احمد حکیمی پور:

مردم اجازه نمی‌دهند جریان غالب فضای سیاسی راببندد

حالا که نتیجه مشخص شده و پیروز انتخابات کاندیدای جناح اصولگراست شایسته است با بررسی اتفاقات هفته‌های اخیر، حداقل یکبار عملکرد سیاسیون، جناح‌ها، احزاب و رسانه‌ها را زیر ذره‌بین ببریم و تاثیر این عملکرد بر نتایج نهایی انتخابات را برآورد کنیم.

مردم اجازه نمی‌دهند جریان غالب فضای سیاسی راببندد

امیرحسین جعفری/روزنامه نگار

سردی فضای انتخابات و ستادها گویای کاهش مشارکت در این دوره است یا علل دیگری نیز دارد؟
طبیعتا علت همین مسئله است و سردی فضا قطعا در ستادها هم تاثیر گذاشته است. در نظرسنجی‌ها نیز بالاخره نتایج اعلام می‌شود هرچند فعلا زیر ۵۰ درصد نشان می‌دهند و اینطور که فضا نشان می‌دهد تغییر خاصی در میزان آن صورت نمی‌گیرد. معمولا کسانیکه رای می‌دهند و انگیزه سیاسی دارند هم میزانشان مشخص است.

کنش سیاسی نهاد اجماع‌ساز در این مدت و عدم حمایت از کاندیداها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
ما در جلسات آن‌ها نیستیم و مثل دیگران خبرها را از منابع خبری می‌شنویم. نهاد اجماع‌ساز پس از رد صلاحیت کاندیدایشان تصمیم گرفتند کاندیدا معرفی نکنند منتهی در جلسه دیگری این بحث مطرح شد اما باز هم به نتیجه نرسیدند و کاندیدایی معرفی نشد که نشان از اختلاف نظرات درون آن نهاد می‌دهد و منجر به ایجاد یک ائتلاف جدید شد.

آیا این روند منجر به یک انشعاب میان اصلاح‌طلبان می‌شود؟
انشعاب به این اتفاقات نمی‌گویند. انشعابات عمدتا در چارچوب احزاب رخ می‌دهد اما ائتلافات نسبت به زمان و شرایط تغییر می‌کنند که قبلا هم شاهد اینگونه اتفاقات بوده‌ایم بخصوص در مجلس ششم که در آن زمان هم شاهد این گسترش ائتلاف‌ها بودیم. مجمع روحانیون، حزب مشارکت، دانشجویان و.. هر یک لیست خاص خود را داشتند. در ۸۴ هم عملا این اتفاق افتاد. ائتلاف یک وقت حداکثری است اما یک وقت احزاب هویت خود را دارند و شخصی عمل می‌کنند که حداقلی است. در نهایت من این رفتارها را منجر به یک انشعاب نمی‌دانم اما قبول دارم اختلاف درون جبهه اصلاحات وجود دارد که باید روی مسائل اصلی مواضع خود را تبیین کنند بخصوص مسائل اقتصادی که اولویت کشور است.

آیا این تصمیم نهاد اجماع‌ساز درست بود؟
درست یا غلط در مسائل سیاسی عبارت خوبی نیست. میدان سیاست،‌ میدان حق و باطل نیست هر کسی چه فردی و چه جمعی با توجه به دریافت‌های خودش از واقعیات جامعه تصمیم می‌گیرد. در اینجا هر کدام از طیف‌ها برای خودشان مقدمات تحلیلی دارند در هر حال این رفتار قابل پیش بینی بود که اصلاح‌طلبان از کسی حمایت نکنند. بنظرم به یک مرحله‌ای رسیده‌ایم که بعدا شاهد صورت‌بندی جدید در نیروهای سیاسی ایران خواهیم بود.

حزب شما چه موضعی نسبت به انتخابات دارد؟
ما حدود یک سال پیش این تصمیم را گرفتیم که در ریاست جمهوری کاندیدای اختصاصی نداشته باشیم و در صورت معرفی نامزد از سوی جبهه اصلاحات حمایت کنیم که این اتفاق هم تاکنون نیفتاده است در نتیجه سیاستی که یک سال پیش در نظر داشتیم را اجرایی کردیم.
حمایت از سیاست‌های خرد یعنی مشارکت در شوراها مدنظر ماست و به همین دلیل هم از ۶ ماه قبل از انتخابات کاندیداهایمان مشخص شدند، تعدادی تایید و تعدادی عدم احراز شدند و در شهرهای مختلف کاندیداهایی داریم. شخص من در انتخابات ثبت نام نکردم اما دیگر اعضا حزب ثبت نام کرده‌اند.

یک نگرانی در جامعه وجود دارد که در صورت قدرت گرفتن اصولگرایان، فضای فرهنگی و اجتماعی بسته‌تر می‌شود، این نگرانی چقدر درست است؟
ما سال‌هاست این حرف‌ها را می‌شنویم که همه رقیب‌هراسی می‌کنند و ترس ایجاد می‌شود. رقیب‌هراسی باید در سیاست ایران حذف شود. درست است تفاوت‌هایی میان جریان‌ها هست اما نگاه صفر و صدی و اینکه فضا کاملا قفل شود، اینطور نیست. من چنین فکری نمی‌کنم به هر حال همه‌ی جریان‌ها به مرور تحول پیدا می‌کنند و نیروها باید با خواسته‌ها و مطالبات مردم درگیر باشند و پاسخ‌هایی برای مطالبات عمومی پیدا کنند و خود را با خواست مردم هماهنگ کنند تا بتوانند اعتماد مردم را جلب کنند. خواسته‌های مردمی اجازه نمی‌دهد که بسته شدن فضا به وجود بیاید. ممکن است اولویت‌ها متفاوت باشد یعنی یک جریان به موضوعی بیشتر بها دهد و یک جریان کمتر، که نسبت به اولویت سیاسی جریان هست اما در کل من این برداشت را ندارم که کشور به سیاه‌چاله می‌افتد.

نظر شما درباره جلسه مدیران مسئول روزنامه‌های اصلاح‌طلب با آقای رئیسی چیست؟
درباره روزنامه‌نگاران و مدیران مسئولی که در آن دیدار بودند باید بگویم که شان روزنامه‌نگاری به شکلی است که اگر خود را از این رقابت‌ها کنار بکشند بهتر است. نه اینکه بی‌طرف باشند اما موضع خود را خیلی علنی نکنند که باعث شود مردم نسبت به آن‌ها بدبین شوند. من ورود مستقیم برخی از این صنوف، چه فرهنگی، هنری، مطبوعاتی و.. را یک جور سیاست‌مداری ناقص می‌دانم. بالاخره هر کسی حق دارد انتخاب شود و انتخاب کند اما با این رفتار نتیجه‌ی جالبی نمی‌دهد.
مگر اینکه یک نشریه یا مجله‌ای علنا بگوید متعلق به یک حزب یا جریان است. این روزنامه‌ها نیز مشخصا نزدیک به اصلاح‌طلبان هستند و بنظر من نگاهشان به منافع جمعی بوده است. اما در این شرایط با توجه به پیشینه‌ی سیاسی این افراد بازخورد خوبی نداشت و بهتر است خودشان در این زمینه توضیح دهند.
در نهایت من سیاسی شدن صنوف را به این صورت درست نمی‌دانم.
اگر در قالب فعالیت‌های سندیکایی احزاب باشد ایرادی ندارد اما این اتفاق، یک اتفاق نادر بوده است که صاحبین جرایدی که منتصب به یک جریان شناخته شده هستند به سمت رقیب آن جریان بروند. همه‌ی این اتفاقات را ناشی از غیبت احزاب و روش نادرست سیاست ورزی در ایران می‌دانم.
تا نظام انتخابات با نظام حزبی هماهنگ نشود از این مسائل زیاد داریم و حرکات تعجب برانگیز را زیاد خواهیم دید.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها