محمود میرلوحی فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفتگو با مستقل:

اقتصاد دستوری مشکلات را حل نمی‌کند

میرلوحی می‌گوید: شعارهایی که برای رونق صنعت و اقتصاد داده می‌شود نیاز به سرمایه‌گذاری دارد اما سرمایه‌گذاری ۱۵ سال است که روند منفی دارد. جلسات و نشست‌های داخلی و اقتصاد دستوری چیزی را حل نمی‌کند.

اقتصاد دستوری مشکلات را حل نمی‌کند

سرویس سیاسی

 

یکسال از دولت رئیسی گذشت اما هنوز شاهد تحقق شعارهای او و دولت مطلوبش نیستیم. دولتی که اجماع تمامی اصولگرایان بود اما حالا صدای حامیان خود را نیز درآورده است. کم کم صدای انتقادات دوستان دولت به گوش می‌رسد که خبر از شکاف‌های سیاسی بین اصولگرایان می‌دهد. 

روزنامه مستقل قصد دارد به جهت بررسی عملکرد یکسال اخیر دولت گفتگوهایی با فعالان سیاسی از جناح‌های مختلف داشته باشد که نخستین گام آن گفتگو با جلال جلالی زاده در شماره‌های قبل بود. در این شماره به سراغ محمود میرلوحی، فعال سیاسی و عضو اصلاح‌طلب شورای پنجم شهر تهران، رفته‌ایم که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

 

بنظر شما رئیسی و دولت او تاکنون توانسته‌اند جامعه را نسبت به اقدامات و تصمیمات اقتصادی و سیاست خارجی خود قانع کنند؟

 

در دولت اصلاحات تورم یک رقمی شده بود، بانک‌ها سر و سامانی یافته بودند و رشد تولید ناخالص داخلی رقم قابل توجهی داشت و سرمایه‌گذاری افزایش یافت. در حوزه توسعه پیشرفت‌های قابل توجهی داشتیم اما متاسفانه بعد از آن، و در طول دولت احمدی‌نژاد کشور در دست‌انداز‌هایی افتاد که باعث رشد منفی و تورم بالای ۴۰ درصد شد.

در دولت اول آقای روحانی مقداری به جهت برجام و برخی تصمیمات شاهد موفقیت‌های نسبی بودیم و به همان دلیل هم مردم در سال ۹۶ مجددا به آقای روحانی رای بالا دادند، اما دولت دوم ایشان متاسفانه نتوانست مسیر دولت اول را ادامه دهد.

ابرچالش‌های این مسیر از محیط زیست و آسیب‌های اجتماعی و اقتصادی انباشته شده است و با کرونا نیز مخلوط شد. امروز شاهد مشکلات بسیار بزرگی هستیم؛ دولت رئیسی نیز نشان داده نمی‌تواند مدیریت کند. مردم چون تجربه پیدا کرده‌اند، تصمیمات و اقدامات و شعارها و اظهار نظرات اخیر را باور نمی‌کنند، لذا الان مردم به وضعیت انتظار درآمده‌ و نگرانند. به باور کارشناسان حتی با حل FATF و برجام هم متاسفانه مشکلات و چالش‌های اصلی ما به سادگی برطرف نخواهد شد.

 

در حوزه فرهنگ نیز نگرانی‌هایی از جهت عملکرد رئیسی وجود داشت که محتمل بود دولت او فضای فرهنگ را محدود کند. بنظر شما رئیسی در حوزه فرهنگ و آزادی‌های فردی و اجتماعی چه عملکردی از خود بر جا گذاشته است؟

 

طبیعی است که در این دولت نگاه حامیان رئیسی حاکم شده است. معتدلین مانند ناطق و لاریجانی نیز از این طیف جدا شده‌ و عملا به یک جناح جدید تبدیل شده‌اند و به عملکرد دولت در حوزه فرهنگ و رسانه و آزادی‌های اجتماعی انتقاد دارند. الان بخشی از افراد در دولت تصمیم‌گیرنده هستند که با نگاه عموم جامعه در تضادند. از یک طرف خودشان مسئولند و برخی کارهایی که قبلا می‌کردند و تندی‌هایی که صورت می‌گرفت را نمی‌توانند انجام دهند و آن رفتارها قابل ادامه نیست، از سوی دیگر احساس می‌کنند اکثریت جامعه خصوصا طبقه متوسط با آن‌ها همراه نیست. هنرمندان و اهل فرهنگ و دانشجویان و اساتید مکررا اعلام کرده‌اند که میانه آن‌ها با تفکرات اصلاحی بهتر است و با افراد موجود در دولت زاویه خوبی ندارند.

لذا آن هسته اصلی حامیان دولت که اقلیت نیز هستند احساس می‌کنند باید در واکنش به فضای جامعه اقداماتی انجام دهند که نتیجه آن مشکلات فعلی از جمله برخورد با زنان است. گرچه با این رفتارها برخی از مذهبی‌هایی هم که همراهشان بودند دچار تناقض شده‌اند. اما مشخص است که این افراد برای حفظ هسته حامی خود حاضرند کارهایی بکنند که ناکارآمدی آن از هم‌اکنون مشخص است.

 

 آنچه امروز برداشت می‌شود کاهش محبوبیت دولت و عدم اعتماد عمومیست، آیا رئیسی برای بازگشت اعتبار به دولت تلاش خواهد کرد یا توجهی به رای‌مردم برای انتخابات بعد نخواهد داشت؟

 

اوایل حتی دولت هم فکر نمی‌کرد با چنین چالش‌هایی مواجه باشد. رئیسی نیز با رای سال ۹۶ خود پیروز شد و سوال اینجاست که آن ۲۳ میلیون نفر که به روحانی رای دادند کجا رفتند؟ رئیسی اوایل جلساتی با احزاب و رسانه‌ای‌ها داشت که گویا آن هم تعطیل شده است و ادامه ندارد. بنظر می‌رسد ایشان با کانال اطلاعات اطرافیانشان خود را مطلع می‌کنند و این وضعیت نشان می‌دهد که رئیسی از رقبای خود درس نگرفته است.

مسائل اقتصادی و تورم اصلاح‌طلب و اصولگرا نمی‌شناسد بالاخره مشکلات برای همه است و فرزندان تمام خانواده‌ها دچار مشکلند. لذا من فکر می‌کنم که اگر رئیسی تلاشی برای حفظ پایگاه خود نکند دچار چالش جدی در دوره بعد می‌شود. البته شرایط برای دولت سخت است و کار خاصی نیز نمی‌تواند انجام دهد.

الان اولویت مشکلات کشور معیشت است و برای این مشکل باید به برجام بازگردند، اما در مقابل جراحی اقتصادی صورت گرفت تا قیمت‌ها واقعی شود اما نتیجه آن تورم بوده است. به دلیل مشکلات سیاست خارجی، دولت در چند سال آینده نیز نمی‌تواند کار خاصی انجام دهد و توانایی پیشبرد طرح‌ها را ندارد.

نزدیکترین راه برای حل نسبی و موقتی بحران نیز بازگشت به برجام و FATF است تا بتوانیم مقداری رونق اقتصادی داشته باشیم. شعارهایی هم که برای رونق صنعت و اقتصاد داده می‌شود نیاز به سرمایه‌گذاری دارد اما سرمایه‌گذاری ۱۵ سال است که روند منفی دارد.

جلسات و نشست‌های داخلی و اقتصاد دستوری چیزی را حل نمی‌کند. از سوی دیگر مشخص است که بزرگترین بدهکاران، شرکت‌های دولتی هستند و به همین جهت نمی‌توانند اشتغال‌زایی و خلق ثروت کنند.

 

با وجود عملکرد یکسال اخیر وزرای دولت، آیا رئیسی در مسیر پیش روی خود ناچار به تغییر وزرا و ترمیم کابینه خواهد شد؟

 

آقای رئیسی سابقه قضایی داشته است و در حوزه اجرا سابقه‌ای ندارد، البته در این یکسال با توجه به سفرها و گزارش‌ها با واقعیت مواجه شده است و می‌تواند اصلاحاتی در تیم دولت انجام دهد. مانند کنار گذاشتن وزیر کار که ناشی از واقع‌گرایی نسبت به وضعیت حاضر بود. مسئله هم صرفا مربوط به وزارت کار نیست بلکه تمامی وزارت خانه‌ها نیاز به اصلاح دارند و با شعار نمی‌توان دولت را اداره کرد. به همین دلیل حتی صدای مجلس نیز درآمده است و به طرح‌های برخی از وزرا از جمله شعار یک میلیون مسکن ایراد وارد کرده‌اند. یا در حوزه وزارت نیرو نیز مشکلات جدی وجود دارد که دولت ناچار است در چالش‌های عینی با واقعیت مواجه شود.

بنظر می‌آید که دولت در بخش‌های اقتصادی باید وزرای خود را ترمیم کند.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها