18 نکته جذاب درباره بتهوون بزرگترین آهنگساز تاریخ + بیوگرافی و تصاویر
لودویگ فان بتهوون یکی از آهنگسازان بزرگ موسیقی کلاسیک به شمار میرود. او آثاری بزرگ آفرید و با خلق تنها ۹ سمفونی به جایگاهی جاودانی در پهنه موسیقی دست یافت. مروری داریم بر زندگی او.
سرویس فرهنگی مستقلآنلاین: لودویگ وان بتهوون در 17 دسامبر سال 1770 در شهر بن آلمان دیده به جهان گشود. پدرش «یوهان وان بتهوون» اهل هلند (فلاندر آن زمان) بود و مادرش «ماگدالِنا کِوِریچ وان بتهوون» تبار اسلاو داشت. وی بهعنوان بزرگترین موسیقیدان تاریخ در دوران کلاسیک و آغاز دوره رمانتیک بشمار میرود.
خانواده او در اصل بلژیکی بودند از مادر بتهوون همیشه بهعنوان بانویی مهربان و خوشقلب یاد میشود. بتهوون نیز از مادرش بهعنوان بهترین دوست خود یاد میکرد.
نخستین آموزشهای موسیقی او در سن 5 سالگی آغاز شد. اولین معلم موسیقی بتهوون پدرش بود. یوهان وان بتهوون اعتقاد داشت که بهسرعت میتواند این کودک را بهعنوان پدیده دنیای موسیقی به جهان معرفی کند. به همین خاطر آموزش پیانو را از سنین خردسالی آغاز کرد. بتهوون در همان اوایل کودکی به موسیقی علاقه نشان داد و پدرش روز و شب به تعلیم وی همت گماشت. این آموزش حتی پس از تمرینهای روزانه یا بازگشت از نوازندگی در سالنهای موسیقی ادامه داشت.
بدون شک، این کودک استعداد خدادادی داشت و پدرش آرزوی پرورش موتزارت دیگری از وی را در سر میپروراند. بعد از آن، بتهوون تحت آموزش «کریستین گوتلوب نیفه» قرار گرفت. نیفه پی برد که بتهوون تا چه حد در موسیقی بااستعداد است. بنابراین علاوه بر آموختن موسیقی، بتهوون را با آثار فلاسفه کهن و نوین آشنا کرد.
نیفه در سال 1783 مجلهای با عنوان «مجله موسیقی» منتشر نمود و درباره دانشآموز خود نوشت: ‹‹ اگر او ه همین منوال پیش برود، بدون شک موتزارت جدیدی خواهد شد.
در ژوئن 1784 و به سفارش نیفه، لودویک درحالیکه تنها 14 سال داشت، بهعنوان نوازنده ارگ در دربار «مارکسیمیلیان فرانز» عضو هیئت گزینش شهر کوگولن منصوب شد. این شغل به او این توان را داد که با محافل دیگری علاوه بر محفل خانوادگی و دوستان آشنا شود؛ او با افرادی آشنا شد که تا آخر عمر بهعنوان دوست در کنار وی بودند که از جمله آنها میتوان به خانواده «رییس»، «فان برونینگ»، «چارمینگ الهئونور»، «کارل آمندا» که یک نوازندهی ویولن بود و دکتر «فرانز گرهارد وگلر» اشاره کرد.
پرنس ماکسمیلیان فرانز از استعداد بتهوون با خبر بود. از این رو، در سال 1787 او را به وین فرستاد تا با موتزارت دیدار کرده و مراتب موسیقی خود را افزایش دهد. از وین بهعنوان شهری یاد میشود که مهد فرهنگ و موسیقی بود.
وقتی بتهوون در وین بود، نامهای به دست او رسید و از وی خواسته شد به بن برگردد، چرا که مادرش در حال مرگ بود. او در سن ۱۷ سالگی (17 ژوئیه 1787) مادر خود را از دست داد و با درآمد اندکی که از دربار میگرفت، مسئولیت دو برادر کوچکترش را برعهده داشت.
وی در سال ۱۷۹۲ به وین نقلمکان کرد و تحت آموزش «ژوزف هایدن» قرار گرفت. ولی هایدن پیر در آن زمان. اوج شهرت بود و زمان بسیار کمی را میتوانست صرف بتهوون بکند همین دلیل، بتهوون را به دوستش یوهان آلبرشتبرگر معرفی کرد.
از سال ۱۷۹۴ بتهوون به صورت جدی و با علاقه شدید، نوازندگی پیانو و آهنگسازی را شروع کرد و بهسرعت، بهعنوان نوازنده چیرهدست پیانو و نیز کمکم بهعنوان آهنگسازی توانا، سرشناس شد.
او از سال ۱۸۰۰ به ناشنوایی تدریجی خود پی برد. برای یک آهنگساز و نوازنده هیچ اتفاقی نمیتواند ناگوارتر از ناشنوایی باشد، اما این موضوع نتوانست مانعی جدی برای بتهوون باشد.
بتهوون بالاخره شیوه زندگی خود را انتخاب کرد و تا پایان عمر به همین شیوه ادامه داد: بهجای کار برای کلیسا به کار آزاد پرداخت و خرج زندگی خود را از برگزاری اجراهای عمومی و فروش آثار و نیز دستمزدی که عدهای از اشراف به دلیل تواناییهایش به او میدادند، تأمین میکرد.
نخستین اثر بزرگ بتهوون سنفونی شماره ۳ بود. در سال ۱۸۰۴ نخستین اپرایش به نام فیدلیو با موفقیت روبرو شد، سنفونی چهارم و پنجم و ششم را در همین سالها به وجود آورد تا اینکه در سال ۱۸۱۹ بهکلی کر شد و ارتباطش با دنیای اصوات قطع شد.
بتهوون به خاطر از دست دادن شنوایی دچار بحران روحی شدید شد و او در این دوران آثار بسیار برجستهای از خود به یادگار گذاشت آثار بسیار برجستهای که درونمایه اکثر آنها شجاعت، نبرد و ستیز است در این دوران شکل گرفتند. این آثار بزرگترین و مشهورترین آثار موسیقی کلاسیک را شامل میشود: شش سنفونی (شمارههای ۳ تا ۸)، سه کنسرتو پیانو (شمارههای ۳ تا ۵) و تنها کنسرتوی ویولن، پنج کوارتت زهی (شمارههای ۷ تا ۱۱)، هفت سونات پیانو (شمارههای ۱۳ تا ۱۹) شامل سوناتهای والدشتاین و آپاسیوناتا و تنها اپرای بتهوون «فیدلیو».
با توجه به عمق و وسعت مکاشفات هنری بتهوون، همچنین موفقیت وی در قابلدرک بودن برای دامنه وسیعی از شنوندگان، هانس کلر موسیقیدان و نویسنده انگلیسی اتریشی تبار، بتهوون را اینچنین توصیف میکند: "برترین ذهن در کل بشریت ".
روز پانزدهم نوامبر 1815 با مرگ "کارل " مصادف بود. برادر دوستداشتنی او هنگام مرگ وصیت کرد فرزندش تحت حضانت "بتهوون " بزرگ شود. این بار نیز بهخوبی به وظایف خود عمل کرد، بااینحال، ناشنوایی باعث شد در ایجاد ارتباط کامل با کودک ناکام باشد. در سال ۱۸۲۳ با همه بدبختیها و علیرغم مشکل کری، سنفونی نهم (کورال) و میساسولمیسیس دو اثر بزرگ خود را در موسیقی سمفونیک و آوازی ایجاد کرد که این آهنگها یک افتخار ابدی برایش باقی گذاشتند.، سمفونی شماره ۹، آخرین سوناتهای پیانو و آخرین کوارتتهای زهی را به وجود آورد آخرین کارهای او شگفتی خاصی دارند و مملو از معانی مرموز و ناشناخته هستند.
در سال ۱۸۲۶ بیمار شد، ناچار شدند او را تحت عمل جراحی قرار دهند ولی حالش بهتر نشد؛ و او از دنیا رفت بتهوون، بهعنوان بزرگترین موسیقیدان تاریخ، همیشه موردستایش قرار گرفته و آوازهٔ او موسیقیدانان، آهنگسازان و شنوندگانش را در تمام دوران تحت تأثیر عمیق قرار داده است.
در ادامه مروری داریم بر 18 نکته جذاب درباره زندگی او.
زندگی عشقی مرموز بتهوون
1- فرانتس وگلر دوست صمیمی بتهوون مینویسد که در میان کاغذهای شخصی او نامههای عاشقانهای به یک زن دیده شده که هویت او هرگز معلوم نشده است.
بتهوون شلخته و تندمزاج
2- باقیمانده غذا و خوراکیها توی ظرفهای نزدیک پیانو او میماند و گاه در میان کاغذ نتهای او دیده میشد. بتهوون که در جوانی آهنگسازی شاد و شوخ بود به میانسالی بداخلاق تبدیل شد. او در نامهای به یکی از دوستانش ناشنوایی را دلیل تندمزاجی دانسته است. وقتی بعد از مرگ برادرش حضانت فرزند او یعنی کارل را قبول کرد بهاندازهای با این نوجوان خشن برخورد میکرد که او اقدام به خودکشی کرد.
بتهوون موسیقیدانی انقلابی
3- دوران موسیقی کلاسیک در وین با بتهوون به پایان رسید، او آهنگساز انقلابی و آغازگر رمانتیسم در موسیقی بود. وی برای سمفونی شماره 9 چکامهای نوشت که پیش از آن هرگز این امر روی نداده بود. وی برای قطعات نمایشی خود نیز مشهور است و بهجای داستانها پیرنگهای کوتاه را ترجیح میداد که آسانتر شناخته میشوند همانطور که در سمفونی پنجم وی دیده میشود. بتهوون 240 اثر از جمله سمفونی، کنسرتهای پیانو، قطعات چهارتایی برای سازهای زهی و یک اپرا ساخته است.
4- بتهوون در سال 1805 برای اولین بار اپرای فیدیلیو را که داستانی از ماجراهای رویداده حین انقلاب فرانسه بود اجرا کرد. در اولین اجرا منتقدان بهشدت از وی ایراد گرفتند، اما بتهوون در سالهای بعد بارها این قطعه اپرا را بازنویسی کرد.
بتهوون ستایشگر ناپلئون
5- بتهوون به فلسفه، ادبیات و سیاست نیز علاقهمند بود و در نیمه نخست عمرش شیفته ویژگیهای قهرمانانه در انسانها بود. او سمفونی سوم خود را که "اروئیکا " (قهرمانی) نام دارد، در ستایش آرمانهای انقلاب فرانسه به ناپلئون تقدیم کرد، اما پس از پشت کردن ناپلئون به آرمان دموکراسی و تاجگذاری او از کار خود پشیمان شد. بتهوون سپس برگ تقدیمنامه را دور انداخت و بر روی نسخه تازه نوشت: «تقدیم به خاطره یک مرد بزرگ».
6- پیشدرآمد سمفونی پنجم وی بسیار مشهور اما تنها از چهار آهنگ تشکیل شده است. با بتهوون 9 سمفونی نوشته است که از موتزارت (41 سمفونی) بسیار کمتر است، هر ارکستر قابلاحترام و بزرگی در سراسر جهان این سمفونیها را بهعنوان آثار استاندارد اجرا میکند. سمفونیهای بتهوون بهاندازهای جامع است و آهنگی شگرف دارد که بسیاری از آهنگسازان بعد از او بهسختی توانستهاند از آنها رمزگشایی کنند.
مشکل ناشنوایی بتهوون
7- مومان نهایی در سمفونی نهم بتهوون از همه مشهورتر است و تأثیر بسیاری بر شاعران آلمانی از جمله فردریش شیلر و شعر سرود شادی وی داشته است؛ اما بتهوون زمانی این قطعه را به پایان برد که شنوایی خود را تا حد زیادی از دست داده بود. وقتی برای اولین بار این سمفونی را در مارس 1824 اجرا کرد نتوانست صدای تشویق دیوانهوار حضار را بشنود.
8- این سمفونی تا امروز بر موسیقیدانان تأثیر دارد و بهعنوان الگوی اصلی ترانه پاپ 'آوازی از شادی ' در دهه 1970 بود. استاندارد موسیقی هشتاددقیقهای برای لوح فشرده اولین بار در سال 1982 مطرح شد و این الگو نیز از اندازه نسبتاً هفتاددقیقهای این سمفونی برگرفته شده است.
9- بتهوون از اواخر ده بیست زندگی خود بهتدریج شنوایی را از دست داد در سن 48 سالگی اصلانمی شنید اما با مشکل وزوز گوش روبرو بود. بر اساس مطالعات جدید ناشنوایی وی از نوعی حصبه ناشی شد. باوجوداین بیماری به آهنگسازی ادامه داد. او از استعداد دانگ مطلق بهره میبرد بنابراین میتوانست صداها و هارمونی آلات موسیقی را بهخوبی در مغزش مجسم کند. در پایان عمر انسانی منزوی و بدخلق بود که محققان زندگی بتهوون معمولاً ذکر این سالهای زندگی او را ناعادلانه میدانند.
10- بتهوون یکی از بزرگترین آهنگسازان جهان است. بااینحال روند کار این آهنگساز معروف در تصنیف موسیقی کمی نامتعارف بود. این آهنگساز آلمانی اغلب آهنگهای خود را در حین شستوشوی خود در حمام تصنیف میکرد! گفته میشود بتهوون دور اتاقش راه میرفت و سعی میکرد به یک قطعه هنری فکر کند. درنهایت تشتی آب روی خودش ریخته و به کارش ادامه میداده است. این آهنگساز چند عادت عجیب دیگر هم داشت. مثلاً او بهندرت موها و ریشهایش را کوتاه میکرده زیرا باور داشته که این کار به خلاقیت آسیب میرساند. بتهوون همچنین زیاد به ظاهر خود توجهی نمیکرده و معمولاً کثیف و ژولیده بودهاند.
11- تاریخ تولد دقیق بتهوون نخستین معمای بزرگ در مورد این آهنگساز مشهور است. ۱۷ دسامبر سال ۱۷۷۰ بهعنوان روز غسل تعمید بتهوون ثبت شده و گفته میشود که او احتمالاً یک روز پیش از آن به دنیا آمده است. بتهوون در دوران کودکی نواختن پیانو و ویولن را آموخت، در ۷ سالگی اولین کنسرت خود را اجرا و در ۱۲ سالگی نخستین اثر خود را خلق کرد. این آهنگساز بزرگ در روز ۲۶ مارس ۱۸۲۷ در سن ۵۶ سالگی در وین از دنیا رفت.
نقش بتهوون در تاریخ موسیقی
12- چهرهی گیرا و موهای آشفتهی بتهوون هماهنگ با نقش انقلابی او در عرصه موسیقی است. او پیشگام نهضت رمانتیسم بود. او در سمفونی نهم خود به کاری جسورانه دست زد و از گروه کر استفاده کرد؛ کاری که پیش از او در عرصه موسیقی سمفونیک سابقه نداشت. بتهوون در طول عمر خود حدود ۲۴۰ اثر آفرید که از جمله ۹ سمفونی، یک اپرا، کنسرتوهای پیانو و کنسرتهای گوناگون برای سازهای زهی را در برمیگیرد.
شخصیت و اخلاق بتهوون
13- گفته میشود که بتهوون در دوران جوانی بشاش بوده و شخصیت او با گذشت زمان تندخو و مشاجرهجو شده است. او بیشتر اوقات با دیگران با تلخی برخورد میکرد. لباسهایش اغلب ناپاکیزه و بههمریخته بود و خانههای او نیز معمولاً نامرتب و کثیف بود. بتهوون پیوسته با صاحبخانههای خود مشکل داشت و در طول ۳۵ سال زندگی در وین دهها بار محل زندگیاش را تغییر داد. او معتقد بود، هنرمندان بهاندازه اشراف قابلاحترام هستند.
نبوغ و کمالگرایی بتهوون
14- بتهوون آهنگسازی کمالگرا بود که آثار خود را در واقع نه برای همدورههای خود که برای نسلهای بعدی خلق کرد. او پیوسته آثار خود را صیقل میزد. بتهوون با تکیه بر پشتکار، اندیشه باز و نبوغش به هنرمندی مستقل در دوران خود بدل شد که میتوانست بدون وابستگی به اشراف از طریق موسیقی امرار معاش کند. او هنر خود را نه برای درباریان فاسد و اشراف جاهطلب بلکه برای همه شهروندان میخواست.
15- تنها اپرای کامل بتهوون به نام "فیدلیو " که شکل نهایی آن در سال ۱۸۱۴ به اجرا در آمد، سراسر در ستایش از پیکار در راه آزادی است. قدرتهای استبدادی هیچگاه به این اپرا روی خوش نشان ندادند، اما دوستداران موسیقی همواره بهعنوان اثری اصیل از آن استقبال کردند. بیشتر صحنههای اپرای بتهوون در سیاهچال زندان میگذرد و در آریاهای مؤثر و پرشور اپرا، همدلی با محکومان و ستمدیدگان موج میزند.
سمفونیهای مشهور بتهوون
16- "تا−تا−تا−تاآآآ " ضربههای آغازین سمفونی پنجم بتهوون است که برای گوش کمتر کسی ناآشناست. همین چهار ضربه در جمله اول این سمفونی کافی بود که این اثر جاودانی شود. بتهوون در مجموع ۹ سمفونی خلق کرد که بسیار کمتر از شمار سمفونیهایی است که برای نمونه موتسارت (۴۱ سمفونی) آفریده است. سمفونیهای بتهوون اما از لحاظ کیفیت کمنظیرند و جزو برنامههای ثابت ارکسترهای معروف در جهان هستند.
سمفونی نهم بتهوون
17- سمفونی ۹ بتهوون با موومان چهارم و کورال از مهمترین آفریدهها در موسیقی است. این اثر را چکیده فرهنگ اروپای مدرن دانستهاند. سمفونی ۹ مدیحهای نیرومند و شاداب در ستایش از آرمانهای جنبش روشنگری است، صلای آزادی برای همه انسانها فراسوی تمام مرزها و نژادها. سرود "در ستایش شادی " بر پایه شعر فریدریش شیلر چکامه کاملی در بزرگداشت سروری آدمی در جهانی فارغ از قید و بندگی است. نمایی از پارتیتور سمفونی ۹.
نامه کشفشده بتهوون
18- اخیراً نامهای دستنویس و نایاب از آهنگساز آلمانی، لودویک فون بتهوون به دست آمده است که در آن از بیماری و بی پولی خود گلایه میکند. این میراث که در موسسهای در شمال آلمان رونمایی شده است، هیجان زیادی را بین دوستداران این نابغه موسیقی برانگیخته است. به گفته موسسه برامس، این نامه ششصفحهای که امضا و مهر آهنگساز را در بردارد، در واقع، در تلاش برای فروش اثر معروفش، "مسا سولمنیس " که در سال 1823 ساخته شده بود و خطاب به فرانتز آنتون اشتوکهاوزن، هارپیست و آهنگساز نوشته شده بود. بتهوون از اشتوکهاوزن کمک خواسته تا بتواند خریداران کلانی برای این اثرش بیابد. به گفته استفان ویمار، از پژوهشگران این موسسه، نکته جالبی که در این نامه به چشم میخورد شرایط زندگی شخصی او مانند نگرانیهای مالی، بیماری چشم و پیدا کردن یک دندانپزشک دوستدار موسیقی است که به او نامهای فرستاده بوده است. بتهوون در این نامه که با گذر زمان زردرنگ شده و باید در شرایط خاص نگهداری شود و با دستکش جابهجا گردد، نوشته است که «حقوق پایین و خرج درمان باعث شده است که به دنبال پول بیشتری باشم.» بتهوون که در زمان نوشتن این نامه 53 سال داشته است از هزینه گزاف تحصیلات پسر برادرش سخن گفته و اینکه پس از مرگ او به حمایت نیاز دارد. بتهوون در پایان نوشته است که وقتی نامهای برایم میفرستید تنها بنویسید "برسد به دست ال. وی. بتهوون در وین ". این نامه نهایتاً به رنه ورت، معلم موسیقی که یک از وارثان اشتوکهاوزن بود رسید ". ولفگانگ سنبرگر، مدیر موسسه برامس، میگوید: «این نامه، ارثیه تاریخی بسیار ارزشمندی است و برگ خوششانسی برای این موسسه ارزش این نامه تا بیش از 100 هزار یورو (127 هزار و چهارصد دلار) تخمین زده شده بود.
ارسال نظر