راستگرایان جهان متحد شوید؛
آمادهباشِ افراطیون
تندروها ترجیح میدهند که در تمام دنیا، حکومت در دست تندروها باشد زیرا در چنین فضایی، افکار عمومی جهان بر روی موضوعاتی مانند، "جنگ"، "تخاصم" و "ترور" که آنان بهوجود آوردهاند، متمرکز شده است و چنین شرایطی، بهترین فرصت برای آنان است تا ضمن سرکوب کردن منتقدان و مخالفانشان، به اهداف شوم خود برسند، اهدافی که رسیدن به آنها در زمان صلح، آشتی و آرامش، بسیار سخت خواهد شد.
مستقلآنلاین، سرویس سیاسی، هرمز شریفیان/
از همان روزی که "دانلد ترامپ" از سوی حزب جمهوریخواه ایالات متحده، نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد، بسیاری از تحلیلگران و ناظران در درون و بیرون آمریکا هشدار دادند که "صدای پای راسیسم" بهگوش میرسد. اساسا جمهوریخواهان در آمریکا به راستگرایی تمایل دارند و گروهی نیز در بین آنان هستند که به شکلی افراطی، راستگرا هستند. "دانلد رامسفلد" و "دیک چنی" وزیر دفاع و معاون رئیسجمهور در دولت "جورج بوش پسر" و همین "جان بولتون" از سرشناسترین چهرههای افراطی در طیف جمهوریخواهان هستند که اتفاقا با راستگرایان افراطی صهیونیست نیز روابط بسیار نزدیکی دارند و باید گفت که اصولا، راستگرایان افراطی در تمام دنیا، بسیار شبیه یکدیگرند و ارتباطهای پیچیده و نزدیکی باهم دارند که برخی از این ارتباطها در سطح جهانی علنی و برخی دیگر و بنابر مصالح خودشان، مخفیانه است.
برای این گروه خطرناک، "هدف، وسیله را توجیه میکند"، یعنی آنان برای رسیدن به اهدافشان از هر! وسیلهای استفاده و آنرا مجاز میدانند، خواه آن وسیله جنگی خانمان برانداز یا بمباران گستردهی نقاطی در جهان و یا ترور و عملیات کشتار باشد. حمله به خودرو حامل "سپهبد قاسم سلیمانی" بیتردید در زمرهی عملیات تروریستی قرار دارد. مشخص است که این عملیات، یک شبه برنامهریزی نشده و نقشه آن از مدتها پیش کشیده شده بود و طبیعی است که دغدغههای بسیاری برای انجام این عملیات نزد کاخ سفید وجود داشته اما آنچه باعث شده تا رئیسجمهور غیرمتعارف آمریکا دستور این عملیات را صادر کند، غلبه و چیرگی تفکر راستگراهای افراطی آمریکا بر "دانلد ترامپ" بوده تا او را نسبت به انجام این عملیات که میتواند پیامدهای وخیمی داشته باشد، مجاب کنند.
حال پرسش اینجاست که این "راستگرایان افراطی" چرا دست به چنین رفتارهایی میزنند؟ رفتارهایی که ممکن است واکنشهای شدید بهدنبال داشته و جان نیروهای خودشان را در منطقه و یا حتی جهان بهخطر اندازد و بعید است این گروه از مخاطرات آن آگاه نباشند.
در پاسخ باید گفت که اولا، برای این دیدگاه خطرناک (راسیسم)، جان مردم؛ چه نیروهای خودشان و چه مردم کشورهای دیگر، کوچکترین ارزشی ندارد.
دوم اینکه اهداف این جماعت در تمام دنیا، تنها با روشهای "رادیکالی" به دست میآید یعنی، "تحریم"، "جنگ"، "ترور" و اقدامهایی از این دست باعث قدرت گرفتن سیاسی و سودهای سرشار مالی برای آنان میشود و جالب اینکه ترجیح میدهند دشمنانشان نیز مانند خودشان تندرو و خشونتطلب باشند چرا که واکنشهای تندروآنه نسبت به خودشان - بیش از پیش آنان را به اهداف ضدبشریشان نزدیک میکند. تندروها در آمریکا دوست دارند که جامعهمدنی و رسانههایشان در فضای جنگ و بحران بهسر ببرند، در چنین فضایی تندروها میتوانند درحالی که توجه افکار عمومی بر روی جنگ و احتمال بروز آن است - بهراحتی به سراغ دیگر هدفهایشان بروند که افکار عمومی و مطبوعات، متوجه آنها نیستند.
تندروها ترجیح میدهند که در تمام دنیا، حکومت در دست تندروها باشد زیرا در چنین فضایی، افکار عمومی جهان بر روی موضوعاتی مانند، "جنگ"، "تخاصم" و "ترور" که آنان بهوجود آوردهاند، متمرکز شده است و چنین شرایطی، بهترین فرصت برای آنان است تا ضمن سرکوب کردن منتقدان و مخالفانشان، به اهداف شوم خود برسند، اهدافی که رسیدن به آنها در زمان صلح، آشتی و آرامش، بسیار سخت یا حتی غیرممکن خواهد شد. سایر گروهها و جناحهای سیاسی در تمام جهان که با "راسیسم" و "افراطگرایی" میانهای ندارند باید بههوش باشند که شرایط کنونی، شرایط آرمانی برای تندروها است، یعنی شرایطی که آنان آرزوی دائمی شدن آن را دارند زیرا میتوانند در چنین شرایطی که افکار عمومی جهان بر ترور و جنگ متمرکز شده - یکی یکی به اهداف خود در کشورشان و تمام جهان، دست یابند. راستگرایان افراطی در تمام جهان از "دموکراسی" و مظاهر آن یعنی "احزاب" و "مطبوعات" متنفر و بیزارند، آزادیهای مدنی را برنمیتابند و هرچه فضای جامعه بستهتر و مسدودتر شود برای آنان مطلوبتر است. "ترامپ" را ببینید! از "نیویورکتایمز" و "واشینگتنپست" متنفر است زیرا این روزنامهها از روز نخست راهیابی او به کاخ سفید، دستش را در فساد و قانونشکنیهایش، رو کردهاند - در عوض "فاکسنیوز" رسانه مورد علاقه ترامپ است زیرا که توسط افراطیهای تندرو مانند خودش اداره میشود.
برای مقابله با این جریان خطرناک یعنی افراطیهای تندرو، باید وارد میدان شد. "پلورالیسم"، "تحزب"، "مطبوعات آزاد"، "نهادهای انتخابی" مانند پارلمان، "انتخابات" و ... ابزاری متمدنانه برای عقب راندن این اندیشهی خطرناک است که این روزها از سوی ترامپ و همراهانش در حال صدور است و دوستدارانی در سراسر جهان دارد. این دوستداران الزاما شبیه ترامپ نیستند، بهزبان او صحبت نمیکنند و مانند او لباس نمیپوشند اما شباهتهای بسیاری با او دارند زیرا تندروهای افراطی به ملیت و جغرافیا بستگی ندارند، آنها برای رسیدن به اهدافشان، هرکاری! لازم باشد، انجام میدهند.
ارسال نظر