جلالی زاده رئیس مجمع نمایندگان اهل سنت مجلس ششم در گفتگو با مستقل:
سخنان امام جمعه یک شهرکوچک را منشاء اختلاف نکنیم
دکتر جلالی زاده میگوید: اگر یک امام جمعه در یک شهر کوچک حرفی زد نباید به آن دامن بزنیم و آن را به یک بحران ملی تبدیل کنیم. من معتقدم هر چیزی لازم نیست در هر کجا گفته شود و اگر هم گفته شد نیاز نیست به آن دامن بزنیم. صحبتهای زیادی را هم گاهی میبینیم که به علمای اهل سنت اهانت میشود اما نمیشود که مردم به خیابان بیایند و به ناامنی دامن بزنند.
سرویس سیاسی
در ایران یک رویه ثابت از سالها پیش وجود داشته که عموما روسای جمهور به ملاقات مراجع قم رفته و همراهی و حمایت آنان از دولت را جلب میکنند. در این دیدارها مشورتهایی نیز انجام میگیرد و تقریبا نکتهای که مداوما مورد انتقاد مراجع قرار میگیرد سیستم ربوی بانکها است.
البته در دولت احمدینژاد انتخاب وزیر زن نیز مورد انتقاد مراجع بود. اما ملاقات اخیر رئیس جمهور با آیتالله شبیری زنجانی از حیث برخی مباحث مورد توجه قرار گرفته است. رئیسی مانند روسای جمهور گذشته از مراجع خواستار ارائهی طرحهایی برای حل مشکلات جاری کشور شده است.
به جهت بررسی موضوع فوق و همچنین بحث اختلافات روحانیون اهل سنت گفتگو کردیم با جلال جلالی زاده، رئیس مجمع نمایندگان اهل سنت در مجلس ششم که مشروح آن را میخوانیم:
در دیدار اخیر رئیس جمهور با مراجع، بحث ارائه طرح توسط حوزه علمیه برای حل مشکلات کشور ارائه شده است و آیت الله شبیری زنجانی هم در پاسخ گفتهاند ما فقط میتوانیم برای شما دعا کنیم. بنظر شما چرا دولت خواستار ارائه طرح از حوزه علمیه برای مشکلات کشور شد؟
متاسفانه موضوعات مهم و موجود در کشور از مسیر منطقی خود خارج شده است و در مدیریت کشور رفتارهای پوپولیستی جایگزین شده است.
از یک روش مدرن به یک روش سنتی قدیمی برگشتهایم یعنی عدهای تصور میکنند مشکلات با توصیه و سفارش حل میشود. در حالیکه هر مشکلی راهکار خاص خود را دارد و هر مسیری باید با وسائل و الزامات خاص خود پیش برود.
رئیس جمهور واقعا تا جایی که مشخص شده ابزار، اختیار و توان لازم برای تحقق وعدههای خود را ندارد و ایشان فکر میکند که ملاقات با مراجع و گفتگو با آنها میتواند مشکلات کشور را حل کند.
پاسخ آقای شبیری دلیل بر این است که مرجعیت اولا در مسائل اجرایی نمیخواهد خود را وارد کند و عواقب احتمالی آن را بپذیرند که مثلا بعدها بگویند فلان مرجع راهکاری را ارائه داده و آن هم اجرایی نبوده است، در این شرایط مرجعیت زیرسوال میرود.
اما مرجعیت نسبت به این موضوع نمیخواهد وارد شود ولی دولت میخواهد که آثار اعمالش را به پای بزرگان و مراجع بنویسد و اعلام کند مراجع پشتیبان و حامی دولت هستند و اگر دولت کاری را اگر انجام داد و موفق نبود در آن شرایط از حمایت مراجع برای شکستهای خود بهره برد.
در هر کشور و نظامی اگر قانون اجرا شود و هر مسئولی به وظیفهی اصلی خود عمل کند و متوسل به این و آن نشود قطعا به نتیجه میرسد.
اگر مسئولی اولا شهامت انجام کارهای بزرگ را بدون تکیه بر دیگران، ندارد قطعا نتایج خوبی نخواهد داشت و موجب مشکلات زیادی برای نظام و کشور میشود.
من معتقدم آقای رئیسی با این انتصابها موفق نخواهد شد و خودش نیز تا جایی که نشان داده شده به طور مستقل تصمیم نخواهد گرفت، همچنین بحث تحریمها و مشکلات اقتصادی مردم هم به هر صورت در حال تبدیل به بحران است.
اگر از نظر اقتصادی ایشان نتواند مشکلات را حل کند بنظر من باز هم شاهد مشکلات فراوان دیگر خواهیم بود و نه توصیه و نه سفارش نمیتوان بار مشکلات را کم کرد.
آیا میتوان این اقدام روسای جمهور را تقاضای حمایتهای ویژه از مراجع خواند؟
حوزه نمیتواند در مسائل فنی کاری انجام دهد، به هر صورت چهل و سه سال است به تناوب در کشور دچار مشکلات سیاسی و اقتصادی هستیم.
اما حوزه نتوانسته یک راهکار واقعا فنی ارائه دهد چون اصلا در تخصص حوزه نیست. تقاضای بعضی روسای جمهور از حوزه گاهی برای جلب حمایت و اختیارات فراقانونی بوده، مراجع نیز تلاش کردهاند هر مسئولی پیش آنها رفته است یا آنها را تایید کنند و یا تذکراتی میدهند. این است که بنظر من در نهایت مراجع باید دیدگاه اسلام را درباره مسائل امروز بیان کنند.
اگر فقیهی مثل مرحوم آقای صانعی توانسته نسبت به مسائل روز توصیههایی را ارائه دهد با انتقادات و مخالفتهایی هم مواجه شده است و بهترین کار این است که دولت بتواند مستقل تصمیم بگیرد و وظایف خود را انجام دهد و به وعدههای خود عمل کند.
در مسائل مختلف اقتصادی و معیشتی که مشکل اصلی مردم است باید بتوانند تصمیم قاطع بگیرند و در حل مشکلات خارجی قدمهای مثبتی را بردارند و آزادیهای اجتماعی که یکی از مطالبات مردم است جامه عمل بپوشانند. در غیر این صورت اگر قرار باشد که دولت فقط متکی به توصیههای معنوی باشد موفق نمیشود.
در هفتههای اخیر روحانیون اهل سنت نیز حواشی خاص خود را داشتهاند و برخی سخنان وحدتشکن یکی از آنها باعث برخوردهایی شده است. نظر شما در این باره چیست؟
به هر صورت لازم نیست هر حرفی را در هر جایی زد. برخی از چهرهها حرفهایی را میزنند که میخواهند از این طریق دلها را به هم نزدیک کنند یا بعضی مشکلات مذهبی را حل کنند اما چون جامعهی ما جامعهی مهیا برای گفتگو نیست به هر صورت عدهای هم از این شرایط سوءاستفاده میکنند.
اگر یک امام جمعه در یک شهر کوچک حرفی زد نباید به آن دامن بزنیم و آن را به یک بحران ملی تبدیل کنیم. من معتقدم هر چیزی لازم نیست در هر کجا گفته شود و اگر هم گفته شد نیاز نیست به آن دامن بزنیم. صحبتهای زیادی را هم گاهی میبینیم که به علمای اهل سنت اهانت میشود اما نمیشود که مردم به خیابان بیایند و به ناامنی دامن بزنند.
اگر کسی حرفی میزند بنظر من نباید به آن اهمیت داد. اگر حرف مثبت است مردم به آن گوش میدهند اما اگر منفی است نباید به آن حرف دامن بزنیم. بنظر من اگر مسائلی در این باره در محافل مختلف مطرح میشود باید آنها را در محافل علمی حل کرد نه اینکه آن حرفها را به کف جامعه بیاوریم تا مورد سوءاستفاده قرار گیرد.
با وجود این اختلافات برای جلوگیری از سوءاستفاده و برای حفظ وحدت دینی در جامعه چه باید کرد؟
ملت ایران یک ملت متمدن است و در طول تاریخ این ملت همواره وحدت خود را نشان دادهاند و نگذاشتند دیگران سوءاستفاده کنند. اما برخی مسئولین به خاطر منافع شخصی خودشان تلاش میکنند یک سری اختلافات و مشکلات در کشور وجود داشته باشد که توجیه کنندهی ضعفهای آنها در عرصهی اجرایی باشد تا مردم را سرگرم کنند.
فعالان سیاسی و مدنی باید گوش به زنگ باشند و نگذارند به برخی قضایا دامن زده شود و باید با مباحث علمی جامعه را چنان آماده کنیم که همگان بتوانند حرف خود را بدون توهین بزنند.
ارسال نظر