هاشم موذنزاده پزشک و تحلیلگر حوزه سلامت در گفتگو با مستقل:
کاندیداها برنامهای برای واکسیناسیون ندارند
هیچ کاندیدایی در این باره صحبت مشخصی ندارد و معلوم نیست چگونه و از چه طریق دولت بعد واکسن به دست میآورد و چگونه ۴۵ میلیون نفر را واکسینه میکند! به همین جهت گفتگو کردیم با دکتر موذن زاده، متخصص جراحی و تحلیلگر حوزه سلامت که مشروح آن را میخوانیم:
کرونا و مبحث واکسیناسیون در انتخابات ریاست جمهوری چه جایگاهی دارد؟
با کمال تاسف بهنظر میرسد که کاندیداهای ریاست جمهوری به آنیترین نیاز کشور که بحث کروناست هیچ توجه ویژهای نکردهاند، که من اسم آن را کاندیداهای بیتعهد میگذارم در حالیکه آقایان اینقدر از تعهد صحبت میکنند.
از فردای روز تحلیف و حتی از فردای روز منتخب شدن کاندیدا وی مسئولیت رفع مشکل کرونا را به عنوان تحولی که توانسته جهان را تغییر دهد بر عهده خواهد داشت و مشخصا برنامهای را که باید بر مبنای سند ملی واکسیناسیون بر عهده بگیرد واکسینه کردن حدود ۴۵ تا ۵۰میلیون ایرانی است که با توجه به دستور العمل سند ملی باید در یک پروسه حداکثر تا آخر سال طول بکشد و این کاملا برنامه دشواری است و تزریق حدود ۹۰ میلیون دوز واکسن در طول یک دوره چند ماهه مشکل بسیار بزرگیست.
بحث اصلی این است که علیرغم اینکه کرونا در ۱۵ ماه اخیر اصلیترین بازیگر در همه بخشهای کشور و جهان و برندهی همهی کارزارها بوده است اما نامزدهای ریاست جمهوری در ایران با اینکه سر و صدای فراوانی در همهی حوزهها دارند و از همه چیز هم سخن میگویند اما در مورد کرونا هیچ کلامی از آنها شنیده نمیشود و گویا قرار است با رفتن دولت حسن روحانی ویروس هم از کشور برود. این دوستان کاخهای آرزوهای بلندی را ساختهاند که فریادهایشان درباره آنها رسا است اما در مورد دمدستترین و پیچیدهترین مشکل کشور سکوتی دارند که بهنظر کاملا غیرمتعهدانه است و گسترهی این سکوت در همهی نامزدها از چپ تا راست وجود دارد.
علیرغم اینکه ما منتقد آمریکا هستیم، آقای بایدن و خانم هریس برنامهای را داشتند که از حدود دو ماه قبل در کارزارهای انتخاباتیشان منتشر شده بود و اقدامات آنها بر آن اساس در صورت پیروزی قرار بود پیش برود که همین قضیه هم اتفاق افتاد و حتی بالاتر از استاندارد هم پیش رفتند. اینکه کسانی از نامزدها خودشان را صالح بر نشستن بر صندلی ریاست جمهوری میدانند اما به چنین موضوع مهم بیتوجهند باید به صلاحیتهای اولیه آنها شک کرد. این موارد را شماره شده بگویم:
اول اینکه: از فردای روز تحلیف، رقیب رئیس جمهور منتخب، رقبای بازنده او نخواهند بود بلکه ویروس کروناست که عنان کشور را در ۱۵ ماه اخیر در اختیار داشته است.
دوم: بر اساس سند واکسیناسیون باید ۵۰ میلیون ایرانی در ۶ ماه بحرانی مورد تزریق واکسن قرار بگیرند و هر آدم عاقلی باید تصور کند که برای اقدام به آن کارهای زیادی پیش بینی شده است، اما کاندیداها در این باره گویا هیچ غم و غصهای را احساس نمیکنند.
مورد سوم این است که: رئیس جمهور جدید باید با کلیه مشکلات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، امنیتی کرونا سریعا رو به رو شود و فرصتی برای آماده شدن وجود ندارد، چون موضوع کاملا جدی و فوری است. اما متاسفانه کمترین علامتی از این آمادگی در نامزدها دیده نمیشود و این مطالبه از جانب طرفداران و حامیان آنها هم رخ نمیدهد. رئیس جمهور جدید باید بر ناهماهنگی تیمهای جدید و ناآشنایی که تازه بر صحنه وزارت بهداشت وارد خواهند شد، فائق آید.
در حالیکه الان هم به خاطر شرایطی که بین افراد و نهادهای مختلف وجود دارد هماهنگیها در سطح حداقلی است و عواقب آن بهصورت موجهای جدید کرونا دیده میشود.
کاندیداها از الان که فرصتی برای طرح این مسئله است نگاه راهبردی به این موضوع ندارند.
رئیس جمهور جدید بر توقعات عمومی که در پایان هر انتخابات اتفاق میافتد و توقعات عمومی شکل میگیرد و مطالبات نو و تکرار جدیتر مطالبات قبلی رخ میدهد باید بر آنها پیروز شود؛ به ویژه اگر کاندیداها در صحنه انتخابات جدی هستند اما کاندیداهای ریاست جمهوری به این بحث نیز توجهی نکردهاند.
چرا کاندیداها از طرح معضل کرونا و واکسیناسیون عبور میکنند و بهایی به این مسئله نمیدهند؟
شخصا فکر میکنم که بعید است کاندیداهای ریاست جمهوری این شرایط را درک نکرده باشند.
چون خودشان اغلب در این کشور مناصبی داشتهاند و بهصورت عامدانه سکوت میکنند چون میدانند حقیقت کرونا میتواند غبار توهم حرفها و تبلیغاتشان را کاهش دهد و خیلی زود کارآمدی آنها را زیر سوال ببرد.
بهنظر میرسد که سه ماه آینده هم میگذرد و در نیمه مرداد ماه هر کدام از این شیفتگان خدمت که بر صندلی ریاست جمهوری برسند بدون نگاه راهبردی و برنامهدار وارد یک فاجعه میشویم.
یک احتمال و نظر درباره عدم واکسیناسیون وجود دارد و آن عدم توانایی ایران به علت تحریمها و عدم پذیرش اف.ای.تی.اف برای ورود واکسن است. بهنظر شما آیا دولت توانایی واردات واکسن را دارد و چه تعداد واکسن میتوانیم وارد کنیم؟
مطلب دیگری که الان مطرح است و کاندیداهای ریاست جمهوری نسبت به این قضیه هم واکنشی نشان نمیدهند این نکته است: بر اساس فاز دو واکسیناسیون کشور در مورد کرونا ۱۲ میلیون نفر و بر اساس اعلام دیروز سخنگو قرارگاه عملیاتی ۱۴/۵ میلیون نفر در صف فاز دو قرار میگیرند که گفته شده این افراد در دو ماه آینده واکسینه خواهند شد. پس مشکل دیگری که وجود دارد و مطالبهای نیز از سوی کاندیداها درباره آن مطرح نمیشود این است که حدود ۳۰ میلیون دوز واکسنی که قرار است تا آخر تیر تهیه شود از چه منبعی تهیه میشود؟ بر اساس آنچه آقای روحانی و دیگر اعضا ستاد ملی کرونا گفتهاند هیچکدام نخواهند توانست واکسن را تا آخر تیر در حجم وسیع به کشور وارد کنند و بحث بر سر یک الی دو میلیون است.
دومین بخش واکسن خارجی هست که با همهی تلاشهای صورت گرفته حداکثر دو میلیون و دویست هزار دوز واکسن است و اصلا وارد شدن به فاز دو قبل از تکمیل فاز یک مسئله و سوال جدیست! واکسنهای تولید مشترک روسی و کوبایی هم هر دو در شرایطی است که یکی در کارآزمایی بالینی هست و قرار نیست به عنوان واکسن رسمی مطرح شود و برای دیگری طبق گفته آقای جهانپور قرارداد ورود واکسن دو ماه طول میکشد و در مورد اینکه چگونه قرار است این ۳۰ میلیون دوز در دو ماه تامین و تزریق شود در یک ابهام کامل خبری هست.
آن ۶۰ میلیون دوزی که گفتهاند سفیر ایران در مسکو قرارداد بسته، یک تفاهم است و محدودیت تولید اسپوتنیک خیلی جدیتر از این حرفهاست که بتواند ۶۰ میلیون دوز را در دو ماه در اختیار ما قرار دهد. علیرغم اینکه بارها از مسئولین وزارت بهداشت درخواست کردیم که ۳۰ میلیون دوز فاز دو سند کشوری چگونه قرار است تهیه شود اما متاسفانه پاسخ نمیدهند.
برخی گمانهزنی میکنند که سیاست برخی از کشورها بخصوص کشورهایی که توانایی واردات و تولید واکسن را ندارند، تکیه بر سیاست واکسیناسیون گلهای است، این ادعا درباره ایران تا چه حد صحت دارد؟
موضوع ایمنی گلهای یعنی ابتلا ۶۵ درصد جامعه. قبل از اینکه مشخص شود که کرونا احتمال ابتلا مجدد را دارد حدود ۸ ماه فرصت استثنایی کشور را هدر داد و در این مورد واقعا ایمنی جمعی به هیچ وجه قابل دستیابی به سادگی نیست. به این علت که در جهان پزشکی آن عوامل بیماریزای عفونی که بتواند با اولین ابتلا یک ایمنی دائم را ایجاد کند به اندازه انگشتان یک دست هم نیستند و کاملا استثنا بر قواعد عوامل عفونی هستند؛ مثل اوریون و کاملا استثنا هستند و بقیه عوامل عفونی قاعده آنها این است که ابتلا مجدد رخ میدهد.
ایمنی جمعی نیز دوره موقتی خواهد داشت و ابتلا مجدد صورت میگیرد مثل واکسن آنفولانزا که هر سال تکرار میشود.
از این جهت ایمنی جمعی به مفهوم ریشهکنی بیماری نیست. ممکن است با واکسیناسیون اتفاق بیفتد اما به مفهوم ریشهکن شدن بیماری نیست و هر ساله باید تکرار شود.
الان در کانادا خرید واکسن تا سال ۲۰۲۳ اتفاق افتاده است برای اینکه هر سال به اندازه کافی واکسن در اختیار شهروندان خودش قرار دهد. این اشتباه نباید صورت بگیرد که ایمنی جمعی میتواند منجر به ریشهکنی شود چون ذات این ویروس امکان ابتلا مجدد را دارد.
ارسال نظر