پروانه سلحشوری نماینده مجلس دهم در گفتگو با مستقل:
در عراق، سوریه و لبنان که متحدین ایران هستند، حجاب اجباری نیست
سلحشوری میگوید: در عراق و سوریه و لبنان که ایران آنها را حمایت میکند میبینیم زنان آزادانه حتی کنار دریا میروند مثل لبنان؛ اما از آنجایی که آقایان فکر میکنند گروههای تحت حمایتشان از این اتفاقات داخلی خبر ندارند، تبلیغی روی حجاب نمیشود و در آن کشورها نیز اهمیتی به حجاب داده نمیشود.
سرویس سیاسی
اتفاق غم انگیز روزهای گذشته و مرگ مهسا امینی تمامی جامعه را از هر طبقه، جناح و صنفی نگران کرده است و مسئولین نیز اگرچه در این رابطه قول پیگیری دادهاند اما شوک این ماجرا هنوز در جامعه احساس میشود.
مقولهی گشت ارشاد در سالهای اخیر بخصوص از آغاز امسال تنشهای بسیاری را به همراه داشته و نه تنها به نتیجهی مطلوب دستگاه یعنی بهبود حجاب و کاهش بیحجابی نینجامیده، بلکه منجر به نگرانی، خشم و شکاف بیشتر میان ملت و دولت شده است. روسای جمهور مختلف نیز با وعدههای رنگارنگ درباره این موضوع بر سر کار میآیند اما همواره شاهد بقای گشت ارشاد و دست باز نیروهای آن در خیابانها هستیم.
حتی رئیسی نیز در آغاز کار خود به گشت ارشاد مدیران اشاره کرد که نشان از کاهش اهمیت گشتهای ارشاد عفاف و حجاب و افزایش توجه به مسئلهی فساد اداری و مالی بود. اما در عمل آنچه اتفاق افتاد عنایت ویژه به گشت ارشاد بود و بودجه قابل توجهی را نیز از دولت کسب کرد، درعین حال برخلاف مسئله عفاف و حجاب، رسیدگی به فساد مدیران اهمیت کمتری یافت.
برای بررسی ابعاد مختلف گشت ارشاد و تاثیر روانی کشته شدن مهسا امینی برجامعه گفتگو کردیم با پروانه سلحشوری، فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده سابق مجلس که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
چرا گشت ارشاد؟ ضرورت وجود گشت ارشاد چیست و از کدام نهاد آمد؟
گشت ارشاد ادامهی همان کمیتههایی است که در اول انقلاب به وجود آمد و برای اینکه یک گفتمان ایدئولوژیک را بتوانند در صحنهی عمومی تقویت کنند و از طریق آن استیلای خود را نشان دهند از گشت ارشاد استفاده شد. از ابتدا هم کار گشت ارشاد با مخالفتهای جدی روبه رو بود اما اینکه این گشت کارآیی و ضرورت داشته است، خیر اینطور نیست و ضرورت آن فقط برای غلبه گفتمان ایدئولوژیک بوده است و مرتبا نیز بحثهای خود را تکرار میکنند.
چرا مسئله حجاب در ایران پیچیده و لاینحل شده درحالیکه اگر گفتمان ایدئولوژیک مطرح بود متحدین ایدئولوژیک ایران مانند حزبالله لبنان و عراق با چنین پیچیدگی مواجه نیستند؟
متاسفانه در ایران حاکمیت از ابتدا مسئلهی حجاب را با سیاست گره زد و بقای حکومت را با حجاب یکی دانست. از آنجایی که به طرز طبیعی نمیتوان حجاب را زور کرد و در هیچ کجای دین اسلام هم به این مسئله اشاره نشده است هرچه تلاش با زور هم صورت بگیرد نتیجه نمیدهد. در عراق و سوریه و لبنان که ایران آنها را حمایت میکند میبینیم زنان آزادانه حتی کنار دریا میروند مثل لبنان؛ اما از آنجایی که آقایان فکر میکنند گروههای تحت حمایتشان از این اتفاقات داخلی خبر ندارند، تبلیغی روی حجاب نمیشود و در آن کشورها نیز اهمیتی به حجاب داده نمیشود. حجاب یک بحث شخصی است نه عمومی.
کاندیداهای ریاست جمهوری در زمان تبلیغات انتخابات از گشت ارشاد دفاع نمیکنند یا با آن مخالفت میکنند. چرا در طول دوران ریاست جمهوری توان مخالفت یا ممانعت از این پدیده را ندارند؟ (مشخصا رئیسی و روحانی)
پدیده گشت ارشاد از اراده ریاست جمهوری فراتر است و بقول رئیسی ایشان فقط مجری هستند، ما نیز نمیدانیم دستور برخورد و تندی با مردم از کجا میآید. اساسا رئیس جمهور جز یک مجری بیشتر نیست.
آیا میتوان در حوادث مربوط به گشت ارشاد عوامل خارجی را متهم کرد؟
متاسفانه این نتیجهگیری که در حوادث مربوط به گشت ارشاد عوامل خارجی را متهم میکنند، در ایران بصورت مداوم هر وقت اعتراضی صورت گرفته است برای خاموش کردن صدای مردم و برای اینکه بهانهای به دست بیاید تا اعتراضات را خاموش کنند، بیگانگان را در آن اعتراض دخیل میکنند. ولی کسی که مهسا را به درون آن ون هدایت کرد و منجر به مرگ او شد هیچ بیگانهای نبود او یک هموطنی بود که هم وطن خود را با کمال بیرحمی به سمت مرگ فرستاد و امثال مهساها را به این سرنوشت دچار کردند.
حادثه این مرگ، چه تاثیرات روانی بر جامعه خواهد داشت و آیا منجر به تغییر در سیاستهای دولت و برچیده شدن گشت ارشاد خواهد شد؟
از نظر روانی یک احساس ناامنی شدید از سوی پلیس که باید حافظ جان مردم باشد ایجاد شده و از طرف دیگر یک خشم عمومی که اگر اجازه داده شود گشت ارشاد ادامه فعالیت کند ممکن است فرزند دیگری قربانی باشد.
الان جامعه خشمگین و ترسیده و نگران و در عین حال گمراه است و نمیداند به چه راهی برود.
تنها چیزیکه مطالبه جدی مردم است، نبود گشت ارشاد و مبارزه با حجاب اجباری است.
ارسال نظر