من اطلاعاتی از حمله روسیه علیه اوکراین دریافت کرده بودم
بخش هایی از مصاحبه مهم دکتر احمدینژاد درپی حمله روسیه به اوکراین به شرح زیر است.
- اینهایی که اسلحه به هم نشان می دهند، نشان قدرت واقعی شان نیست. قدرت واقعی، قدرت انسانی و قدرت ملت ها است. این در واقع ضعف آنها را نشان می دهد! در مقابل موج بیداری و حرکت ملت ها کم آوردند و دارند چنگ و دندان نشان می دهند. این چنگ و دندان بیشتر نشانه ترس و از احساس ضعف است والّا انسان های قدرتمند منطق دارند و نیازمند اسلحه نیستند.
- من ایمان دارم که نظم آینده جهان را همه ملت ها با هم پایه گذاری خواهند کرد. موضع ملت ها و توده های جوامع، معلوم است که مخالف هستند اما یک عده از نخبگان، بر اساس یک تصور اشتباه، خیال می کنند که لیبرال دموکراسی، خطاهایی هم دارد و اگر ما در این جناح بایستیم، بهتر است. درحالیکه الان لیبرال دموکراسی ای به آن معنا وجود ندارد. این مفهوم، در اسارت سرمایه داری جهانی است. آنها این را به اسارت گرفته اند، دارند کار خودشان را می کنند.
- حداکثر توانمندی صاحبان قدرت، کشتار است ولی در عرصه انسانی چیزی ندارند. نه قادرند اقتصاد جهان را بهبود ببخشند، نه قادرند شرایط اجتماعی جهان را بهتر کنند و نه قادرند برای جهان امنیت بیاورند. اصلا منافع آنها در به هم زدن امنیت جهان است. آنها منافع خودشان را در بهم زدن امنیت جهان تعریف کرده اند. چگونه ما به اینها اعتماد کنیم که اینها بیایند در جهان امنیت را برقرار کنند؟ امروز وقت آن است که یک همگرایی جهانی را ایجاد کنیم و همگرایی بین ملت ها را تقویت نماییم که گام اول آن آگاهی بخشی، اطلاع رسانی، تبیین و گفت وگوست.
- امروز یک بیداری عظیم در دنیا به سرعت درحال گسترش است. مردم دیگر نمی خواهند حق تعیین سرنوشت شان را به نمایندگی بدهند، بلکه می خواهند خودشان آن را اعمال کنند. دنبال حقیقت آزادی، عزت، آرامش و صلح هستند. فهمیده اند که بدون حضور و تصمیم گیری مستقیم خودشان، بازنده اصلی ملت ها هستند.
- ۱۵۰۰ میلیارد دلار هزینه تسلیحاتی در هر سال است. یعنی دنیا دارد با یک نگاه میلیتاریستی اداره می شود. ملت ها می گویند ما که با هم جنگی نداریم، چرا باید مقابل هم بایستیم؟ چرا ملت ها باید با هم درگیر شوند؟ یک تعداد حکومت می خواهند دنیا را به جان هم بیندازند.
- من اطلاعاتی دریافت کرده بودم، حرف های همه و بخصوص آقای بایدن و همکارانشان را دقیق گوش می کردم و بعد همه اینها را کنار هم می چیدم و می دیدم که قرار است اتفاقاتی مانند همین اوکراین بیفتد. خیلی روشن بود که آمریکا، روسیه و چین با هم توافق کردند تا بخشی از دغدغه های تاریخی خودشان را حل کنند و دنیا را به یک تعادل جدیدی برسانند. اوکراین را به آقای پوتین دادند که البته او به اوکراین بسنده نمی کند و در ذهن ایشان بازسازی شوروی سابق است. اگر بیانیه او را ببینید، متوجه می شوید که به صراحت می گوید دنبال آن چیست؟ ادعا دارد. ولی من نمی دانم چرا بعضی ها توجه نمی کنند! چین هم مدعی ضمیمه تایوان است و البته روی سنگاپور هم دارند با آمریکایی ها چانه زنی می کنند.
- اگر حرف های آقای بایدن را کنار حرف های مقامات آمریکایی بگذاریم، نقشه دستمان می آید که قرار است روسیه برود اوکراین را بگیرد و اصلا آنها بسترش را فراهم کردند. اینطور نیست که بگوییم آنها مخالف بودند و تهدید کردند! خیر، کاملا فضای ذهنی مردم و فضای جهان را آماده کردند. وقتی اینها را کنار هم بگذاریم و یکجا ببینیم، می فهمیم که طبق یک نقشه است. یعنی نقشه ای است که دارند قطعات پازل آن را تکمیل می کنند. یک مقدار آن را آقای پوتین، یک مقدار آن را آقای بایدن و بقیه را چین تکمیل می کند.
- اتحادیه اروپا بسیار مهم است ولی در عرصه بین الملل از ظرفیت هایش استفاده نمی شود. آمریکا به عراق حمله می کند، اینها امضاء می کنند. به افغانستان حمله می کنند، اینها امضاء می کنند. هرطراحی آمریکا را امضاء می کنند. حتی وقتی ایران را ولو با ناخرسندی برخی از آنها تحریم می کند، تبعیت می کنند. الان دیگر جز تبعیت چکار می خواهند بکنند؟ البته من امیدوارم که اروپایی ها تغییر رویه بدهند و از حیثیت خودشان دفاع کنند.
- اروپا باید خودش را پیدا کند. الان بیشترین خسارت دیده از این جنگ، اروپاست. یعنی برای اروپا چیزی باقی نماند. الان باید تسلیم شود و هر چه آمریکا می گوید، باید چشم بگوید. یا هر کاری که روسیه گفت، باید عمل کند. الان اروپا در اسارت است. اولا انرژی اش به روسیه وصل است و در طول زمان نتوانسته راه های دیگری را برای تامین انرژی پیدا کند. در یک طرف آمریکا ایستاده و در طرف دیگر روسیه ایستاده است.
- اینکه جنگ شود و یک عده زیادی کشته شوند و بعد ما خوشحال باشیم که قیمت نفت بالا می رود!؟ این چه جهانی است که ما می خواهیم بسازیم؟ یا آن جهانی که می خواهیم در آن زندگی کنیم و برایمان ایده آل است، چه جهانی است که در آن کشته شدن یک عده، باعث خوشحالی یک عده دیگر است!؟ من می گویم هزار سال این اتفاق نیفتد و یک نفر هم کشته نشود. مردم اوکراین چه گناهی کرده اند؟
- اساس سلطه و اندیشه اینها(آمریکا و روسیه) ، اندیشه قدرت و قدرت کشتار است. اسمش را رقابت تسلیحاتی می گذارند، برایش پوشش هایی درست می کنند، دلیل و توجیه می آورند ولی ته آن قدرت، کشتار است. یکی می گوید قدرت کشتار من بیشتر است یا قدرت کشتار بالایی دارم، پس حرف من حق است و هر کاری که می خواهم باید بکنم و بقیه هم باید از من تبعیت کنند! اصلا از اینکه قدرت کشتار انسانها را به رخ می کشند، احساس اقتدار می کنند. این جزو برنامه آنهاست.
- اگر ناتو مقصر است، باید ناتو را تنبیه کرد نه اوکراین را. اگر ناتو مسبب حوادث است، چرا یک تیر به سمت ناتو شلیک نمی شود؟ گرچه من اصلا با اصل شلیک کردن تیر مخالف هستم. بالاخره خدا زبان و عقل را برای این به انسانها داده است که با هم تفاهم کنند نه اینکه با هم بجنگند. آنهایی که به عرصه جنگیدن و سلطه گری می روند، از حیث انسانی خارج هستند و از شان انسانی شان دور شده اند. حیثیت خودشان را در بمب و هواپیما و موشک و کشتار دیگران جست و جو می کنند که این بنظرم شیطان است، انسان نیست.
ارسال نظر