بررسی نامزدهای بخش مجموعه داستان جایزه جلال آلاحمد
در این گزارش به معرفی شش نامزد بخش مجموعه داستان کوتاه دوازدهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد میپردازیم.
سرویس فرهنگی مستقل آنلاین: جایزه ادبی جلال آلاحمد یک جایزه ادبی دولتی است که به منظور معرفی آثار برگزیده ادبیات داستانی در ایران پایهگذاری شدهاست. این جایزه به نام جلال آل احمد نویسنده مشهور ایرانی، و از بزرگترین روشنفکران معاصر جهان نامگذاری شدهاست و با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۸۷ نخستین دوره خود را در سالروز تولد آلاحمد آغاز کرد.
از هفتمین دوره برگزاری جایزه ادبی جلال، بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان برگزارکننده این رویداد ادبی میباشد. مؤسسه بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان قرار است در آذر ماه هر سال مقارن با تولد جلال آل احمد جشنواره جایزه ادبی جلال آل احمد را برگزار کند. هدف از اهدای جایزه، «ارتقای زبان و ادبیات ملی- دینی» از رهگذر بزرگداشت پدید آورندگان آثار برجسته، بدیع و پیشرو است. هدف از ایجاد این سایت، معرفی جایگاه جایزه جلال آل احمد و اخبار و تازههای مربوط به جشنواره است.
به گزارش ایبنا، هیئت داوران بخش «مجموعه داستان کوتاه» دوازدهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد، اسامی شش نامزد راهیافته به مرحله نهایی این بخش را به ترتیب حروف الفبا «افتاده بودیم در گردنه حیران» به قلم حسین لعل بذری از نشر نیماژ، «قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟» به قلم راضیه مهدیزاده از نشر هیلا، «قنادی ادوارد» به قلم آرش صادق بیگی از انتشارات مرکز، «گرنوشته» به قلم مسعود سلطانی از انتشارات سوره مهر، «مشت خالی گل یا پوچ» به قلم ماندانا جعفری از انتشارات یوشا، «هفت گنبد» به قلم محمد طلوعی از انتشارات افق اعلام کردند.
این شش اثر به داوری خسرو باباخانی، احسان عباسلو و علیاصغر عزتیپاک به مرحله نهایی داوری دوازدهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد راه پیدا کردهاند که در ادامه به معرفی آنها میپردازیم.
«افتاده بودیم در گردنه حیران»/ نوسان میان وهم و واقعیت
داستانهای مجموعه «افتاده بودیم در گردنهی حیران» جهانی ملموس و آدمهایی زنده را با خوانندگانش به اشتراک میگذارد. حسین لعل بذری با زبانی تراشخورده و نثری پخته و منسجم، به خلق فضاهایی دست میزند که میان وهم و واقعیت در نوسان است و آدمهایی را به نمایش میگذارد که با ویژگیها و واکنشهای زنده و قدرتمندشان به خوبی قابلیت ماندگار شدن در ذهن خواننده را دارا هستند. نویسنده در این مجموعه با بهره گرفتن از فرهنگها و گویشهای مختلف، فضایی متنوع ایجاد میکند و از یکنواختی و سکونی که گریبانگیر بخش عمدهای از فضاهای داستانی اخیر است، دور میشود. حسهای متنوع انسانی از مرگ و رنج گرفته تا عشق و امید، در این مجموعه هر یک سهم خود را دارند و هیچکدام جا را بر دیگری تنگ نمیکنند. هرچند درد و مرگ عناصر پررنگی در داستانهای لعل بذری هستند، اما «افتاده بودیم در گردنهی حیران» کتابی است که با وجود تمام ناکامیها و رنجها و مرگهایی که روایت میکند، در نهایت خالصانه در ستایش عشق و زندگی تصنیف شده است.
«افتاده بودیم در گردنه حیران» نوشته حسین لعلبذری در 110 صفحه از سوی نشر نیماژ منتشر شده است. اغلب داستانهای این کتاب برگزیده جشنوارههای مختلفی چون یوسف، متیل، کبوتر حرم، حیات و نارنج بودهاند.
«قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟»/ مقایسهای میان نیویورک و ایران
«قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟» شامل چهارده داستان است که اکثر آنها در شهر نیویورک، به عنوان یکی از پایتختهای فرهنگی، هنری و ادبی دنیا، روایت میشود. در این داستانها با زندگی شخصیتهای ایرانی و مهاجران و نگاه جدیدشان به جهانی در هم پیچیده و تازه روبهرو هستیم و همچنین با نوعی مقایسه ناخودآگاه بین ایران و شهر نیویورک و زندگی در دو دنیای گوناگون. در نهایت این مقایسه به برتری هیچکدام نمیانجامد اما به شناختی تازه منجر میشود. بیمکانی و نداشتن قرار، موضوع اصلی این داستانهاست. یکی را برای یافتن شهری آرمانی به سقراط و خرابههای یونان میکشاند و دیگری را به کشتن مادربزرگ و فرستادنش به بهشت. یکی دیگر را به خانهای در شهر نیویورک امید میدهد و آن یکی فکر میکند در چشمهای مادرش چیزی تغییر کرده و باید از بوستون بلیط اتوبوس بگیرد و راهی شود تا نگاهی دوباره به مادر بیندازد. دیگری میگردد و مردههای کشور و سرزمینش را در مرزهای دور شهری دیگر زنده میکند و یکی دیگر در قطاری با یک سرباز آمریکایی رو دررو میشود. نکته جالب درباره این کتاب این است که این کتاب در برخی رسانهها به عنوان رمانی با 14 فصل معرفی شده است. «قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟» به قلم راضیه مهدیزاده در 152 صفحه، از سوی انتشارات هیلا راهی بازار نشر شده است.
«قنادی ادوارد»/ قاجار، انقلاب، جنگ و اکنون
آرش صادقبیگی نویسنده مجموعهداستان «بازار خوبان» است که جایزه کتاب سال و همچنین جایزه جلال را در سال 94 برایش به همراه داشت. صادقبیگی مدتی را هم به عنوان سردبیر مجله داستان همشهری فعالیت کرده است. کتاب «قنادی ادوارد» از شش داستان تشکیل شده است. خصوصیت بارز نوشتههای صادق بیگی این است که طیف خاصی از مخاطبان را در برنمیگیرد و همه میتوانند با خواندن داستانهای او لذت ببرند. شاید اقبال جایزههای ادبی به داستانهای این نویسنده همین خوانش آسان آن و لحن خاص روایت او باشد که حال افسرده معمول دیگر نویسندگان را ندارد. داستانهای این مجموعه پیرنگهای متفاوتی دارند اما نمیتوان رگههایی از اشتراک را که آنها را کنار هم به یک مجموعه تبدیل کرده، نادیده گرفت. شاید منشا این نکات تنها ویژگیهای نثری که هر نویسندهای مختص به خودش دارد، باشد؛ چراکه واضح است این مجموعهداستان برخلاف خیلی از مجموعههای دیگر موضوع واحدی ندارد اما میشود گفت تمام داستانهای این مجموعه به یک اندازه خوب هستند و در تمام داستانها پلات بهتر از شخصیتپردازی است. «قنادی ادوارد» مجموعهداستانی کامل است که از زمان قاجار، انقلاب، جنگ و اکنون روایت میکند، اثری که بیشترین زمانها و موضوعات را در کمترین حجم جای داده است.
«قنادی ادوارد» به قلم آرش صادق بیگی در 104 صفحه از سوی انتشارات مرکز راهی بازار نشر شده است.
«گرنوشته»/ رمان یا مجموعه داستان
کتاب «گرنوشته» اثر مسعود سلطانی از تولیدات سال 1397 واحد آفرینشهای ادبی حوزه هنری چهارمحال و بختیاری است که از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. این اثر با به تصویر کشیدن زندگی مردم استان چهارمحال و بختیاری در دوره قاجار، روایتگر دلاوریهای مردان و زنان این سرزمین، در برابر ظلم و جور خوانین است. نام کتاب «گر نوشته» از عنوان کتیبهای متعلق به 4000 سال قبل از میلاد مسیح اقتباس شده که منقوش بر دیوارهای صاف و صیقلی در کوه جهانبین در شهر هفشجان است که روزگاری در راه دزپارت قرار داشت. «گر نوشته» علاوه بر قصه دراماتیک از چهار دیدگاه روایت میشود و میتوان ادعا کرد به لحاظ مدرننویسی در جایگاه خوبی قرار دارد و نویسنده سعی کرده است کتاب را به سمت چند صدایی هدایت کند. نکته جالب در رابطه با این اثر این است که نویسنده کتاب معتقد است «گر نوشته» رمان است. کتاب «گر نوشته» در 162 صفحه از سوی انتشارات سوره مهر راهی بازار نشر شده است.
«مشت خالی گل یا پوچ»/ جهانی برای آشنایی با دنیای تضادها
داستانها به اجاره دادن آپارتمان یا به زعم راوی یک خانه شصت متری، یکخوابه لوکس میپردازد. رهن کامل بهانهای است برای سرزدن به خانه و زنی که گذشته و دلتنگیاش را به همراه تمامی علایق و تنفرهایش در اثنای آمد و رفت مشتریانی که بی میل و مایل به اجاره خانه او هستند با ما مرور میکند و خانه بهانهای میشود برای زنده کردن آن همه خاطرات. در این خانه همنشین زنی میشویم که به قول خود همیشه جزئیات را میبیند و تضادها به وضوح مشخص است. شاید یک عامل پیش بردن داستانها همین نگاه متضاد نویسنده است. اما این خانه صرفاً محل آشنایی با این زن نیست بلکه جهانی است در خود که ما را با دیگرانی آشنا میکند که هر یک دغدغهها و علایق خاص خویش را دارند و به عبارتی دیگر در جهانی از تفاوتها و تضادها به سر میبرند. پس از بخش معرفی خود و خانه به عنوان دری برای ورود به جهان داستان و خانه و خانم خانه، نویسنده در شانزده بخش کوتاه دیگر این کتاب، از آدمهایی میگوید که به عنوان مستاجر احتمالی برای بازدید میآیند و هر یک داستان خود را دارند. انتخاب آدم هایی که برای بازگویی سرگذشتشان و البته اجاره خانه مراجعه میکنند هوشمندانه است و دست نویسنده را باز میگذارد تا طیف مختلفی از آدمها را بر صحنه کاغذ روان سازد. این طیف میتوانند نماینده گروه کثیری از مردمیباشد که روزمره با آنان سروکار داریم و بدین ترتیب میشود نگاه نویسنده را در لابلای نوشتههایش نسبت به این دست آدمها رصد کرد. زبان سلیس و راحت اثر و واگویههای احساسی راوی این کتاب را برای خوانندگانی که به دنبال یک داستان خوشخوان و در عین حال دارای اندیشه و احساس هستند جذاب نموده است.
«مشت خالی گل یا پوچ» به قلم ماندانا جعفری در 161 صفحه از سوی انتشارات یوشا منتشر شده است.
«هفت گنبد»/ سفر به کشورهای همسایه
این کتاب از هفت داستان تشکیل شده است. در داستانهای کتاب پیش رو، راویها هفت سفر به کشورهای همسایه ایران میکنند و در این سفرها، در پی درون خودشان هستند. این جستوجو به روایت قصه زندگی این افراد میانجامد. سفرهای مورد اشاره هم به سوریه، ارمنستان، لبنان، عراق، گرجستان، افغانستان و عمان هستند.
هر یک از داستانهای کوتاه این اثر در یکی از شهرهای کشورهای همجوار با ایران در خاورمیانه میگذرد و طلوعی پیش از این تاکید داشته که برای نگارش این داستانها به تمامی شهرها و کشورهایی که در این داستان حضور دارند سفر کرده است. قبل از هرچیز، هفت گنبد که نام روایتشده از یک اثر حکیم نظامی نیز به شمار میرود و البته طلوعی نیز به نوعی عنوان کرده که قصد توجه دوباره این اثر را داشته و به نوعی سعی در بازآفرینی این اثر در قالب تحت پسند خودش داشته است. هفت گنبد به روایت نظامی در بخش میانی خود دربردارنده هفت داستان از هفت همسر بهرام پنجم ساسانی است که برای او روایت شده است و جدای از روح غنایی و تخیل رمانتیک خود سعی کرده تا روح حماسه را نیز در پیوند با داستان بیان کند و مساله اصلی هفتگبند و یا شاید مهمترین مساله آن با مخاطب نیز از همین بخش نشات میگیرد. داستانهای طلوعی با توجه به جغرافیایی رخداد آنها تنها کمی رومانتیک است و نه حماسی و یا چیز دیگری.
«هفت گنبد» به قلم محمد طلوعی در 216 صفحه از سوی انتشارات افق منتشر شده است.
ارسال نظر