علیرضا رجایی روزنامه نگار در گفتگو با مستقل آنلاین:
در انتخابات آینده بختی برای اصلاحطلبان وجود ندارد
علیرضا رجایی میگوید: در انتخابات آینده بختی برای جریانهای اصلاحطلب وجود ندارد و فکر نمیکنم این، چندان به کارکردهای این مجلس وابسته باشد.امّا برای نمایندههای این دوره مهم است که خود را بسیار طرفدار تودهها و خلق و مردم جلوه بدهند و فقط امیدوارم برای این کار نخواهند به منابعِ نداشتهی دولت، بار بیشتری را تحمیل کنند.
علیرضا رجایی روزنامهنگار و فعال سیاسی با سابقه است که در انتخابات پر حاشیه مجلس ششم به عنوان نفر بیست و هشتم تهران به مجلس راه یافت اما با ابطال آرای چندین صندوق توسط شورای نگهبان، غلامعلی حداد عادل جایگزین او شد. رجایی دارای مدرک دکترای علوم سیاسی است و طی سالهای روزنامهنگاری عضو تحریریه روزنامههای اصلاحطلب بسیاری همچون جامعه، طوس، نشاط و عضو ثابت تحریریه ایران فردا بود. او همواره در رابطه با تئوریهای سیاسی مقالاتی را به رشته تحریر در آورده و مدیر انتشارات گام نو میباشد. آخرین زندان او در سال ۹۰ بود که طبق حکم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی حداد، به اتهام عضویت در ائتلاف نیروهای ملی مذهبی و اقدام علیه امنیت ملی نظام جمهوری اسلامی و نیز فعالیت تبلیغی علیه نظام، به ۴ سال حبس و ۵ سال محرومیت از تمامی حقوق اجتماعی و حق عضویت در تشکلهای سیاسی و نهادهای مدنی، محکوم شد. علیرضا رجایی در ۴ آبان ۹۴ در حالیکه دچار سرطان سینوس شده بود از زندان آزاد شد. او هماکنون در حال درمان بیماری خود در فرانسه بسر میبرد. گفتگوی ما با او حول مجلس یازدهم و چگونگی تعامل مجلس و دولت بود. رجایی معتقد است اوضاع کشور خوب نیست و مجلس برای کسب آبرو به انتقادهای شدید و بیخطر از دولت روی خواهد آورد:
مجلس یازدهم خود را انقلابی و ضدفساد خوانده، فکر میکنید مصادیق انقلابی و ضدیت با فساد را در چه اقداماتی نشان خواهد داد؟
صادقانه باید بگویم شناختی از این مجلس ندارم، بجز این که اکثریت آنها به جناح راست وابستهاند و تعداد زیادی از آنها در سپاه پاسداران عضویت داشتهاند. امّا انقلابی بودن، این روزها تعریف روشنی برای هیچ چیزی نیست.
در سال ۵۷ به معنای عدممحدودیتِ در نقد، برای مهار قدرت مطلقه بود. اکنون در هیچ نهادی از نهادهای حکومت، چنین تصوّری از مفهوم انقلاب وجود ندارد و تا وقتی که انقلاب را اینگونه نفهمیم، نخواهیم توانست مسئلهی فساد را حل کنیم؛چه با این مجلس و چه با هر نهاد دیگری.
اکنون که مجلس یکدست اصولگرا و هماهنگ با شورای نگهبان است، چه اولویتهایی را سرلوحه اقدامات خویش قرار خواهد داد؟
در سوال اوّل به درک اندکم از این مجلس اعتراف کردم بنابراین واضح است که نتوانم درباره اولویتهای نمایندگان آن هم توضیحی بدهم. مجلس یازدهم از خلال یک انتخابات غیررقابتی تشکیل شد و اغلب ما شناختی از نمایندهها نداریم. کنجکاو هم نبودیم که ببینیم آنها چه شعارهایی دادهاند. افزون بر این، به اعتراف بسیاری از نمایندگان دورههای گذشته، مجلس، دیگر در راس امور نیست. البتّه من نمیدانم اصولاً هیچگاه در راس امور بوده یا خیر اما همین که خود حضرات میگویند اکنون دیگر نیست، میشود نتیجه گرفت که اولویتهای آن هم عجالتاً چندان تعیین کننده نیست.
در اولین نطق رئیس مجلس یازدهم شاهد انتقاد جدی وی به دولت بودیم، در یک سال و نیم پیش رو که روحانی در راس قوه مجریه است، پیش بینی شما از تعامل ۲ قوه چیست؟
اوضاع کشور خوب نیست و برای کسانی که بخواهند با انتقادهای شدید و غلیظ ولی بیخطر برای خود در نزد مردم آبرویی بخرند، آسانترین راه همین است که دولت را آماج حمله قرار دهند و با استفاده از فرصت یکسال و نیم باقیمانده، همه کاسه و کوزهها را بر سر این دولت بشکنند. امّا فکر میکنم اکنون دیگر اغلب مردم دریافتهاند که مشکل اصلی در سیاستهای کلان کشور است و تاثیرگذاری در مسیرهای کلّی، خارج از اختیارات قوای سه گانه است.
آیا استیضاح وزرا و از حدنصاب افتادن دولت را محتمل میدانید؟
از حدِّنصاب افتادن را خیر ولی استیضاح ممکن است برای خالی نبودن عریضه اتّفاق بیفتد ولی وزیر خاصّی مدّنظرم نیست.
در گشایش امور معیشتی مردم چشمانداز برنامههای مجلس یازدهم را چگونه میبینید؟
درحالحاضر بزرگترین مشکل کشور فقدان منابع لازم برای اداره کشور است و اینمجلس هم نخواهد توانست چنین منابعی را از آسمان خلق کند. میشود با کمک نهادهای نظارتی، جلوی اتلاف بیشتر منابع اندکِ موجود را گرفت. امّا بهترین مجلسهای ممکن هم چقدر در ایران امکان نظارت همهجانبه را دارند؟پیوسته تنها نهادهای ذیل قوه مجریه چنین نظارتهایی را برتافتهاند، مضافاً بر این که در این مجلس چنین استعدادی را نمیبینم که تمایلی به موشکافی در نهادهای همسو با خود را داشتهباشد.
نماینده یزد در مجلس یازدهم صراحتا به برخورد شدید مجلس با دولت اشاره کرده است، آیا به اعتقاد شما رهبری به مجلس یازدهم اجازه برخورد شدید با دولت را خواهد داد؟
در سوالهای قبلی گفتم، فعلاً حمله به دولت برای کسب اعتبار، وسیله خوب و بیخطری است. از آنجاکه دولت بعدی هم متعلق به همین جناحِ موجود در مجلس خواهد بود پس فعلاً از این یک سال و نیم باید حداکثر استفاده را برد. امّا این برخوردها حتماً از حدّ مشخصی فراتر نخواهد رفت.
تحولات، مصوبات و مجموع وقایع مجلس یازدهم چه تاثیری بر انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ خواهد داشت؟
به هرحال در انتخابات آینده بختی برای جریانهای اصلاحطلب وجود ندارد و فکر نمیکنم این، چندان به کارکردهای این مجلس وابسته باشد.امّا برای نمایندههای این دوره مهم است که خود را بسیار طرفدار تودهها و خلق و مردم جلوه بدهند و فقط امیدوارم برای این کار نخواهند به منابعِ نداشتهی دولت، بار بیشتری را تحمیل کنند. بنابراین نتیجهی کارِ این مجلس در پیروزیِ احتمالاً قطعیِ یک راستگرا در انتخابات ۱۴۰۰ تاثیری نخواهد گذاشت مگر اینکه با کارهای مردمپسند ولی نهچندان پرثمر، تاثیر اندکی در میزان مشارکت مردم بگذارد. .
ارسال نظر