شاید سرانجام، لحظه دلارزدایی فرارسیده باشد
ارز بریکس جایگزین دلار خواهد شد؟
یک تحلیل در فارین پالیسی: ارز تازه بریکس، میتواند سلطه دلار را به لرزه درآورد
جوزف سولیوان، فارین پالیسی
این روزها، سخن از دلارزدایی جان میگیرد. ماه گذشته، آلکساندر باباکوف، معاون رییس دومای دولتی روسیه در دهلی نو گفت که روسیه اکنون پرچمدار ایجاد یک ارز تازه است که قرار است برای تجارت فرامرزی توسط کشورهای عضو بریکس یعنی برزیل، روسیه، هندوستان، چین و آفریقای جنوبی مورد استفاده قرار گیرد.
چند هفته بعد، لولا داسیلوا رییس جمهوری برزیل هم در چین گفت: "هر شب از خودم میپرسم که چرا باید کشورها، تجارت خود را بر پایه دلار انجام دهند؟"
این تحولات، گزاره کنونی را زیر سوال میبرد که میگوید حاکمیت دلار پایدار خواهد بود چرا که تنها پول تک چشم در میان ارزهای کور رقیب همچون یورو، ین و یوآن است.
به تعبیر یک اقتصاددان "اروپا یک موزه است، ژاپن یک خانه سالمندان و چین هم یک زندان." این تعبیر نادرستی نیست اما ارزی که توسط بریکس منتشر شود، متفاوت خواهد بود. این ارز تازه، به مثابه اتحاد ناراضیان کنونی و آینده خواهد بود که حجم کلی تولید ناخالص داخلی این کشورها هماکنون نه تنها هژمون غالب یعنی ایالات متحده را پشت سر میگذارد بلکه از کل تولید ناخالص داخلی جی هفت هم فراتر میرود.
اینکه دولتهای خارجی میخواهند که خود را از اتکا به دلار آمریکا رها سازند، به هیچ وجه یک ماجرای تازه نیست. گفتگو در پایتختهای خارجی درباره تمایلشان به پایان دادن به سلطه دلار، از دهه ۱۹۶۰ به تیتر روزنامهها تبدیل میشده است. اما تا امروز، این حرفها با عمل فاصله داشتهاند.
با یک مقیاس، دلار اکنون در ۸۴/۳ درصد از تجارت خارجی جهان به کار میرود حال آنکه یوآن چین تنها سهمی ۴/۵ درصدی در این زمینه دارد. همچنین اعتیاد کرملین به دروغ بعنوان ابزار حکومتداری هم زمینه بدگمانی به هرچه که روسها بگویند را فراهم میکند. این است که روشن نیست دیگر کشورهای عضو بریکس، تا چه اندازه با آنچه باباکوف میگوید، همراه باشند.
با اینهمه، دست کم بر پایه شاخصهای اقتصادی، چشمانداز موفقیت ارزی که توسط بریکس صادر شود، یک پدیده تازه است. طرحهای اولیه آن هرچه که باشند و هرچقدر هم پرسشهای بیپاسخ عملی آن فراوان باشند، چنین ارزی واقعا میتواند دلار آمریکا را از جایگاه ارز ذخیره اعضای بریکس، کنار بزند. برخلاف نامزدهای رقیبی که در گذشته پیشنهاد شدهاند، همچون یوآن دیجیتال، این ارز فرضی عملا از درونمایه و پتانسیل جایگزینی یا دست کم تزلزل جایگاه دلار بعنوان ارز مسلط جهانی، برخوردار است.
فرض کنید که این ارز فرضی را "بریک" بنامیم. اگر گروه بریکس، تنها از بریک برای تجارت بین المللی استفاده کند، مانعی را از میان بر میدارد که تاکنون تلاشهایشان برای فرار از سلطه دلار را خفه کرده است. آن تلاشها اغلب به شکل توافقهای دوجانبه برای انجام تجارت دوجانبه برپایه ارزهای غیردلاری همچون یوآن انجام میشد که اکنون ارز مورد استفاده در تجارت میان چین و روسیه است.
روسیه نمیخواهد که تکمله واردات خود را از چین تأمین کند. بنابراین تمایل دارد که پس از انجام تراکنشهای دوجانبه، درآمدهای خود را در داراییهای دلاری سرمایهگذاری یا اصطلاحا پارک کند تا بتواند تکمله واردات خود را از سایر نقاط جهان، که هنوز از دلار برای تجارت استفاده میکنند، تأمین کند.
اگر چین و روسیه هرکدام، تنها از بریک برای تجارت استفاده کنند، روسیه هیچ نیازی به پارک کردن درآمد تجارت دوجانبه خود به دلار نخواهد داشت. انتهای داستان، روسیه برای خرید بقیه اقلام وارداتی خود، از بریک استفاده میکند و نه دلار که این روند، سرانجام به دلارزدایی میانجامد.
آیا واقع بینانه است که تصور کنیم کشورهای گروه بریکس، تنها از بریک برای تجارت استفاده کنند؟ آری. در آغاز، آنها میتوانند کل صورتحسابهای وارداتی خود را خودشان تامین مالی کنند. در سال 2022، سرجمع، گروه بریکس یک مازاد تجاری- که همچنین بعنوان موازنه مازاد پرداختها هم شناخته میشود- 387 میلیارد دلاری داشت که این البته بیشتر مدیون چین بود. بریکس همچنین در آستانه کسب سطحی از خودکفایی در تجارت بین الملل بود که از دیگر اتحادیههای ارزی جهان فراتر رفت. از آنجا که یک اتحاد ارزی بریکس- برخلاف هر نمونه پیشین- در میان کشورهایی رواج نمییابد که که مرزهای مشترک داشته باشند، اعضایش احتمالا قادر خواهند بود که گستره وسیعتری از کالاها را نسبت به هرگونه اتحادیه پولی دیگری تولید کنند.
هنر تنوع جغرافیایی این است که زمینه سطحی از خودکفایی را فراهم میآورد که دستیابی به آن در اتحادیههای ارزی دیگری که با تمرکز جغرافیایی تعریف میشوند، کار دشواری است. برای مثال منطقه یورو در سال 2022، یک کسری تراز تجاری 476 میلیارد یورویی داشت.
اما حتی الزامی نیست که کشورهای گروه بریکس، تنها میان خود به تجارت بپردازند. از آنجا که هر عضوی از گروه بریکس، یک سنگین وزن اقتصادی در منطقه خود است، کشورهای اطراف جهان احتمالا مایل به تجارت با ارز بریک خواهند بود. اگر تایلند احساس کند که مجبور به استفاده از بریک برای تجارت با چین است، واردکنندگان برزیلی هم میتوانند میگوی صادراتی تایلندی ها را خریداری کنند و آن را در منوی برزیل نگه دارند. کالاهایی که در یک کشور تولید میشوند، همچنین میتوانند محدودیتهای تجاری میان دو کشور را با صادرات و سپس صادرات مجدد به کشور سوم، دور بزنند. این روند اغلب پیامد محدودیتهای تجاری تازه، همچون تعرفهها، است. اگر ایالات متحده تجارت دوجانبه با چین را، به جای تجارت با بریک، بایکوت کند، کودکان آمریکایی میتوانند همچنان با اسباب بازی های چینی که به کشورهایی چون ویتنام صادر و سپس به آمریکا صادر میشوند، بازی کنند.
نویسنده این مطلب جوزف سولیوان Joseph W. Sullivan، مشاور ارشد گروه لیندسی Lindsey Group و مشاور ویژه پیشین و اقتصاددان عضو شورای مشاوران اقتصادی کاخ سفید در دوره ترامپ بود.
ارسال نظر