دکتر معین این روزها را نقطه اوج کرونا میداند
دکتر معین میگوید اگر آمار منتشره را درست بدانیم این آمار نشانگر وضعیت نقطهای مبتلایان و متوفیان است، و چون موارد در حال افزایش است نشان میدهد در نقطه پیک بیماری قرار دلریم.
"دکتر مصطفی معین نجف آبادی" فارغ التحصیل دانشگاه شیراز و نماینده مردم شیراز در مجلس اول شورای اسلامی بود. او وزیر علوم کابینه مهندس موسوی و در مجلس پنجم نماینده مردم اصفهان، وزیر بهداشت دولت آیت الله هاشمی و در کابینه آقای خاتمی وزیر علوم و بالاخره در سال ۸۴ کاندیدای گروههای پیشروی اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری بود. با دکتر معین که در حال حاضر رئیس مرکز تحقیقات ایمونولوژی و آسم و آلرژی و ریاست شورایعالی نظام پزشکی کشور درباره تاثیرات کرونا بر جامعه و عملکرد نظام درمانی کشور گفتگو کردیم.
اصلیترین وظیفه حکومتها در شرایط پاندمی چیست؟
در همهگیریِ یک بیماری خطرناک در جامعه، حکومتها چه به لحاظ اصولی که در قوانین اساسی تعیین شده (اصول ۳ و ۲۹ و ۴۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی) و چه از نظر مواد اعلامیه حقوق بشر (ماده ۲۵) و نیز منشور حقوق شهروندی در قبال تامین زندگی سالم برای ملتهای خود مسئولیت دارند. وظیفه تامین سلامت جامعه وقتی بهنحو مطلوب امکانپذیر است که دولت با برخورداری از نظریات دانشمندان و پژوهشگران و کارشناسان متخصص بهداشت و درمان بتواند حتیالامکان شیوع بیماری را از قبل پیشبینی و از آن پیشگیری کند. بنابراین در صورت بروز همهگیری یک بیماری عفونی در محدوده مرزهای یک کشور، وظیفه دولت است که با تشخیص بیماری و دامنه گسترش آلودگی، سریعاً سرایت و انتقال آن را کنترل نماید. دولتها مظهر اراده و عزم ملی هستند و باید بتوانند در اینگونه شرایط اضطراری با فوریت تمامی منابع و امکانات کشور را به کمک بخشهای دولتی، نهادهای مدنی، بخش خصوصی و همکاری عموم جامعه بسیج و به مدیریت بحران اقدام کنند. وقتی که پای سلامت و نجات زندگی انسانها در میان باشد، هیچ امر دیگری چه حفظ رونق اقتصادی و اشتغال باشد یا مسائل حوزهی رقابتهای سیاسی یا سنتهای مذهبی نباید برای یک دولت یا یک رئیس جمهور اولویت داشته باشد. حفظ جان انسان و سلامت جامعه در بالاترین سطح منافع ملی اهمیت دارد. حال اگر شیوع و همهگیری یک بیماری فراتر از مرزهای یک کشور و به صورت جهانی یا پاندمی باشد، دولتها علاوه بر برنامهریزی کنترل آن در محدوده ملی، باید با بهرهگیری از راهبردهای سازمان جهانی بهداشت و تعامل با آن، برای شکستن چرخه پاندمی و عدم انتقال آن به کشورهای دیگر همکاری کنند.
آیا دولت ایران توانسته در حد استانداردهای جهانی وظایف خود را انجام دهد؟
اگر نمونه های موفق از نظر استانداردهای جهانی در مهار موفقیت آمیز پاندمی کرونا، تجربه دولتهای چین، کره جنوبی، ژاپن و تا حدودی آلمان را در نظر بگیریم، میتوان اذعان کرد که دولت ایران عملکرد چندان موفق و قابل دفاعی در این زمینه نداشته است. عدم احساس خطر و هوشیاری لازم مانند قطع پروازهای ماهان به چین پس از آغاز اپیدمی هولناک کرونا در ووهان، تشخیص دیرهنگام ورود ویروس کرونا به کشور، عدم شفافیت یا پنهانکاری در اعلام موارد تشخیص داده شده، اظهارنظرهای مکرر غیر علمی و یا متناقض مسئولان سیاسی و بهداشتی- درمانی که سردرگمی و بیاعتمادی بیشتر مردم را به همراه داشت، عدم تصمیمگیری سریع و قاطع در قرنطینه کردن کانون اولیه و اصلی بیماری در شهر قم که موجب گسترش کرونا به سطح کشور شد، تاخیر زیاد در امور جداسازی و ایجاد فاصله اجتماعی و نیز محدودیت در نقل و انتقالها و سفرهای شهری و بین شهری، عدم تامین امکانات اولیه ایمنی و حفاظت پزشکان و پرستاران و کادرهای پزشکی که به از دست رفتن بهترین نیروهای درمانی و تخصصی پزشکی منجر شد، همچنین مرگ و میر بیشتر بیماران نسبت به استانداردهای جهانی و کمبود ماسک و دستکش و مواد ضدعفونی در سطح کشور نمونههایی از این ضعف و ناکارآمدی است. از این نظر مشابهت قابل توجهی بین عملکرد مسئولان ایرانی و ایتالیایی وجود دارد، با این تفاوت که آنها ضعفهای خود را پذیرفته و بیان کردهاند ولی در دولت ما صحبت از الگو بودن تجربه ایرانی و مشورت دادن به کشورهای اروپایی میشود! میدانید که ایتالیاییها تاکنون بیش از ۵۰ هزار آلودگی ویروسی و بیش از ۴ هزار تلفات انسانی داشتهاند! مردم ایران و ایتالیا هم در این زمینه رفتاری شبیه به هم از خود نشان دادند. همانطور که علیرغم تذکرات داده شده بیش از ۸ میلیون سفر نوروزی در ایران انجام گرفت، در ایتالیا هم با اعلام اجرای قرنطینه در لمباردی در شمال ایتالیا، دهها هزارتن به سرعت بار سفر بستند و به استانهای جنوبی آن کشور سفر کردند و همراه خود کرونا را منتقل کردند.
عملکرد مردم در قیاس با کشورهای دیگر را چگونه ارزیابی میکنید؟
عدم همکاری مطلوب مردم در هفتههای آغازین شیوع کرونا یکی به دلیل فرهنگ بیاعتمادی به دولتها و پائین بودن سرمایه اجتماعی به علت مشاهده بیصداقتی و فساد و بیعدالتی است که سابقه تاریخی هم دارد، دوم پائین بودن سطح سواد بهداشت و سلامت، سردرگمی جامعه به دلیل صحبتهای شعارگونه یا ضد و نقیض مسئولان سیاسی و بهداشتی و دریافت اطلاعات شبه علمی و همچنین دریافت شایعات مختلف در فضای مجازی بود. در همین بحران کرونا چند صد نفر فقط به علت مصرف الکل صنعتی (متانول) دچار کوری و یا تلف شدند! البته نقش مخرب و خرافی مدعیان طب اسلامی و سنتی و نیز متولیان اماکن و تریبونهای مذهبی نیز در مغشوش کردن اذهان عمومی تاثیرگذار بوده است. در مراحل اخیر پاندمی کرونا، بعد از آنکه دهها هزار تن به آن دچار شدند، حداقل حدود۳ هزار قربانی شدند و با تذکرات موثر استادان علوم پزشکی و پزشکان، همکاری برخی نهادهای مدنی و مردمی و شبکههای اجتماعی، و بالاخره با اعمال قدرت قانونی دولت، باعث شد که مردم بحران کرونا را جدیتر گرفته و کمتر به سفر روند و روز طبیعت را هم در منزل بمانند. انصاف را رعایت کنیم، علیرغم از دست رفتن فرصتهای طلائی جلوگیری سریع از انتشار کرونا در سطح کشور، به تدریج نوع رویکرد و رفتار عوامل دولتی واقعبینانهتر و اخلاقیتر شد. همچنین صبوری، حفظ آرامش و متانت مردم در میزان خرید و انبار کردن مواد غذائی یا بهداشتی علیرغم شرایط تحریم، نشانگر فرهنگ غنی و نوع دوستانه ایرانیان بوده است.
بیشترین کمبود را در کدام حوزه میدانید: آموزشهای عمومی و پیشگیری، بودجه، لوازم بهداشتی، نیروی انسانی سیستم درمانی، نیروی انسانی داوطلب در حوزههای اجتماعی یا فاکتورهای دیگر...
به جز نیروی انسانی آموزش دیده و متخصص در حوزه بهداشت و درمان، در سایر مواردی که نام بردید ضعف و یا کمبود داریم. فقدان زیرساختها و اطلاعات آماری و توان واکنش و اقدام سریع، هماهنگ و انسجام مدیریتی، برای رفع بحران، برنامهها و تجهیزات فنیِ مورد نیازِ ارزیابی علمیِ دامنه شیوع و شدت و درمان بیماری، کیتهای تشخیصی کرونا، ضعف آموزشهای عمومی و ترویج و پیشگیری، کسری بودجه و منابع مالی دولت، ضعف نهادهای مدنی و نیروی داوطلب همگی کم و بیش خود را نشان میدهند.
در حالیکه اطلاع رسانی دقیق و مقابله با انتشار اخبار دروغین یا ناقص به دغدغه رهبران سیاسی تبدیل شده، آمار مبتلایان جدید در ایران روند نزولی را نشان میدهد، آیا این نمودارها قابل استناد و اعتماد هستند؟
با این فرض که اطلاعات و آمار منتشر شده دقیق و درست باشد، آنها بیشتر نشان دهنده وضعیت نقطهای تعداد مبتلایان، فوت شدهها و بهبود یافتههاست. آنچه اهمیت دارد ارزیابی روندها و فرآیندهاست که باید مورد تحلیل علمی و اپیدمیولوژیک واقع شود. موارد تشخیص داده شده بیماری و بستری شدنها ادامه دارد و در حال افزایش است و بهنظر میرسد که هنوز در نقطه اوج(peak) بیماری قرار داریم!
شرایط اپیدمی در دو ماه آینده را چطور پیشبینی میکنید؟
همانطور که در سوال قبلی عرض کردم، پیش بینی میشود که تا یکی دو ماه آینده در وضعیت بحرانی بیماری کرونا قرار داشته باشیم و پس از آن هم نوسانهای کمتری را در میزان شیوع، بیماریزائی و مرگ و میر شاهد خواهیم بود.
آسیبهای کوتاه مدت و بلندمدت اپیدمی را چه مواردی میدانید؟
در کوتاه مدت پیامدهائی چون افزایش مصارف و هزینههای بهداشتی و درمانی، مصرف بالای آب و احتمالاً کمبود آب شهری، تشدید فقر و فلاکت، بیکاری و تورم، ناامیدی، اضطراب و افسردگی، در میان مدت و بلندمدت پیامدهای سوگ و داغداری جان باختگان، افزایش اختلالات روانی در جامعه، رکود اقتصادی و هم خود را نشان خواهد داد.
ایران پس از کرونا را چگونه میبینید؟
به صورت خود به خودی نمیتوان در انتظار رخدادها و اوضاع امیدبخشی در جامعه باشیم. در نامهای که من به عنوان رئیس شورایعالی نظام پزشکی کشور به آقای رئیس جمهور دادم، یکی از موارد پیشنهادی، ضرورت انجام مطالعه و تدوین "برنامه راهبردی ملی" برای آیندهنگری و مدیریت علمی پیامدهای پاندمی کرونا در کشور با مشارکت دانشگاهیان، کارشناسان ارشد بهداشت و درمان و نهادهای مدنی بود. از نظر من میتوان از فاجعه خسارتبار و تهدید سهمگین بحران کرونا به عنوان فرصتی کمنظیر بهرهگیری کرد. فرصتهایی در جهت تقویت هماهنگی بیشتر و انسجام ارکان نظام، ارتقای همبستگی ملی، افزایش امید و اعتماد و سرمایه اجتماعی، التزام بیشتر دولت و ملت بر رعایت حقوق و تکالیف شهروندی، تقویت ارزشهای اخلاقی و اجتماعی چون صداقت و نوعدوستی و تلاش جمعی، خرافهزدایی از دین و سیاست و فرهنگ عمومی، و بالا بردن آگاهیهای علمی و سواد سلامت و اصلاح سبک زندگی. با اصلاح سبک زندگی از نظر رعایت اصول بهداشت و تغذیه، ورزش و تحرک کافی، خواب و استراحت، نداشتن استرس و تنشهای روزمره زندگی، پرهیز از رفتارهای پرخطر مانند دود سیگار و قلیان، و مصرف مواد اعتیادآور و الکل، بطور طبیعی سیستم ایمنی بدن بهترین دفاع را در برابر بیماریها، چه بیماریهای ویروسی باشد یا باکتریایی، و یا سایر امراض چون سرطانها و بیماریهای قلب و عروق خواهد داشت. همینطور امیدواریم که در دوره پساکرونا شاهد دخالت کمتر سیاست و سیاسیون، ایدئولوژی و روحانیان در مسائل پزشکی و امور تخصصی باشیم. خوشبختانه پس از سالها فضاسازی برخی عناصر سیاسی، خرافهپراکنان به اصطلاح طب اسلامی و یا شومنهای مزدبگیر صدا و سیما بر علیه پزشکان، حضور جانانه و ایثارگرانه آنان در عرصه دفاع از سلامتی مردم و دادن قربانیان بسیار، جایگاه و منزلت اجتماعی جامعه مظلوم پزشکی ایران بیش از پیش ارتقا یافته و خواهد یافت.
ارسال نظر