25 فیلم خنده دار دنیا + عکس
. خانهٔ حیوانات (هجویهٔ ملی)/National Lampoon’s Animal House
با وجود اینکه مدت نسبتا زیادی از اکران اولیهٔ خانهٔ حیوانات میگذرد (۱۹۷۸)، چیزی از ارزشهای آن کم نشده است. داستان فیلم روایتگر مسائلی است که بین دو انجمن برادری در کالج ساختگی فابر پیش میآید. لری (با بازی توماس هالس) و کنت (با بازی استیون فرست)، بهتازگی وارد این کالج شدهاند و پس از آنکه از سوی اعضای پرافادهٔ انجمن برادری اُمگا تتا پی رد میشوند و با عضویتشان مخالفت میشود، وارد انجمن برادری دلتا تائو چی میشوند؛ انجمنی که اعضای آن به عیاشی و مصرف بیش از حد مشروبات الکلی شهرت پیدا کردهاند. البته از سویی هم رفتار اجتماعستیزانهٔ اعضای این انجمن، با توجه به رفتار سرکوبگرانهٔ مدیران کالج و فضای بینشاطی که به وجود آوردهاند، تا حدودی موجه به نظر میرسد. با وجود اینکه نمیتوان رفتارهای اعضای انجمن دلتا را ستود یا ازشان تعریف کرد، عقیده و هدفی که نمایندهاش بودند، ستودنی بود و همین مسئله باعث شد تا بعدها عدهٔ زیادی با الهام گرفتن از فیلم، دنبالهروی این عقیده و هدف شوند. بهعلاوه خانهٔ حیوانات آغازگر نوعی بخصوص از فیلمهای کمدی بود که روند ساختشان تا امروز ادامه پیدا کرده است. در کنار اینها از بازی خندهدار و فوقالعادهٔ جان بلوشی هم نمیشود گذشت.
۲۴. آنچه در سایهها انجام میدهیم/What We Do in the Shadows
فیلم بعدی در لیست بهترین فیلم های کمدی تاریخ سینما، «آنچه در سایهها انجام میدهیم» نام دارد. فیلمی که در سال ۲۰۱۴ به روی پرده رفت. استفادهٔ متعادل و متناسب از وحشت و کمدی در کنار یکدیگر بههیچ عنوان کار سادهای نیست، اما تایکا وایتیتی و جامین کلمنت، که مشترکا نویسندگی و کارگردانی فیلم را به عهده داشتهاند، بهخوبی از پس این کار بر آمدهاند. داستان هوشمندانهٔ این کمدی دربارهٔ تعدادی خونآشام است که هر کدام به دورهای بخصوص از تاریخ تعلق دارند و از قضا، حالا با یکدیگر هماتاق شدهاند و در تلاش هستند تا خودشان را با شرایط زندگی در قرن بیست و یکم وفق بدهند. غریبگی خونآشامها و هیولاها و ناآشناییشان با زندگی در عصر جدید، در کنار قتلهای آمیخته به حس شوخطبعی، فضای کمیک و بسیار خندهداری در فیلم ایجاد میکنند و از جمله دلایل جذابیت آن هستند.
۲۳. تابستان داغ مرطوب آمریکایی/Wet Hot American Summer
رتبهٔ بعدی در میان بهترین فیلم های کمدی تاریخ سینما به تابستان داغ مرطوب آمریکایی تعلق دارد که در سال ۲۰۰۱ به روی پرده رفت. در آن زمان، فیلمهای کمدی مرتبط با اردوگاههای تابستانی و کسانی که برای اقامت موقت وارد آنها میشدند، زیاد خوشایند نبودند و فیلمهای کلیشهای در این ژانر زیاد شده بود، اما دیوید وین، توانست فیلمش را از دیگر فیلمهای اینچنینیِ ژانر کمدی متمایز کند. داستان فیلم دربارهٔ تعدادی نوجوان است که در آخرین روز اقامتشان در اردوگاه تابستانی ساختگی فایروود (Firewood)، درگیر ماجراجوییهای خطرناکی میشوند و در این میان، افراد زیادی کشته میشوند. بازیگرانی که برای بازی در نقش این نوجوانها انتخاب شدهاند، همه مسنتر از یک فرد نوجوان هستند و این مسئله، یکی از نکاتی است که باعث جذابیت فیلم شده است.
۲۲. شانِ مردگان/Shaun of the Dead
در لیست بهترین فیلم های کمدی تاریخ سینما، رتبهٔ بعدی به شانِ مردگان تعلق میگیرد. فیلمی که در سال ۲۰۰۴ و به کارگردانی ادگار رایت به روی پرده رفت. شان (با بازی سایمون پگ)، در طول یک روز کامل، باید با تمام مشکلات عاطفی زندگیاش کنار بیاید و فکری به حال آنها بکند. این در حالی است که آدمها به زامبی تبدیل شدهاند و رسیدن آخرالزمان و نابودی دنیا نزدیک است. شان با ناپدریاش کنار میآید، با مادرش آشتی میکند و در نهایت، ثابت میکند که جوان مسweئولیتپذیری است، اما در همین حین، لحظاتی را تجربه میکند که یادآور فیلمهای کلاسیک ژانر وحشت هستند و در آنها، شان با پرتاب کردن صفحههای گرامافونی که چندان مورد علاقهاش نیستند، زامبیها را از پا در میآورد. داستان فیلم بسیار هیجانانگیز و الهامبخش است و بهسادگی میتوان با آن ارتباط برقرار کرد و به همین خاطر است که گذشت زمان نتوانسته است از محبوبیت آن در میان تماشاگران کم کند.
۲۱. ساقدوشها/Bridesmaid
ساقدوشها به کارگردانی پاول فیگ، فیلم بعدی در لیست بهترین فیلم های کمدی تاریخ سینما است. در این فیلم، کریستن ویگ، در نقش زن شاغلی به نام آنی بازی میکند که با وجود مشکلات و مسائل زندگی شخصیاش، زمانی که باخبر میشود بهترین دوستش قصد ازدواج دارد، تمام تلاشش را میکند تا هزینههای لازم برای جشنها را فراهم کند و بهعنوان ساقدوش دوستش در مراسم عروسی شرکت کند. ساقدوشها فیلمی است که بازی در نقشهای اصلی آن به عهدهٔ زنها بوده است و آنها ثابت کردند که همانند رقبای مرد خود، از پس بازی در فیلمی جذاب و جالبتوجه برمیآیند و این مسئله، یکی از دلایل محبوبیت فیلم است. البته ساقدوشها محدود به یک فیلم کمدی نمیشود و در آن میتوان شاهد مسائل و مشکلات اقتصادی و اجتماعی مختلف هم بود. ملیسا مککارتی، بهخاطر بازی در این فیلم نامزد دریافت جایزهٔ اسکار در بخش بهترین بازیگر مکمل زن شد (در مراسم اسکار سال ۲۰۱۲).
۲۰. در یک شب اتفاق افتاد/It Happened One Night
بیستمین فیلم در لیست بهترین فیلم های کمدی تاریخ سینما به فیلمِ در یک شب اتفاق افتاد اختصاص دارد. فیلمی که در سال ۱۹۳۴ به کارگردانی فرانک کاپرا به روی پرده رفت. پیش از اکران این فیلم، فیلمهای دیگری بودند که روایتگر داستانی عاشقانه در قالب کمدی بودند، اما ژانر کمدی عاشقانه یا رمانتیک، بهگونهای که امروزه مطرح است، با این فیلم متولد شد. داستان فیلم دربارهٔ زن جوانی (با بازی کلودت کولبرت) به نام الی است که عاشق شاهزادهای میشود و علیرغم مخالفت پدر ثروتمندش، میخواهد با او ازدواج کند. الی از خانهٔ پدرش فرار میکند و در طول سفر برای ملاقات با شاهزاده، با روزنامهنگاری (با بازی کلارک گیبل) آشنا میشود که به او پیشنهاد میدهد اگر اجازهٔ انحصاری نقل داستان الی را از او دریافت کند، کمکش خواهد کرد تا به مقصدش برسد و در غیر این صورت، پدرش را در جریان مکان فعلی او خواهد گذاشت. تقریبا در تمامی طول فیلم، این دو با یکدیگر بحث و مجادله میکنند و در پایان، متوجه میشوند که عاشق یکدیگر شدهاند و البته، کمی دیر به این موضوع پی میبرند. در یک شب اتفاق افتاد، در مراسم اسکار آن سال پنج جایزه در بخشهای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر مرد، بهترین بازیگر زن و بهترین فیلمنامهٔ اقتباسی را به خود اختصاص داد. در قسمتی از فیلم، کلارک گیبل ادای خلافکارها را درمیآورد و جالب است بدانید شیوهٔ بازی او در این صحنه تأثیر مستقیمی بر خلق شخصیت کارتونی باگزبانی داشت.
۱۹. تیری در تاریکی/A Shot in the Dark
تیری در تاریکی محصول سال ۱۹۶۴ است و دنبالهای بر فیلم پلنگ صورتی محسوب میشود. با وجود اینکه قسمت اول هم طرفداران زیادی دارد، به باور بسیاری، تیری در تاریکی جذابیت بیشتری دارد و آن را بهعنوان یکی از بهترین فیلم های کمدی تاریخ سینما میشناسند. پیتر سلرز که در قسمت اول فیلم، بازی در نقش دوم را به عهده داشت، در این فیلم در نقش اصلی فیلم که بازپرس کلوزو است بازی میکند. بازپرس کلوزو آدم سبکمغزی است، اما با اعتماد به نفس کاذبش دیگران را متقاعد میکند که نابغه است. داستان فیلم از این قرار است که پروندهٔ قتلی به بازپرس کلوزو سپرده میشود و با وجود اینکه تمامی شواهد حاکی از این است که ارتکاب قتل، کار یکی از مظنونهای پرونده است، بازپرس کلوزو نظر دیگری دارد و همین مسئله باعث میشود تا شاهد صحنههای خندهدار پیدرپی فیلم باشیم.
۱۸. تعطیلات (هجویهٔ ملی)/ National Lampoon’s Vacation
تعطیلات فیلم دیگری است که در لیست بهترین فیلم های کمدی ما جای دارد. این فیلم در سال ۱۹۸۳ اکران شد و کارگردانی آن به عهدهٔ هارولد رامیس بوده است. داستان فیلم از این قرار است که پدر خانوادهای (با بازی چوی شیس) که در حومهٔ شهر زندگی میکنند، به سرش میزند تا رؤیای ازمدافتادهٔ آمریکایی، یعنی سفر جادهای در تمامی طول کشور را تحقق ببخشد. آمریکای مدرن اما اجازهٔ محقق شدن این رؤیا را به او نمیدهد و نقشههای دیگری برایش دارد. در هر توقفگاه در طول مسیر، اتفاقات جالب و خندهداری برای این خانواده میافتد و بیشتر و بیشتر از رؤیایشان دور میشوند. تا جایی که کنترل اعصاب و احساسات خود را از دست میدهند و کارهای عجیبی ازشان سر میزند. با وجود اینکه بعضی از صحنههای خندهدار فیلم مثل تصادف با سگ یا بعضی شوخیهای نژادپرستانه کمی حالت کلیشهای دارند، مرگ تدریجی رؤیای خانوادهٔ فیلم یکی از بهیادماندنیترین و بهنوعی، تاریکترین کمدیهایی است که تاکنون در فیلمهای این ژانر روایت شده است.
۱۷. گوینده: افسانهٔ ران برگندی/Anchorman: The Legend of Ron Burgundy
فیلمهای کمدی بسیاری هستند که از داستان و رفتارهای احمقانه و مضحک برای جذابیت بیشتر استفاده میکنند و به جرئت میتوان گفت که هیچیک به اندازهٔ فیلمِ «گوینده: افسانهٔ ران برگندی» در این امر موفق نبودهاند و به همین خاطر است که در لیست بهترین فیلم های کمدی ما قرار گرفته است. داستان فیلم روایتگر ماجرایی است که در دههٔ ۱۹۷۰ آمریکا رخ میدهد و از این قرار است که گویندهٔ تلوزیونی خبری به نام ران برگندی (با بازی ویل فرل)، گزارشگر زنی (با بازی کریستینا اپلگیت) را در گروه خبری خود استخدام میکند. این اقدام او در حالی صورت میگیرد که حضور یک زن و فعالیتش در تلوزیون و خبررسانی، هنوز رایج نشده بود و این مسئله مسبب اتفاقات جالبی در طول داستان فیلم میشود. ویل فرل و سایر بازیگران مرد گروه خبریاش، بهخوبی از پس بازی در نقش آدمهای لوده برمیآیند و حضور کریستینا اپلگیت در کنار آنها، جذابیت فیلم را دوچندان میکند.
۱۶. زینهای شعلهور/Blazing Saddles
زینهای شعلهور در سال ۱۹۷۴ اکران شد و با وجود اینکه جایزهٔ اسکار بهترین فیلم را از آن خود کرد، در زمان اکرانش بحثها و حواشی زیادی به وجود آمد. داستان فیلم دربارهٔ زندگی اولین کلانتر سیاهپوست غرب وحشی (با بازی کلیون لیتل) است. او کلانتر شهری میشود که پر است از آدمهای نژادپرستی که دل خوشی از او ندارند، اما چارهای ندارد و باید ازشان دفاع کند. او در ادامهٔ مسیرش با تفنگدار سابق و دائمالخمری (با بازی جین وایلدر) آشنا میشود که دستیارش میشود و با کمک یکدیگر، نقشههای شوم مغز متفکر گروه خلافکاری را که قصد دارند مردم شهر را مجبور به ترک خانههاشان کنند (عدهای قصد دارند شهر را تخریب کنند تا امکان احداث ریل راهآهن وجود داشته باشد)، نقش بر آب میکنند. زینهای شعلهور، با شوخیهایی که نابرابریهای اجتماعی را نشان میدهد و صحنههای درگیری بهیادماندنی و خندهدار، تبدیل به یکی از بهترین فیلم های کمدی شد و این ژانر را وارد عصر جدیدی کرد و محدودههای تازهای برای آن تعیین کرد.
۱۵. بزرگ کردن آریزونا/Raising Arizona
بزرگ کردن آریزونا، اولین فیلم برادران کوئن در ژانر کمدی است. داستان فیلم دربارهٔ دزدی خردهپا (با بازی نیکلاس کیج) و افسر پلیس زنی (با بازی هالی هانتر) که عاشق یکدیگر میشوند و پس از ازدواج متوجه میشوند که نمیتوانند صاحب فرزند شوند. در این حین، زوج میلیونری که در نزدیکیشان زندگی میکنند، صاحب بچههای پنجقلو میشوند و این دو، تصمیم میگیرند یکی از این بچهها را برای خودشان بدزدند و از این جا است که داستان اصلی فیلم و صحنههای ماندگار آن شروع میشوند. دنیای کارتونی و بینقصی که در بزرگ کردن آریزونا به وجود آمده است، آن را به یکی از بهترین فیلم های کمدی تبدیل کرده است و حتما دیدنش را به شما پیشنهاد میکنیم.
۱۴. تهیهکنندهها/The Producers
در ادامهٔ معرفی بهترین فیلم های کمدی به فیلمِ تهیهکنندهها میرسیم. داستان این فیلم، که در سال ۱۹۶۷ و به کارگردانی مل بروکس به روی پرده رفت، درباره تهیهکنندهای است (با بازی زیرو ماستل) که ورشکست شده و از لحاظ مالی در مضیقه است. روزی، حسابدار جدید او (با بازی جین وایلدر) بدون اینکه منظور خاصی داشته باشد، به او پیشنهادی میدهد مبنی بر اینکه اگر نمایش بسیار بدی را روی صحنه ببرد و از آن استقبال نشود، بهصورت قانونی قادر خواهد بود بخشی از پول اضافیای را که تهیهکنندههای نمایش فراهم میکنند برای خودش نگه دارد. در نتیجهٔ این پیشنهاد، او تصمیم میگیرد تا نمایشی مضحک و موزیکال دربارهٔ هیتلر، با نام «بهار زندگانی هیتلر» روی پرده ببرد. دیدن این دو، در حالی که تلاش میکنند بدترین تصمیمهای ممکن را بگیرند تا نتیجهٔ کار، در حد امکان بد باشد، در نوع خودش بسیار خندهدار و جالب است، اما اتفاق طلایی داستان زمانی میافتد که برخلاف تصور آنها، نمایششان با استقبال چشمگیری روبهرو میشود.
۱۳. لبوفسکی بزرگ/The Big Lebowski
لبوفسکی بزرگ فیلم دیگر برادران کوئن است که در لیست بهترین فیلم های کمدی ما قرار گرفته است. جف بریجز، بازیگر اصلی فیلم، در نقش جف لبوفسکی بازی میکند. او آدم بیخیال و ازهمهجابیخبری است که بیشتر وقتش را صرف بازی بولینگ میکند. پس از آنکه او بهخاطر شباهت اسمش به شخصی به نام جفری لبوفسکی (یا همان لبوفسکی بزرگ)، با او اشتباه گرفته میشود، بهطور اتفاقی، درگیر نقشههای توطئهآمیز و آدمربایی یکی از شخصیتهای فیلم میشود. جف لبوفسکی، با لباس حولهای که همیشه به تن دارد، در موقعیتهای مختلف قرار میگیرد و صحنههای خندهدار فیلم یکی پس از دیگری به وجود میآیند. نقطهٔ قوت دیگر فیلم، بازی جان گودمن در نقش والتر، دوست صمیمی جف لبوفسکی است؛ او سرباز سابق آمریکایی در جنگ ویتنام است و در بیشتر طول فیلم عصبانی است و نمیتواند خودش را کنترل کند.
۱۲. جویندگان طلا/The Gold Rush
بیشتر فیلمهایی که چارلی چاپلین در آنها به ایفای نقش پرداخته و کارگردانیشان را به عهده داشته است، در شمار بهترین فیلم های کمدی هستند و خواهند بود، اما بهترین فیلم او (یا حداقل خندهدارترین فیلم او) جویندگان طلا است. داستان فیلم در یوکان، غربیترین قلمرو کانادا، رخ میدهد و چاپلین، در نقش آدم آواره و بیخانمانی بازی میکند که در جستوجوی ثروت و خوشبختی است، اما بهجز گرسنگی و اتفاقهای پرمخاطره، چیز دیگری نصیبش نمیشود. چاپلین بازیگر منحصربهفردی بود که حتی با خوردن کفشهایش هم میتوانست دیگران را به خنده وادارد (در صحنهای از فیلم جویندگان طلا، چارلی چاپلین از شدت گرسنگی کفشش را تکهتکه میکند تا بخورد). جویندگان طلا فیلمی است که هر اتفاق عادی و معمولی آن، صحنهای کلاسیک و بهیادماندنی در ژانر کمدی به شمار میرود و بیشتر فیلمهای امروزی این ژانر، در برابر آن سرافکنده هستند.
۱۱. روز گراندهاگ/Groundhog Day
گراندهاگ، به انگلیسی Groundhog، به معنی موشخرما است و روز گراندهاگ، بهباور مردم آمریکای شمالی روز دوم فوریه (آخر زمستان) است که در آن، موشخرما از لانهاش بیرون میآید و اگر خورشید در آسمان باشد، سایه خودش را روی زمین میبیند و به لانهاش برمیگردد و زمستان شش هفتهٔ دیگر ادامه پیدا میکند (و در غیر این صورت بهار فرا میرسد). معنی ضمنی گراندهاگ رویدادی است که مرتبا و بدون تغییر، تکرار میشود. داستان روز گراندهاگ دربارهٔ هواشناس تلوزیونی (با بازی بیل مری) است که در میان آشنایان و اطرافیان چندان محبوب نیست و زمانی که برای تهیهٔ گزارشی دربارهٔ مراسم سالانهٔ روز گراندهاگ روانهٔ شهری کوچک میشود، مجبور میشود همین روز را مدام تکرار کند و به نظر میرسد دیگر روزهای تازه را تجربه نخواهد کرد. مهمترین نقطهٔ قوت فیلم که باعث شده است نام آن را در میان بهترین فیلم های کمدی شاهد باشیم، توانایی و مهارت هارولد رامیس، در شاخ و برگ دادن به ایدهای است که در ذهنش شکل گرفت. در واقع ایدهای که میتوانست به صحنههای تکراری و کسلکننده تبدیل بشود، به واسطهٔ توانایی او خالق صحنههایی فوقالعاده، از سرقت گرفته تا جلسات درمانی، و شوخیهایی بسیار خندهدار شد.
۱۰. بعضیها داغشو دوست دارند/Some Like It Hot
داستان این فیلم دربارهٔ دو دوست به نامهای جک و جو (با بازی تونی کرتیس و جک لمون) است که شاهد صحنهٔ قتلی مافیایی میشوند و برای اینکه جانشان را نجات بدهند، خودشان را شبیه زنان گریم میکنند و در یک گروه موسیقی کاملا زنانه مشغول به کار میشوند. بیلی وایلدر، کارگردان و نویسندهٔ فیلم، داستان فوق العاده خندهداری را خلق کرده است که بهطور مکرر، این دو بازیگر مطرح ژانر کمدی را در موقعیتهای مختلفی قرار میدهد که باید با آن کنار بیایند. حال میخواهد تمایل آنها به برقراری رابطه عاشقانه با عضو دیگر گروهشان، مرلین مونرو باشد، یا پس زدن پیشنهادهای مرد میلیونری که عاشق آنها شده است. بعضیها داغشو دوست دارند، بدون شک یکی از بهترین فیلم های کمدی تاریخ سینما است و تمامی ویژگیهای این ژانر، به بهترین شکل ممکن در آن دیده میشود.
۹. ژنرال/The General
رتبهٔ نهم در میان بهترین فیلم های کمدی به ژنرال اختصاص داردY فیلم صامتی که در سال ۱۹۲۶ به روی پرده رفت و کارگردانی آن بهطور مشترک، به عهدهٔ باستر کیتون و کلاید براکمن بود. داستان این فیلم دربارهٔ متصدی قطاری (با بازی باستر کیتون) است که برای شرکت در جنگ داخلی آمریکا داوطلب میشود، اما به خاطر اهمیت کارش، با درخواست او مخالفت میشود و دیگران او را بزدل میخوانند. اما زمانی که زن موردعلاقه او، ربوده میشود، ژنرال درونش بیدار میشود و بهدنبال آن، حماسیترین صحنههای تعقیبوگریز در تاریخ سینما به وجود میآید. شیرینکاریهای فوقالعادهٔ کیتون در این فیلم، زبانزد خاص و عام است و بهعلاوه، صحنههایی دارد که واقعا پرمخاطره هستند و اگر فیلم را ببینید، احتمالا باور نخواهید کرد که این اتفاقها واقعا افتاده است (در حالی که تمامی اتفاقات کاملا واقعی است).
۸. فرانکنشتاین جوان/ Young Frankenstein
فرانکنشتاین جوان کمدی کلاسیک دیگری از کارگردان مشهور این ژانر، مل بروکس، است که در لیست بهترین فیلم های کمدی ما قرار دارد. داستان فیلم، که نامزد دریافت جایزهٔ اسکار هم شده است، دربارهٔ پسرِ (با بازی جین وایلدر) محقق دیوانهای به نام دکتر فرانکنشتاین است که پا جای پای پدرش میگذارد و برای خودش هیولایی درست میکند. بروکس در این فیلم توانست بهخوبی فضا و اتمسفر فیلمهای کلاسیک ژانر کمدی را حاکم کند که باعث شد تا حتی جزئیترین شیرینکاریهای بازیگران هم به چشم بیاید و خندهدار جلوه کند. نقطهٔ قوت دیگر فیلم، موسیقی فوقالعاده گوشنواز و متناسب آن است. فرانکنشتاین جوان، از آن جمله فیلمهایی است که هر چند بار هم که ببینیدش، باز هم برایتان خندهدار و جذاب خواهد بود.
۷. این اسپینال تپ است/This Is Spinal Tap
در ادامهٔ معرفی بهترین فیلم های کمدی به فیلمِ «این اسپینال تپ است» میرسیم؛ فیلمی به کارگردانی راب رینر که توانست با آن پیشتاز ژانر کمدی مستندنما باشد (مستندنما یا شبهمستند، به انگلیسی mockumentary، فیلمی است که برای ساختش از المانهای مستند استفاده میشود، اما داستانش ساختگی است و بر اساس رخدادهای واقعی نیست). داستان فیلم درباره تعدادی موزیسین هویمتال پابهسنگذاشتهٔ انگلیسی است که آنقدرها هم که خودشان فکر میکنند، سرسخت نیستند. سرتاسر فیلم پر از اتفاقهای جالب و صحنههای خندهدار است: از ناپدید شدنهای مشکوک تمامی درامرهای گروه گرفته تا گم شدن بعضی از اعضا در پشت صحنهٔ اجرای موسیقی. شاید کمتر بازندهای را بتوان در دنیای سینما سراغ گرفت که به اندازهٔ این موزیسنها دوستداشتنی باشد. یکی از نکات جالب فیلم هم موسیقیهایی است که این اعضا اجرا میکنند که واقعا گوشنواز و خوب است.
۶. سوپ اردک/Duck Soup
شاید بتوان گفت که برادران مارکس، عجیبغریبترین بازیگرانی هستند که تاکنون روی پردهٔ نقرهای سینما دیدهایم و شاهکاری که در آن به ایفای نقش پرداختهاند، سوپ اردک، در لیست بهترین فیلم های کمدی ما جایگاه ششم را به خود اختصاص داده است. موضوع فیلم، یعنی براندازی حکومتها، بهقدری مضحک و تمسخرآمیز است که شاید بتوان فیلم را از جمله آثار هنری مکتب دادائیسم (از مکاتب پوچگرایی است که در اعتراض به خشونت جنگجهانی اول شکل گرفت) تلقی کرد. داستان فیلم دربارهٔ شخصی به نام روفوس تی. فایرفلای (با بازی گروچو مارکس) است که بهطور اتفاقی حکومت کشور ساختگی فریدونیا به او سپرده میشود و درگیر جنگی میشود که امیدی برای پیروزی در آن نیست. در این حین، رهبران ایالت هممرز سیلوانیا که ضعفی در شیوهٔ حکومتداری روفوس احساس میکنند، مخفیانه دو جاسوس (با بازی هارپو مارکس و چیکو مارکس) را به فریدونیا میفرستند تا زمینه را برای انقلاب در این کشور فراهم کنند. شیرینکاریها و صحنههای سورئال منحصربهفردی که در فیلم شاهد آن هستیم، از جمله صحنهٔ آینهٔ افسانهای فریبدهنده، وجه تمایز آن با دیگر فیلمهای کمدی هستند و باعث شدهاند تا نام آن را در میان بهترین فیلم های کمدی ببینیم. دیالوگهای فیلم هم از جمله عجیبغریبترین و هوشمندانهترین دیالوگهایی هستند که در فیلمهای سینمایی میتوان سراغ گرفت.
۵. عروس شاهزاده/The Princess Bride
عروس شاهزاده که داستان آن از رمانی به همین نام، نوشتهٔ ویلیام گلدمن اقتباس شده است، از جمله فیلمهایی است که هر چند بار هم آن را ببینید، باز هم تکراری نخواهد شد و جذابیت خواهد داشت. عروس شاهزاده پر است از صحنههای هیجانی، عاشقانه، جادویی و بیش از همه، خندهدار و بانشاط و به همین خاطر است که در میان بهترین فیلم های کمدی قرار گرفته است. داستان فیلم از جایی شروع میشود که پدربزرگی، برای نوهاش که در بستر بیماری است شروع به تعریف کردن قصهای میکند تا خوابش ببرد؛ قصهای افسانهای که داستان فیلم عروس شاهزاده است و دربارهٔ عاشق و معشوقی است که باید با نیروهای شیطانی قلمرو فلورین بجنگند تا در نهایت به یکدیگر برسند.
۴. شکارچیان روح/Ghostbusters
شکارچیان روح که در سال ۱۹۸۴ و به کارگردانی ایوان رایتمن به روی پرده رفت، دارای یکی از بهترین ایدههای داستانپردازی در تاریخ فیلمهای سینمایی است. داستانی که در آن فانتزیترین شغل دنیا انتخاب میشود و بهشکلی نمایش داده میشود که انگار کار کنترل آفات است و شاهد گروهی از شکارچیان روح هستیم که کارشان نجات دادن دنیا از خطر نابودی بهوسیلهٔ هیولاها است، اما با این حال شخصیتهایی مثل آدمهای طبقهٔ متوسط کارگر هستند و ویژگی خارقالعادهای ندارند. بیل مری، هارولد رمیس، دان آیکروید (او و هارولد رمیس مشترکا کار نویسندگی فیلم را به عهده داشتند) و ارنی هادسون بازیگرانی هستند که در نقش قهرمانان این فیلم بازی میکنند و با شتابدهندههای اتمیای که به پشتشان متصل است، صحنههای عجیبغریبی مثل تبدیل شدن مردم به سگ را مشاهده میکنند و در نهایت شخصیت بد داستان، مرد پفنباتی را منفجر میکنند. صحنههای باورپذیر فیلم، دیالوگهای ماندگار، اجراهای فوقالعادهٔ بازیگران و جلوههای بصری شگفتانگیز و چشمنواز، از جمله عواملی هستند که باعث شدهاند شکارچیان روح نهتنها بهعنوان یکی از بهترین فیلم های کمدی، که بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما شناخته شود.
۳. مانتی پیتون و جام مقدس/ Monty Python and the Holy Grail
گروه بازیگری مانتی پیتون، با این فیلم به دوران قرون وسطی سفر میکنند و با استفاده از حس شوخطبعی منحصر به خودشان، جهالت، بیعدالتی و نابرابری آن دوره را به سخره میگیرند. بازیگر اصلی فیلم، گراهام چاپمن است که در نقش شاه آرتوز بازی میکند و اعضای دیگر گروه بازیگری مانتی پیتون، انسانهای بزدل، خبیث و دیوانهای هستند که شاه آرتور در طول سفرش برای به دست آوردن جام مقدس با آنها روبهرو میشود. سبک منحصربهفرد گروه بازیگری مانتی پیتون در طنزپردازی و ایدههای جالب آنها باعث شده است تا نام این فیلم را در میان بهترین فیلم های کمدی ببینیم.
۲. هواپیما/ Airplane!
اگر واقعا قصد دارید چالش دشواری برای کسی تدارک ببینید، از او بخواهید تمامی شوخیهای موجود در این فیلم را بشمارد! هواپیما که در میان بهترین فیلم های کمدی ما رتبهٔ دوم را به خود اختصاص داده است، به جرئت یکی از خندهدارترین فیلمهایی است که تاکنون ساخته شدهاند. این فیلم در سال ۱۹۸۰ به روی پرده رفت و داستان آن در هواپیمایی جریان دارد که نیمی از مسافران و تمامی کادر پروازیاش، دچار مسمومیت غذایی میشوند و در این میان، تلاش میکنند تا خلبان سابق آمریکایی در جنگ ویتنام را، که اعتیاد شدیدی به مصرف نوشیدنی الکلی دارد، متقاعد کنند تا وارد کابین خلبان شده و کنترل هواپیما را به دست بگیرد. نکتهٔ جالب توجه دیگر دربارهٔ فیلم طعنهها و کنایههایی است که در آن متوجه بعضی فیلمها و کلیشههای سینمایی میشود. طرح کلی داستان فیلم چندان بخصوص نیست و نکتهای که بیش از هر چیز باعث موفقیت آن شده است، شوخیها، جکها و شیرینکاریهای بیشماری است که در فیلم وجود دارند؛ تا حدی که با دو یا حتی سه بار مشاهدهٔ فیلم هم قادر به متوجه شدن تکتک آنها نخواهید شد.
۱. دکتر استرنجلاو یا: چگونه یادگرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم/ Dr. Strangelove or: How I Learned to Stop Worrying and Love the Bomb
جایگاه اول در میان بهترین فیلم های کمدی ما به دکتر استرنجلاو تعلق دارد. کمدی میتواند انتخاب خوبی برای رهایی از واقعیت در مدتزمانی مشخص باشد، اما داستان کمدی، زمانی از غنا و اعتبار بیشتری برخوردار است که بتواند دیدگاهمان نسبت به واقعیت را تغییر بدهد یا باعث شود واقعیت را با وضوح بیشتری ببینیم. این فیلم که در سال ۱۹۶۴ به کارگردانی استنلی کوبریک به روی پرده رفت، به دستهٔ دوم تعلق دارد و در آن بهشکلی فوقالعاده و تأثیرگذار، سیاستهای زمان جنگ سرد به باد انتقاد و اتهام گرفته میشوند و زیر سؤال میروند. در این فیلم بهخوبی میتوان شاهد این مسئله بود که چگونه ناتوانی یا بیکفایتی یک نفر، میتواند جهان را در معرض خطر نابودی هستهای قرار بدهد. همچنین شاهد کسانی هستیم که نمیتوانند برای مدتی هم که شده هوسرانیها و سیاستهای جنگطلبانهٔ خود را کنار بگذارند و کاری را انجام بدهند که واقعا درست است. بعضی از شوخیهای این فیلم، دقیقا مفهوم روابط بینالمللی را هدف قرار میدهد و زیر سؤال میبرد و بهزیبایی، چهرهٔ واقعی کسانی که کنترل اوضاع دنیا را در دست گرفتهاند نشان میدهد و خصلتهای بچگانهٔ آنها را نمایان میکند؛ خصلتهایی که میتواند برای آدمهای عادی بسیار مخاطرهآمیز باشد. دکتر استرنجلاو بهطور غیرمنتظرهای خندهدار و بهشکل غیرقابلتصوری هوشمندانه است و دقیقا همان چیزی است که از یک فیلم خوب میتوان و باید انتظار داشت. به عبارت دیگر، بهترین فیلم کمدی تاریخ سینما است.
ارسال نظر