"مهدی نوربخش" در گفت‌وگوی اختصاصی با مستقل آنلاین به تحلیل وضعیت سیاست خارجی ایران پرداخت؛

دیپلماسی به جای تنش

باید واژه "دفاع" را باز تعریف کنیم

حرف روحانی کاملا درست است و از ابتدا هم بحث بر سر همین بود که امنیت منطقه با مشارکت همه کشورهای آن امکان‌پذیر است اما این طرح زمانی باید ارائه می‌شد که سطح تنش‌ها تا این حد بالا نرفته بود. منطقه اکنون به انبار باروت تبدیل شده و کشورهای آن، سلاح‌های زیادی خریداری کرده‌اند و اعتماد نیز در این منطقه تقریبا از بین رفته است. این پیشنهاد، خوب و عملی بود اگر پیش از بروز بحران‌های فزاینده ارائه می‌شد. با این حال حرف روحانی، حرف درستی است.

دیپلماسی به جای تنش
مستقل آنلاین/گروه سیاسی - هرمز شریفیان - "حسن روحانی" رئیس جمهوری اسلامی ایران با طرح "ابتکار صلح هرمز" راهی مجمع عمومی سازمان ملل در نشست پیش روی آن شد. ارائه این طرح از سوی جمهوری اسلامی پس از آن صورت می‌گیرد که تنش‌ها بین تهران و واشینگتن و متحدانش، پس از حمله موشکی - پهپادی به تاسیسات نفتی "آرامکو" در خاک عربستان سعودی، ابعاد گسترده‌تری یافته و ضریب وقوع یک جنگ تمام عیار در منطقه را افزایش داده است.
در آستانه سفر امروز روحانی به نیویورک نیز پالس‌هایی از سوی تهران برای مذاکره مشروط بین روحانی و ترامپ نیز فرستاده شده تا جایی که "کریستین امانپور" خبرنگار ارشد و ایرانی‌تبار شبکه خبری "سی‌ان‌ان" پس از گفت‌وگو با "محمدجواد ظریف" از قول وزیر خارجه ایران در توئیتی نوشت که اگر آمریکا در برابر بازرسی دائم از تاسیسات هسته‌ای ایران، تحریم‌های یک‌جانبه را بردارد، رئیس جمهور ایران حاضر به دیدار با رئیس جمهور آمریکا در نیویورک خواهد شد.
تا لحظه تنظیم این گزارش، به‌جز "حسام‌الدین آشنا" معاون رئیس جمهور که در توئیتر خود از مردم ایران طلب دعا برای به انجام رسیدن ماموریتی دشوار برای رئیس جمهور کرد، هنوز هیچ اعلام رسمی از مقام‌های ایران و واکنش طرف‌های آمریکایی صورت نگرفته است.
این درحالی است که تا هفته گذشته از رهبری نظام تا رئیس جمهور و وزیر خارجه، هرگونه مذاکره با آمریکا را غیرممکن می‌دانستند.
دکتر "مهدی نوربخش" استاد سیاست خارجی و تجارت جهانی در دانشگاه هریسبرگ پنسیلوانیا، این اقدام روحانی را گامی مثبت در سیاست خارجیِ فرصت‌سوز جمهوری اسلامی قلمداد می‌کند و می‌‌گوید: "به هربار، دیپلماسی بهتر از تنش است".

گفت‌وگوی اختصاصی این استاد دانشگاه در آمریکا با "مستقل آنلاین" را در ادامه، می‌خوانید.

طرح "ابتکار صلح هرمز" که توسط "حسن روحانی" رئیس جمهور قرار است در نشست پیش روی سازمان ملل مطرح شود را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

خیلی باید خوشحال بود که جمهوری اسلامی به این جمع‌بندی رسیده که برای حل مشکلات منطقه، روش‌های دیپلماتیک را در پیش گرفته است. اما اگر به پیشینه‌ی سیاست خارجی ایران نگاهی بیندازیم، فرصت‌سوزی‌های بسیاری را در آن می‌بینیم و بیشتر، سیاست واکنشی داشتیم یعنی پس از اینکه مناقشه‌ها بالا می‌گیرد و تنش ایجاد می‌شود، دولت [حکومت] می‌خواهد عکس‌العملی از خود نشان دهد.
روحانی چند ماه پیش گفت، اگر نفت ایران صادر نشود، نفت سایر کشورها نیز صادر نخواهد شد و همچنین از "تنگه هرمز" و عدم امنیت آن سخن گفت.
اما حالا که ائتلافی علیه جمهوری اسلامی شکل گرفته، روحانی به درستی می‌گوید این ائتلاف می‌تواند تنش‌ها در منطقه را افزایش دهد و حالا در حال نشان دادن عکس‌العمل به این ائتلاف است. گمان می‌کنم اگر پیش از حمله به تاسیسات نفتی عربستان سعودی، چنین پیشنهادی مطرح می‌شد شاید بسیاری از کشورهای منطقه پذیرای آن می‌شدند اما پس از این "شوکی" که به منطقه وارد شده، مشکلات زیادی برای پذیرفته شدن این پیشنهاد از سوی کشورهای منطقه، برای روحانی وجود دارد.

امنیت باید بر عهده که باشد؟ آمریکا می‌گوید کشورهای ذینفع باید به ائتلاف به رهبری او بپیوندند، با وجود مخالفت ایران آیا ائتلاف کشورهای فرامنطقه‌ای موفق به این کار می‌شوند؟

حرف روحانی کاملا درست است و از ابتدا هم بحث بر سر همین بود که امنیت منطقه با مشارکت همه کشورهای آن امکان‌پذیر است اما این طرح زمانی باید ارائه می‌شد که سطح تنش‌ها تا این حد بالا نرفته بود. منطقه اکنون به انبار باروت تبدیل شده و کشورهای آن، سلاح‌های زیادی خریداری کرده‌اند و اعتماد نیز در این منطقه تقریبا از بین رفته است. این پیشنهاد، خوب و عملی بود اگر پیش از بروز بحران‌های فزاینده ارائه می‌شد. با این حال حرف روحانی، حرف درستی است.

به فروش اسلحه اشاره کردید، روحانی هم به کشورهای غربی توصیه کرده بود اگر به دنبال آرامش در منطقه خلیج فارس هستند از صدور سیل اسلحه خودداری و کشورهای منطقه را وارد یک مسابقه تسلیحاتی نکنند، آیا احتمال این مسابقه بالا گرفته است؟

حرف روحانی درست است اما جمهوری اسلامی نیز در این مسابقه شرکت می‌کند. همین مانوور مشترک ایران، چین و روسیه بر تنش‌ها می‌افزاید و اگر تهران به دنبال کاهش این تنش‌ها است باید صمیمانه با کشورهای منطقه وارد گفت‌وگو شود تا مشکلات را برطرف کند. در حال حاضر تنش‌ها بالا گرفته و این پیشنهاد نیز زمانی تاثیر بیشتری داشت که تنش‌ها افزایش نیافته بود.

حضور روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل تا چه اندازه می‌تواند تاثیر مثبت داشته باشد؟

همین که لحن و زبان ایران تغییر کرده، نشانه‌ای مثبت است و همین که تهران دریابد کنش نظامی در منطقه تنها به تنش‌ها می‌افزاید و تنها باید بر کنش‌های دیپلماتیک تکیه کن
 
د، قدم تاثیرگذار و مثبتی است و به‌نظرم آقای روحانی قدم مثبتی برداشته اما بیش از این باید برای برقراری رابطه تلاش شود تا به سطحی برسد که کشورهای منطقه بتوانند کنترل خلیج فارس و امنیت آن را در دست بگیرند.
حمله اخیر به تاسیسات عربستان از نظر شدت و دقت، حمله‌ای بی‌سابقه بوده و همه چیز را فعلا تغییر داده و همان‌طور که پیش‌تر گفتم، سطح اعتماد را پایین آورده و خطرهای حاصل از این حمله، هم بیشتر شده و هم بزرگ‌تر دیده می‌شوند.

حوثی‌ها اعلام کردند که این حمله کار آنان بوده؛ چرا جمهوری اسلامی و مردم ایران باید هزینه آن را بدهند؟

آقای ظریف در مصاحبه‌ای با یک خبرنگار آمریکایی گفت، حوثی‌ها با این‌حمله، پنج سال سرکوب را جبران کردند و همین جمله نشان می‌دهد که او از این حمله شگفت‌زده نشده است. اگر حمله کار حوثی‌ها بوده چرا آنان چنین کاری می‌کنند که هزینه آن متوجه ایران شود؟ در حالی که شرایط ما بسیار شکننده است. پرسش از مسئولان این است که اگر با وجود کمک‌های بسیار مالی و تجهیزاتی به این گروه‌ها، در عوض کنترلی روی آنان وجود نداشته باشد؛ بسیار خطرناک است و اگر کنترلی وجود دارد چرا این حمله در این شرایط صورت گرفته که هزینه‌های آن را کشور ما پرداخت کند؟

آنچه در ایران زیاد شنیده می‌شود این است که دولت آمریکا به دنبال جنگ نیست! نظر شما در این‌باره چیست؟

تا به‌حال می‌شد گفت که این موضوع درست است. دولت ترامپ نگران این است که اگر جنگی در منطقه رخ دهد، آمریکا حمایت اروپایی‌ها را نخواهد داشت. اگر حملات آمریکا به عراق و کویت را به خاطر بیاوریم همه به شکلی حمایت اروپا را با خود داشته و اگر به گذشته برگردیم، آمریکا جنگی را در خاورمیانه شروع نمی‌کند که حمایت اروپا را نداشته باشد.

نکته بعدی این است که اروپایی‌ها نگران جنگ در ایران هستند. دلیل نخست این است که اگر جنگی در خاورمیانه شروع شود، دامنه آن گسترش پیدا خواهد کرد که اروپایی‌ها را سخت نگران می‌کند. مساله بعدی این است که آن‌ها بر نفت و انرژی خاورمیانه تکیه زیادی دارند و برای دسترسی به آن بسیار ارزش قائلند چون اگر نفت خاورمیانه نباشد و قیمت آن در اروپا بالا برود، ضربه بزرگی به اقتصاد اروپا خواهد زد و اروپایی‌ها نگران آن هستند که مشکلات در خاورمیانه آنان را زیر فشار اقتصادی قرار دهد. اروپایی‌ها به‌شدت نگران این هستند که اگر جنگی در خاورمیانه برپا شود و گسترش پیدا کند با چالش عظیم پناهندگان روبه‌رو خواهند شد و قبول این چالش برای آنان بسیار مشکل است. ۱۱ میلیون آواره از جنگ سوریه که چند میلیون تن از آنان به اروپا پناهنده شدند و این باعث شد که گروه‌های دست راستی افراطی دوباره پا بگیرند که با حضور پناهندگان خاورمیانه در کشورهایشان به‌شدت مخالفند.
ترامپ

آیا این سیاست‌ها و فشارهای جمهوری اسلامی است که اروپایی‌ها را ملزم به میانجی‌گری کرده است؟

اصل قضیه این است که اروپایی‌ها نگرانند که جنگ خاورمیانه شروع و پای آنان نیز به جنگ کشیده شده و با چالش آن روبه‌رو شوند و سایر دلایل را نیز در سوال قبلی به آن اشاره کردم.

آیا در آمریکا این ترامپ است که تصمیم گیرنده نهایی است؟

درست است که شخص ترامپ تصمیم می‌گیرد چه کند اما هرگز نباید فراموش کرد جمهوری‌خواهانی که از او در کنگره آمریکا حمایت می‌کنند به شدت ضد ایران و جمهوری اسلامی هستند و ترامپ برای اینکه بتواند در قدرت بماند و در حزب خودش عنصر موفقی باشد به حمایت جمهوری‌خواهان در کنگره سخت نیازمند است. همان‌ها می‌گویند اشتباه بزرگ آمریکا وقتی بود که ایران پهپاد آنان را ساقط کرد و هیچ پاسخی نگرفت و حالا برای تلافی، ترامپ را وسوسه می‌کنند. پایه دیگری که ترامپ بر آن تکیه کرده گروهی به شدت ضد مسلمان و نژادپرستند و زیاد نمی‌توانند تنش‌های نظامی را نسبت به آمریکا و دوستان خود تحمل کنند. نباید فراموش کرد که امکان دارد جمهوری‌خواهان، ترامپ را در شرایطی قرار دهند که دولت او وارد یک چالش دیگر با جمهوری اسلامی شود.
اینکه دولت آمریکا به دنبال جنگ نیست، نمی‌تواند برداشت درستی باشد و این امکان وجود دارد که با افزایش تنش‌ها در خاورمیانه، آمریکا آماده واکنش شود.

در چنین شرایط بغرنجی، باید چه تصمیم‌هایی در سیاست‌های کلان گرفته شود و چه باید کرد؟

در این شرایط تنها باید تنش‌ها را کاهش داد که این به سود منافع ملی ما است. جنگ در موارد بسیاری قابل پیش بینی نیست و یک جرقه می‌تواند آتش آن را شعله‌ور کند. وقتی خبرنگاری از آقای ظریف می‌پرسد که، شما گمان می‌کنید جنگی در خاورمیانه رخ نمی‌دهد؟ در پاسخ می‌گوید: من نمی‌توانم آن را تضمین کنم! چنین پاسخی از ناحیه او بسیار عجیب است و نشان‌دهنده آن است که وزیر امور خارجه و دستگاه دیپلماسی، امکان بروز جنگ را بعید نمی‌دانند.
جنگ برای ما بسیار زیان‌آور است و ممکن است ضربات جبران ناپذیری به کشور ما و در عین حال به سایر کشورهای متطقه وارد کند اما هرگز نباید فراموش کرد که بیشترین آسیب به کشور ما وارد خواهد شد.
گفته‌ می‌شود که ما می‌توانیم از خودمان دفاع کنیم پس پیش از آن باید واژه "دفاع" را باز تعریف کنیم که به چه معنا است. یعنی ایران می‌تواند از خود تا حدی دفاع کند که تاسیسات عظیم اقتصادی و نظامی‌اش آسیب نبیند؟ که خب هرگز چنین نیست. دوستان باید فکر کنند که "دفاع از خود به چه معنا است". اینکه ما می‌توانیم به حملات احتمالی واکنش نشان بدهیم، بله صددرصد می‌توانیم اما اقتصاد و تاسیسات عظیم اقتصادی ما، ضربه‌های بزرگی خواهند خورد و شکی هم در آن نیست.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها