با کدام منطق اقتصادی، هر چه بیشتر بنزین تولید میکنیم، مصرفمان هم بالاتر میرود؟
مستقل آنلاین/معاون وزیر نفت در امور پالایش و پخش از افزایش ظرفیت پالایشی کشور خبر داده است. موضوعی که در شرایط تحریم به کمک آمده و بخشی از نفت کشور را که نمیتوان صادر کرد، به مصرف داخل رسانده است
اما موضوع نگرانکننده این است که همزمان با افزایش ظرفیت پالایشی کشور مصرف فرآوردههایی چون بنزین و گازوئیل نیز افزایش یافته است. بنابراین ظرفیت صادرات فرآوردههای نفتی همراستا با افزایش تولید داخلی رشد نکرده است. بر این اساس، افزایش ظرفیت پالایشی نتوانسته تمام و کمال جایگزین صادرات نفتخام شود و درآمدهای نفتی کشور را حفظ کند.
آنطور که علیرضا صادقآبادی عنوان میکند، ظرفیت پالایش کشور از ۵۵/ ۱ میلیون بشکه در ابتدای سال ۹۶، به ۱۵/ ۲ میلیون بشکه در روز در خرداد سال جاری رسیده که به معنای افزایش ۶۰۰ هزار بشکهای ظرفیت پالایشی کشور در این بازه زمانی است. بنابراین در این بازه زمانی ۶۰۰ هزار بشکه از ظرفیت صادرات نفتخام و میعانات گازی کشور کاسته شده که در شرایط تحریم اهمیت ویژهای دارد. با این حال، نگاهی به رشد مصرف تنها فرآورده بنزین نشان از افزایش بیش از ۲۰ درصدی این سوخت از ابتدای سال ۹۶ تا حال حاضر دارد. به گفته صادق آبادی متوسط مصرف بنزین در حال حاضر به ۹۴ میلیون لیتر در روز رسیده در حالی که میزان مصرف در اوایل سال ۹۶ حدود ۷۸ میلیون لیتر در روز بوده است.
معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران با بیان اینکه هم اکنون متوسط میزان مصرف بنزین کشور حدود ۹۴ میلیون لیتر در روز است، اعلام کرده ظرفیت تولید این محصول در کشور حدود ۱۱۰ میلیون لیتر در روز است.
مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی، نبودن محلی در بخش هزینههای بودجه کشور برای واردات بنزین یا در بخش درآمد بودجه از محل صادرات این سوخت را عامل اصلی بیتوجهی سیاستگذاران نسبت به هشدارهای افزایش مصرف میداند. این اظهارات خود نشان از آدرس خطایی دارد که سالها از سوی سیاستگذاران و مسوولان از مصرف بنزین داده شده و نتیجه آن مقاومت جامعه در برابر هرگونه اصلاحی در قیمت و الگوی مصرف است. در واقع مقایسه و ایجاد ارتباط کاذب بین «میزان مصرف» با «میزان تولید» بنزین و تلاش برای برنده شدن «میزان تولید» در رقابت با «مصرف» به ایجاد این تفکر منجر شده «تا جایی که تولید افزایش یابد میتوان به مصرف ادامه داد.» این در حالی است که اصولا مصرف و تولید دو مقوله جدا از هم هستند و پارامترها و فاکتورهای اثرگذار بر آنها کاملا متفاوت است. در تولید پارامترهایی چون سرمایهگذاری، در دسترس بودن مواد اولیه و... دخیل است در حالی که میزان مصرف معلول پارامترهایی چون رشد اقتصادی، میزان بهرهوری و... است.
مقایسه میزان تولید و مصرف بنزین به این بهانه که ما خود تولیدکننده نفتخام هستیم همان قدر خطا است که کشوری چون برزیل به دلیل اینکه بزرگترین تولیدکننده قهوه جهان است میزان مصرف خود را با تولید قهوه مقایسه کند و انتظار رود که در سطح تولید به مصرف قهوه بپردازد.
آدرس خطا با گاز چه کرد
دادن آدرس خطا نه تنها به تشکیل یک باور غلط در بین عموم مردم منجر شده است بلکه خود انحرافات بسیاری در سیاستگذاری ایجاد میکند. این تجربهای است که در موضوع تولید و مصرف گاز کشور نیز رخ داده است.
این باور که چون دارای بزرگترین ذخایر گازی جهان هستیم پس اولویت تولید گاز مصرف در داخل کشور است و ایجاد ارتباط بین تولید و مصرف این سوخت موجب شده با وجود اینکه ایران سومین تولیدکننده گاز جهان است هیچ جایگاهی در بازار صادراتی این کالا نداشته باشد. چراکه سرانه مصرف داخلی گاز کشور هیچ تناسبی با آمارهای جهانی ندارد.
در مقابل گاز ارزان به کاهش بهرهوری شرکتهای داخلی منجر شده بهطوری که در حال حاضر اگر قیمت این سوخت را به قیمتهای عرف بازارهای این کالا نزدیک کنیم بخشهای بسیاری از صنعت کشور از سودهی خارج میشوند. به این معنا که بخشهای مختلف صنعت در ایران تنها با رانت قیمتی گاز سر پا ایستاده و بخشی از اشتغال با سوختن گاز در قیمتهای پایین ایجاد شده است. از سوی دیگر قیمت پایین به رشد مصرف خانگی گاز نیز منجر شده است یا اینکه گاز در محلهایی استفاده میشود که در الگوی جهانی چندان متداول نیست.
بنابراین مصرف بهینه با الگوی مصرف در ایران فاصله بسیاری دارد. مقایسه مصرف و تولید بنزین نیز در نهایت به ایجاد این تفکر منجر شده که چون ما خود دارنده ذخایر نفتی هستیم پس میتوانیم تا سطح تولید به مصرف ادامه دهیم. بنابراین در مصرف بنزین نیز این خطا ایجاد شده و بیتوجهی به بهرهوری به ایجاد مصرف کاذب منجر شده است.
به طور مثال بخشی از آنچه که در آمار مصرف بنزین قید میشود به شکل قاچاق از کشور خارج میشود یا اینکه بخشی از اشتغال کشور با بنزین ارزان ایجاد شده است، به این معنا که بنزین با کمتر از یکدهم متوسط جهانی به فروش میرسد تا برای بخشی از جامعه شغل ایجاد شود. بنابراین مقایسه میزان مصرف و تولید از اساس مشکل دارد و طرح این پرسش که چقدر میتوان تولید و مصرف کرد، دادن آدرس غلط است.
برای رسیدن به برآورد از میزان مصرف باید سرانه بنزین را با سرانه جهانی مقایسه کرد. حتی برای رسیدن به برآوردهای دقیقتر از شدت مصرف باید میزان سرانه مصرف در جامعه شهری را محاسبه کرد. طرح آدرس خطا از این نظر حائز اهمیت است که به مقاومت عموم مردم در برابر اصلاح قیمتها و الگوی مصرف منجر شده.
ارسال نظر