بازداشت پدر و پسر گانگستر
پدر و پسر متهم هستند همراه مردی سابقهدار تحت عنوان مامور پلیس دزدی میکردند.
پدر و پسر و همدستشان که در سرقتهای گانگستری جیب چند شهروند را خالی کردهاند در حالی محاکمه شدند که مدعیاند سرقتی در کار نبوده و اعترافات قبلیشان دروغین است.
متهمان که یک پدر و پسر و فرد سابقهدار دیگری هستند از سوی شکات شناسایی شدهاند؛ اما خودشان منکر همه چیز هستند. آنها متهم هستند با یک خودرو جلوی شهروندان را میگرفتند و تحت عنوان مامور آنها را بازرسی کرده و کارت بانکیشان را به سرقت میبردند.
اولین شکایت
اولین شکایت از این متهمان شهریور پارسال ثبت شد. این مالباخته در جلسه دادگاه گفت: در خیابان میرفتم که یک پژو پرشیا جلویم پیچید. سه نفر که لباس مامور به تن داشتند با بیسیم و دستبند پیاده شدند و از من کارت شناسایی خواستند. گفتم کارت ملی همراه ندارم. گفتند برای اینکه هویتم دقیق بررسی شوم باید رمز عابربانکم را به آنها بگویم. من هم رمز را گفتم، آنها بعد از چند دقیقه گفتند میتوانی بروی. ۱۰ دقیقه بعد بود که یکباره دیدم پیامک برداشت از حساب برایم آمد. وقتی جیبم را چک کردم متوجه شدم عابربانکم نیست. دزدان از حسابم ۱۰ میلیون تومان پول برداشت کرده بودند. آنها وقتی که من حواسم نبود از جیبم کارت را کش رفتند و رمزش را از خودم گرفتند.
مرد شاکی گفت: من در اداره آگاهی موفق شدم یکی از متهمان را شناسایی کنم و حالا هم درخواست خسارت و هم درخواست مجازات متهمان را دارم.
سرقت میلیونی از مرد افغان
در ادامه دیگر شاکی پرونده که یک مرد افغانستانی است در جایگاه ایستاد. او گفت: سه متهم سوار پراید بودند، آنها جلوی مرا گرفتند و برگ تردد خواستند. بعد هم گفتند رمز کارت بانکیات را بده تا مطمئن شویم برگه درست است. من هم رمز را گفتم، چند دقیقه بعد در سه مرحله ۱۵ میلیون تومان پول از حسابم خارج شد و فهمیدم آنها مامور قلابی هستند.
سرقت از دانشآموز نوجوان
در ادامه سومین شاکی که پسری دانشآموز است روبهروی قضات ایستاد و گفت: شانزدهم شهریورماه پارسال یک پرشیا نقرهای که سه سرنشین داشت در غرب تهران راهم را بست. سرنشینان خودرو خودشان را مامور پلیس معرفی کردند و گفتند به من مشکوک هستند. آنها خواستند گوشی موبایلم را بگیرند؛ اما مقاومت کردم. یکی از آنها با شوکر مرا تهدید کرد. به همین خاطر ترسیدم و گوشی را به آنها دادم. متهمان از من خواستند سوار ماشین شوم و آنها را مقابل خانهمان ببرم تا با پدرم صحبت کنند. میخواستم سوار ماشین شوم که فرار کردند و گوشی مرا با خود بردند. من از آنها شاکی هستم.
با پایان اظهارات شاکیها سه متهم به اتهام سرقت مسلحانه در پوشش مامور پلیس و استفاده از لباس پلیس از خود دفاع کردند.
متهم اول که مردی ۳۷ ساله به نام سعید است گفت: قبول دارم چهار فقره سابقه سرقت دارم اما مدتی است دست از سرقت برداشتهام و ساختمانسازی میکنم. وقتی این سرقتها رخ داد تهران نبودم. بیدلیل بازداشت شدهام و در هیچ کدام از این سرقتها شرکت نداشتهام. حتی پولی به کارت من واریز نشده و نمیدانم چرا یکی از شاکیها مرا به عنوان متهم پرونده معرفی کرده است.
سپس دو متهم دیگر که پدر و پسر بودند به دفاع پرداختند.
مرد ۶۰ ساله گفت: من در زیرزمین خانهام در مهرشهر کرج کفتر پرورش میدهم و آنها را میفروشم. من هرگز به تهران نیامده بودم و بیدلیل بازداشت شدهام. اتهامات را قبول ندارم.
پسر این متهم نیز گفت: وقتی بازداشت شدم سرباز بودم و قرار بود یک هفته بعد مراسم عقدم برگزار شود؛ اما پس از دستگیری مراسم عقدم به هم خورد و خانواده دختر مورد علاقهام دیگر حاضر به این وصلت نیستند. زندگیام به هم ریخته است. من و پدرم هشت ماه است که در زندان هستیم و کسی را نداریم تا برای ما وثیقه تهیه کند و آزاد شویم. من اصلاً شاکیهای پرونده را نمیشناسم و حتی متهم ردیف اول را نیز قبلاً ندیدهام. من و پدرم بیدلیل بازداشت شدهایم و بیگناه هستیم.
قضات با پایان دفاعیات متهمان وارد شور شدند تا رأی صادر کنند./اعتمادآنلاین
ارسال نظر