شراره درشتی: دوست نداشتم کسی از سرطانم خبر داشته باشد

شراره درشتی: دوست نداشتم کسی از سرطانم خبر داشته باشد

شراره درشتی گفت: ده سال است در سوئیس زندگی می‌کنم و خوشبختانه یا متأسفانه از فضای هنری دور بوده و هستم.

«عاقبت نقدفروشی، عاقبت نسیه‌فروشی» سال 77 به کارگردانی رضا ژیان روی آنتن می‌رفت و او نقش‌آفرینی می‌کرد. در «کاکتوس» محمدرضا هنرمند،‌ «فردا دیر است» حسن فتحی و «شن‌های کف رودخانه» یوسف سیدمهدوی را قبلاً به ایفای نقش پرداخته بود. اما اوج بازیگری و شناخته‌تر شدن شراره درشتی با سریال «زیر آسمان شهر» مهران غفوریان اتفاق افتاد و در «پدر خوانده» محمدرضا ورزی، نقش همسر شاه- فرح دیبا- را بازی می‌کرد. بعد از مجموعه «دفترخانه شماره 13» سیدوحید حسینی که از شبکه یک سیما روی آنتن می‌رفت دیگر خبری از شراره درشتی نبود.

یک خبر دوباره نام او را سَرِ زبان‌ها انداخت؛ "شراره درشتی به سرطان مبتلا شد". این خبر قدری دوستان،‌ همکاران و حتی کسانی که او را یا به نام همسرش رضا ژیان می‌شناختند و یا سریال «زیر آسمان شهر» و حتی حضورش در سریال تاریخی «پدر خوانده» را به یاد می‌آوردند، تلخ و شوکه‌کننده بود. چرا که درشتی نوشت: "من از سرطان قویترم. عشق بورزیم تا همیشه» سوئیس- زوریخ".

درشتی البته مجموعه «روزهای زندگی» و سینمایی «بله برون» و «شاخه گلی برای عروس» را در کارنامه خود دارد و «دختر گل فروش»، «مرده‌های بی‌کفن و دفن»، «جمعه سی دی» و «عروسی حاکم ملایر» را نیز جزو کارهای نمایشی است که درشتی برای ایفای نقش آن روی صحنه هم رفته است. با پیگیری‌هایی که انجام دادیم توانستیم با او لحظاتی هرچند کوتاه به گپ و گفت بپردازیم. درشتی در این مجال به خبرنگار خبرگزاری تسنیم، گفت: بسیاری از من در فضای مجازی می‌پرسند چرا این روزها نیستم و کاری برای سینما، تلویزیون و تئاتر ندارم؟ ده سالی می‌شود ایران نیستم و در واقع به سوئیس مهاجرت کردم و بیشتر زمانم را اینجا زندگی می‌کنم. باید بگویم خوشبختانه یا متأسفانه از این فضا دور بوده و هستم.

این بازیگر سینما و تلویزیون در پاسخ به این سوال که خبری از ابتلای سرطان شما چند روز پیش در فضای مجازی منتشر شد که تلخ و شوک‌آور بود، تأکید کرد: تقریباً می‌توان گفت، 5، 6 ماهی متوجه سرطان سینه شدم و فروردین‌ماه یک جراحی در ایران داشتم تا آنجا که امکان داشت توده سرطانی را درآوردند ولی برای ادامه درمان به سوئیس برگشتم و کار درمان را اینجا ادامه بدهم.

وی در خاتمه افزود: البته ترجیح دادم در این مدت کسی در جریان این بیماری نباشد و دیگران را نگران نکنم. خانواده درجه یک من، در جریان ابتلا به سرطان بودند و هیچ‌کسی از این ماجرا اطلاعی نداشت. ولی بسیار از ملت ایران تشکر می‌کنم بعد از این سال‌ها که نبودم هنوز مرا با کارهای هرچند کم و ناچیزم می‌شناسند. نسبت به این همه محبت و صمیمیت رفتار مردم ایران احساس غرور می‌کنم.

 

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها