فارین پالیسی:
ناامیدی اعراب از ترامپ
کنت پولاک، فارین پالیسی: رویکرد نامناسب ترامپ درقبال ایران، رابطه ایالات متحده با سعودی را به آستانه یک شکاف بزرگ کشانده است. این اتفاق، پیروزی ژئواستراتژیک بزرگی برای ایران بوده که چهل سال به دنبال آن بوده است. اعضای شورای همکاری خلیج فارس، طی پروسهای طولانی، درحال از دست دادن ایمانشان به ارتباط طولانی با ایالات متحده هستند. واضحترین نمود این مسئله، تصمیم امارات متحده عربی مبنی بر ترک جنگ یمن و بحث با ایران درخصوص درگیریهای خلیج فارس است. امارات اولین کشوری بود که فهمید دیگر نمیتواند برای تامین امنیت روی ایالات متحده حساب کند. اکنون نیز توانستهاند که راه صلحآمیزی برای حل اختلافاتشان با تهران پیدا کنند. عربستان نیز قدرت کافی برای مقابله تنهایی با ایران را ندارد.
سرویس ترجمه: مستقل آنلاین/امیرحسین نظری: دلایل زیادی وجود دارد که باور کنیم طی شش ماه گذشته، در اثر مقابله ایران و ایالات متحده، استیصال به دولت ایران انگیزه زیادی داده است. اما اخیرا نشانههایی دیده میشود که تهران براساس موقعیتسنجی و برتریطلبی خود، استراتژی جدیدی در پیش گرفته است.
اهرم اصلی اجرای این استراتژی دولت ترامپ بوده است. رویکرد نامناسب ترامپ درقبال ایران، رابطه ایالات متحده با سعودی را به آستانه یک شکاف بزرگ کشانده است. این اتفاق، پیروزی ژئواستراتژیک بزرگی برای ایران بوده که چهل سال به دنبال آن بوده است.
در ابتدا، حملات [متحدان] ایران به صادرات عربستان سعودی، به دلیل ترس و خشم ناشی از تحریمهای مجدد ایالات متحده انجام شده بود. تحریمها آسیب بزرگی به اقتصاد ایران وارد کرده و فشار زیادی به مردم معمولی ایران تحمیل میکند. احتمال زیادی میرفت که این حملات منجر به بالا رفتن قیمت نفت شوند. صعود قیمت نفت برای ایران خوب و برای ایالات متحده بد است. انتظار میرفت این رویدادها باعث ایجاد بحرانی شوند که بقیه کشورها برای کاهش تحریمهای آمریکا علیه ایران میانجیگری کنند.
حملات [متحدان] ایران به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ابتدائا با هدف حمله غیرمستقیم به آمریکا برای کاهش یا رفع کامل تحریمها انجام شده بود.
استراتژی ایران [در آن جهت] نتیجه مطلوبی نداشت. این حمله باعث ایجاد بحران شد، اما تنها [نتیجه قابل انتظار آن که به وقوع پیوست،] افزایش قیمت نفت بود که میزان افزایش هم آنقدر زیاد نبود. این استراتژی کشورهای عربی، آسیایی و اروپایی را ترغیب نکرده که برای حل مشکل ایران پا پیش بگذارند.
اگرچه، همزمان حملات در جهتی که ایران انتظارش را نداشت، شرایط را به سود ایران رقم زده است. زیرا ایالات متحده تقریبا هیچ واکنشی نشان نداد. تنها تحریمهای بیهدف بیشتری اضافه کرد و حملات سایبریای انجام داد که ایران به خوبی از پس آن برآمده است. مقامات آمریکایی و در صدر آنها رئیس جمهور بیان کردهاند تا زمانی که ایران به شهروندان یا مملوکات ایالات متحده حمله نکنند، حملهای علیه ایران ترتیب نمیدهد. این حملات، رابطه ایالات متحده و شورای همکاری خلیج فارس را به وضعیت بحرانیای کشانده است.
[کشورهای] عرب سنی، طی پروسهای طولانی، درحال از دست دادن ایمانشان به ارتباط طولانی با ایالات متحده هستند. اما اتفاقات اخیر تاثیر بسیار زیادی روی این مسئله داشته است.
دولت ترامپ، برخلاف ۳۹ سال گذشته، تصمیم گرفته پاسخی به ایران ندهد. به دلیل اینکه ایران توانسته است با مصونیت کامل به تاسیسات نفتی عربستان حمله کند، این دولتها به این نتیجه ناخوشایند رسیدهاند که دیگر آمریکا گزینه مطمئنی برای حفاظت از آنها نیست. از آنجایی که شکست [این تصویر مقابل کشورهای منطقه] باعث میشود آنها کم کم متوجه شوند که نیاز دارند خودشان مسائل امنیتی خود را با هر روش ممکن حل کنند.
واضحترین نمود این مسئله، تصمیم امارات متحده عربی مبنی بر ترک جنگ یمن و بحث با ایران درخصوص درگیریهای خلیج فارس است. امارات اولین کشوری بود که فهمید دیگر نمیتواند برای تامین امنیت روی ایالات متحده حساب کند. اکنون نیز توانستهاند که راه صلحآمیزی برای حل اختلافاتشان با تهران پیدا کنند، حتی اگر به معنی کوتاه آمدن در برابر درخواستهای ایران باشد. امارات نمیتواند به تنهایی با تهران بجنگد. بدون حمایت ایالات متحده، اگرچه آشتی با تهران، گزینه مطلوب ابوظبی نیست، راهی ندارند جز اینکه به جای مخالفت ایران، به مذاکره روی آورند.
شایعات نشان میدهند که ملک سلمان و بن سلمان، هر دو به صحت این استدلال پی بردهاند، اما در پیروی از امارات، محتاطتر عمل میکنند.
کنار کشیدن از جنگ یمن، بن سلمان را تحقیر میکند. سعودیها، بیش از [بقیه کشورهای عربی و در صدر همه] اماراتیها نسبت ایران تنفر دارند. بنابراین احترام امارات به ایران، احتمالا به معنی روی برگرداندن از رهبری سعودی در جهان عرب است. با این حال سعودی احساس میکند که راهی برایش باقی نمانده. عربستان قدرت کافی برای مقابله تنهایی با ایران را ندارد. اگر سعودی از امارات تقلید نکند و با ایران مصالحه نکند، ممکن است بن سلمان دقیقا برعکس عمل کند و به امید حمایت ترامپ به ایران حمله کند.
طبیعتا همانطور که ما متوجه این مسئله شدهایم، رهبران ایران نیز این امر را دریافتهاند. جدا کردن ایالات متحده از متحدان عربش، هدف سرآمد سیاست خارجی ایران پس از انقلاب بوده است. این پروسه، حفظ نیروهای آمریکا در منطقه را سخت میکند. از آن منظر، تهران میتواند [نفوذش در] کشورهای عربی [را افزایش دهد] و احتمالا بر منابع نفتشان تسلط پیدا کند. درنتیجه، اقدامات اخیر تهران و تصمیم ترامپ مبنی بر ترک عادت چهل ساله ایالات متحده ایران را به هدف قدیمیاش نزدیک میکند.
درنتیجه پیروزی این استراتژی، تندروهای ایرانی، متوجه میشوند که مزایای روند فعلی بسیار بیشتر از هزینههای ناشی از تحریمهای ایالات متحده هستند. یعنی علاقه [ایرانیها] برای توافق هستهای مجدد با آمریکا کمتر هم میشود. درنتیجه پاسخ محدود ترامپ، ایران و [متحدانش] حمله دیگری علیه اعضای شورای همکاری ترتیب میدهد و بر ضعف آنها تاکید میکند. ترامپ فرصت دیگری پیدا میکند که از متحدان عربش در منطقه دفاع کند.
ایرانیان باید باور کنند که با نابود کردن اتحاد آمریکا-شورای همکاری، به بالاترین هدف سیاست خارجی خود طی چهار دهه گذشته دست مییابند. اگر ایران این مسئله را باور کند، فارغ از تحریمها یا مسئله آمریکا، نابودی این اتحاد را در اولویت خود قرار میدهد. اگر ترامپ به طور رادیکالی رویکردش درخصوص ایران را تغییر ندهد، او پیروزی تاریخیای به آنها تقدیم میکند.
ارسال نظر