یوسف مولایی استاد حقوق بینالملل در گفتگو با مستقل:
پرونده هستهای صحنه زورآمایی آمریکا و روسیه شده است
دکتر مولایی میگوید: پرونده هستهای صحنهی زورآمایی غرب با روسیه میشود و روسها مخصوصا میخواهند ببیند که برای حل مشکل اوکراین از ظرفیتهای پرونده هستهای چقدر میتوانند بهره مند شوند نتیجتا این پرونده با موضوع اوکراین نیز گره خورده است.
پرونده هستهای صحنه زورآمایی آمریکا و روسیه شده است
سرویس سیاسی
مذاکرات ایران و ۱+۵ به نتایج ۹۷ درصدی رسیده بود که ناگهان متوقف شد و پرونده ایران به شورای حکام رفت و یک قطعنامه توصیهای علیه ایران تصویب شد. حالا این سوالات پیش آمده که بر سر ۹۷ درصد مباحث حل و فصل شده چه آمد؟ آن ۳ درصد حل نشده چقدر بزرگ بود که ۹۷ درصد را از پای درآورد؟ و بالاخره آیا دوباره احتمال ادامه مذاکرات وجود دارد یا به سمت قطعنامههای شورای امنیت میرویم؟ سوالاتی است که برای یافتن پاسخ آن بناچار باید کل پروسه مذاکرات در دولت رئیسی را بازخوانی کنیم.
اما مسیر رفت و برگشتی مذاکرات، رجزخوانی طرفین دعواست یا جدی است؟ آیا ایران در حال وقت خریدن است و گذشت زمان به نفع ایران است یا به نفع غرب؟
به جهت بررسی موضوع فوق گفتگو کردیم با یوسف مولایی کارشناس روابط بین الملل و استاد دانشگاه که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
با وضعیت فعلی که در مذاکرات برجامی به وجود آمده است آیا میتوان در توضیح این صحنه ادعا کرد که برجام به پایان خود رسیده است؟
خیر به لحاظ حقوقی به هر حال برجام یک توافق زنده است که آثاری نیز برای طرفین دارد و پایان غم انگیز آن در خود برجام پیشبینی شده است که مکانیسم ماشه در بند ۳۶ و ۳۷ است و نهایتا در شورای امنیت باید نسبت به آن تصمیمگیری شود.
از سوی امیرعبداللهیان مطرح شده است که بسته مذاکراتی جدیدی برای ادامه روند گفتگوها از سوی ایران به غرب ارائه شده است؛ بنظر شما مذاکرات از سر گرفته خواهد شد و در صورت اجرای دوباره، شکل مذاکرات تغییر خواهد کرد؟
من در مطالب قبلی هم گفتهام که ایران و آمریکا گزینه دیگری غیر از مصالحه و رسیدن به یک توافق در این پرونده ندارند. گزینه جایگزین آن بسیار پرهزینه است و نه آمریکا نه ایران از آن استقبال نمیکنند و هزینه توافق هرچقدر بالا باشد از هزینه عدم توافق کمتر است، چون ما گزینه جانشین بهتری نداریم.
نهایتا طرفین باید به این فکر کنند که برجام باید به هر صورت احیا شود. این چانهزنیها زورآزماییهایی است که امتیاز بیشتری بگیرند، اما اگر احساس کنند به آخر خط رسیدهاند در هر وضعیتی توافق خواهند کرد.
با تشدید تحریمها و قطعنامهی جدید شورای حکام آیا احتمال دارد ایران از مواضع خود کوتاه بیاید؟ رفتار احتمالی آینده ایران در مقابل مذاکرات چه خواهد بود؟
ایران هیچوقت به لحاظ پرستیژ سیاسی کوتاه نمیآید و مواضع تندی میگیرد و میگوید اینها بیاعتبار است و من تحت فشار نیستم، اما به مرور مسیر تعامل با سازمانهای بین المللی را بلد است.
این قطعنامه نیز با توجه به محتوایی که دارد از ایران بیشتر همکاری میخواهد و اگر همکاری صورت نگیرد گامهای بعدی قطعنامههای تندتری است و شورای حکام تصمیم میگیرد که به شورای امنیت برود یا خیر و در آن جا نیز مسیر وتو هست. اما اگر کار به آن جا برسد و اروپاییها از همکاری آینده ایران در قالب برجام قطع امید کنند به فعال کردن مکانیسم ماشه منجر خواهد شد.
در وضعیت فعلی بنظر شما ایران چقدر تمایل دارد که با وجود فشارها دوباره تن به مذاکرات بدهد؟
ما از حرفهای رسمی مقامات چیزی نمیتوانیم برای تحلیل استفاده کنیم چون این حرفها تقابلی است و میخواهند در مقابل آمریکا بگویند ما عقب نشینی نمیکنیم و مواضع را حفظ میکنیم و ما سرنوشت معیشت مردم را به برجام گره نمیزنیم. در حالیکه سرنوشت مردم گره خورده است و باید این گره را باز کرد و در مرحلهای هستیم که باید گرهها را باز کنیم.
بنابراین اراده واقعی مقامات ایران از بیاناتشان خیلی آشکار نمیشود ما به هر حال بر اساس تجربه و با خطهای دیگر میتوانیم امیدوار باشیم در ایران تمایل مذاکره و احیا برجام وجود دارد و اراده سیاسی هنوز تمام نشده است. اما ایران میخواهد این صحنه را به شکلی مدیریت کند که برنده اعلام شود و یا یک جوری نشان دهد که بهتر از دولت سابق این صحنه را مدیریت کرده است.
برخی معتقدند در صورت اجرایی شدن برجام امتیازاتی که نصیب ایران خواهد شد کمتر از توافق دوران ظریف خواهد بود؛ در صورت اجرای مجدد برجام ما به چه امتیازی دست خواهیم یافت؟
ما فقط با برجام میتوانیم تحریمها را لغو کنیم و ایران وارد مناسبات اقتصادی و مالی با جامعه جهانی باشد و فشارهایی که الان وجود دارد از بین برود، از لحاظ سیاسی نیز تنشزدایی صورت گیرد. چون الان پرونده هستهای با صلح و امنیت بین المللی نیز درگیری دارد.
اگر برجام امضا شود یا احیا شود یک گام به طرف عادی سازی مناسبات در سطح بین المللی و تنشزدایی در منطقه است که قطعا اثر آن در وضعیت اقتصادی قابل توجه خواهد بود.
جنگ اوکراین را تا چه حد در طولانی شدن مذاکرات موثر و مقصر میدانید؟
همه مسائلی که در دنیا اتفاق میافتد به نوعی بر هم تاثیر میگذارد، همانطور که جنگ اوکراین روی اقتصاد اروپا و تورم و گرانی در غرب تاثیر گذاشته است روی این پرونده نیز تاثیر میگذارد. برای اینکه دو طرف بازیگر این پرونده یعنی روسیه و آمریکا و به نوعی اروپا همه درگیر جنگ اوکراینند به هر حال محاسباتی که در نحوه مدیریت بحران این جنگ میکنند پرونده هستهای نیز به آن گره میخورد. الان مسائل جهانی که بخشی از آن در بحران اوکراین متجلی شده است، عدم موازنهای که در آنجا در منافع میان قدرتهای بزرگ ایجاد شده است در پرونده هستهای نیز تاثیر دارد.
این پرونده صحنهی زورآمایی آنها میشود و روسها مخصوصا میخواهند ببیند که برای حل مشکل اوکراین از ظرفیتهای پرونده هستهای چقدر میتوانند بهره مند شوند نتیجتا این پرونده با موضوع اوکراین نیز گره خورده است.
ارسال نظر