و می‌فهماند که از هم صحبتی با او لذت برده است پس به این نتیجه می‌رسیم که این جرم کمی بسته به عرف جامعه است. 

لازم به ذکر است که جرم توهین و فحاشی یک جرم مطلق است. یعنی حتی اگر توهین شونده (به دلیل روحیه بزرگوارانه یا برعکس روحیه‌ی ذلیل و خفیف) ناراحت و متاثر نشود، باز جرم توهین اتفاق افتاده است و می‌تواند از توهین کننده شکایت کند.

قذف و حد قذف چیست؟

در متن ماده ۶۰۸ اشاره شده که اگر توهین موجب حد قذف نباشد، مرتکب به مجازات مذکور محکوم خواهد شد. اما قذف یعنی چه؟ و حد قذف به چه معناست؟

قذف در لغت به معنی «تهمت و افترا بستن است» و در اصطلاح طبق ماده ۲۴۵ قانون مجازات اسلامی، «قذف یعنی نسبت دادن زنا یا لواط به یک نفر.» طبق ماده ۲۵۰ قانون مجازات اسلامی مجازات قذف ۸۰ ضربه شلاق می‌باشد. از آن جا که میزان مجازات قذف به طور صریح در قرآن کریم تعیین شده به آن حد قذف می‌گویند.

اثبات جرم توهین و فحاشی

طبق ماده ۱۶۰ قانون مجازات اسلامی در مورد راه‌های اثبات جرم:

«ادله‌ی اثبات جرم عبارت است از اقرار، شهادت، علم قاضی و قسامه و سوگند در موارد مقرر قانونی.»

از مهمترین مواردی که به اثبات جرم کمک می‌کند، شهادت شهود است. اگر در هنگام وقوع توهین افرادی حضور داشته اند که می‌توانند با قطعیت اتفاقات پیش آمده را نزد قاضی و در دادگاه شرح دهند، می‌توان از گواه آن‌ها در اثبات جرم توهین و فحاشی استفاده نمود.

علم قاضی از دیگر موارد تاثیرگذار در اثبات جرم است. می‌توان از مدارک و مستندات محکمه پسندی که موجود است، در جهت افزایش آگاهی علم قاضی سود برد. مواردی همچون تحقیقات محلی، اظهارات مطلع و گزارش ضابطان از این نوع مدارک است. همچنین فیلم، عکس، صوت، پیامک، چت، اسکرین شات و مواردی از این دست دلیل قطعی نیستند. اما می‌توان آن‌ها را به عنوان اماره (کمک به علم قاضی) به دادگاه ارائه نمود.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها