محمدرضا کارچی جامعه‌شناس در گفتگو با مستقل:

تمام سال‌های دهه ۹۰، فقر در حال افزایش بوده است

دکتر کارچی می‌گوید: نرخ فقر به استنثنا سال ۹۴ و ۹۵ که برجام امضا شد در تمام سال‌های دهه ۹۰ فقر در حال افزایش بوده است. در سال ۹۸ نرخ فقر ۳۸ درصد نسبت به سال ۹۷ رشد داشته است. فقر دلایل خارجی و داخلی داشته، بخصوص معلول تحریم‌ها بوده که الان به جمع‌بندی رسیده‌ایم ناگزیر آن را رفع کنیم و باید به سمت حل تحریم برویم.

تمام سال‌های دهه ۹۰، فقر در حال افزایش بوده است

تمام سال‌های دهه ۹۰ فقر در حال افزایش بوده است

سرویس اجتماعی

طی ماه‌های گذشته و با تشدید فشارهای اقتصادی، آمارهای نگران کننده‌ای منتشر شد؛ از افزایش آسیب‌های اجتماعی و بزهکاری تا کاهش شدید مصرف سرانه گوشت و‌ مرغ. همه این ارقام وضعیت اسفناک فقر و تشدید آن در نیمه دوم امسال را نشان می‌داد. این شرایط و نیز تشدید لحظه به لحظه تورم موجب نگرانی درباره آینده کشور شده است. برای ارزیابی این موضوع و‌ بررسی راهکارهای خروج از این بحران با دکتر محمدرضا کارچی‌ جامعه‌شناس و استاد دانشگاه گفتگو کردیم:

 

 با وجود وضعیت اقتصادی فعلی و میزان فاجعه‌بار رشد فقر نقشه فعلی فقر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا دچار یک بن بست معنایی با فقرا در جامعه‌ی ایران شده‌ایم؟

 

برای این پاسخ باید مقداری از آمار بانک مرکزی را اعلام کنم در سال گذشته درآمد ملی هر ایرانی به کمترین میزان از سال ۸۰ رسیده است 

و جالب است بدانید که سرانه درآمد ایرانی‌ها به قیمت ثابت سال ۹۰ بازگشته است. یعنی بعد از ۱۰ سال به قیمت ثابت آن سال درآمده و یک افت ۳۵ درصدی را بازگو می‌کند.

یک فقر تصنعی به همین شیوه مدیریت بازتولید شده است، افت تولید ناخالص داخلی و تورم داخلی دو عامل مهم از بین بردن یک سوم از درآمد هر ایرانی شده است. وقتی بحث به تولید ناخالص می‌رسد به پس‌انداز ملی نیز می‌رسیم که به کمترین میزان از سال ۹۱ تاکنون رسیده است. بانک مرکزی نیز با تاخیر زیاد نمودارهای اقتصادی را منتشر کرد و داده‌های ۴ فصل را در اختیار رسانه‌ها و عموم قرار داد. بانک مرکزی داده‌های حساب‌های ملی را برای سال ۹۸ که منتشر کرده بود تولید ناخالص داخلی را ۶۲۸ هزار میلیارد تومان مشخص کرد که افت ۶ درصدی کیک اقتصاد را نشان می‌داد. در سال‌های اخیر نیز شاهد افول شاخص‌های اقتصادی بوده‌ایم.

 

با اوج گرفتن تورم از یک طرف در دهه ۹۰ و افول حجم اقتصاد و شرایط تحریمی و مواردی که افت درآمد را شامل حال ایرانیان کرده است به این نتیجه می‌رسیم که وضعیت کشور با توجه به تراز اقتصادی، ما را به سمت جریانی ساختگی از سوی دستگاه اقتصادی کشور برده است.

بگذریم که یک فرار ۶ میلیارد دلاری در ۶ ماه نخست سال ۱۴۰۰ داشته‌ایم، یعنی ما یک حجم قابل توجه را که می‌توانستیم روی آن حساب کنیم بر اساس مدیریت نادرست از دست داده‌ایم.

 

ما در سال ۹۹ تورم نقطه به نقطه‌مان ۴۹ درصد اعلام شده و روشن است اگر به بحث فقر بر اساس گزارش‌های وزارت کار بپردازیم یک سوم مردم زیر خط فقر زندگی می‌کنند و بیشترین میزان فقر در سیستان و بلوچستان و کرمان بوده است.

وقتی می‌گوییم یک سوم مردم زیر خط فقر زندگی می‌کنند یعنی در تمام سال‌های دهه ۹۰ رفاه اجتماعی را دچار کاهش و فقر کرده‌ایم. در آن گزارشی که وزارت کار به آن اشاره کرده است میزان فقر را به ۳/۸ میلیون نشان داده و کاملا مشخص است که چه اتفاقی در حال وقوع است و ۲۶ میلیون نفر در فقر بوده‌اند. نرخ فقر به استنثنا سال ۹۴ و ۹۵ که برجام امضا شد در تمام سال‌های دهه ۹۰ فقر در حال افزایش بوده است. در سال ۹۸ نرخ فقر ۳۸ درصد نسبت به سال ۹۷ رشد داشته است. فقر دلایل خارجی و داخلی داشته، بخصوص معلول تحریم‌ها بوده که الان به جمع‌بندی رسیده‌ایم ناگزیر آن را رفع کنیم و باید به سمت حل تحریم برویم.

بنظر من تنها راه نجات اقتصاد و محو فقر در کشور فارغ از استفاده از منابع، نیازمندی به تجارت جهانی به قیمت واقعی است نه رایگان و ارزان و کالا به کالا و ....

سرانه مصرف گوشت و برنج مردم ایران کم شده و این مسئله بر اساس آمار کارشناسان ایرانی است که ۷ دهک مردم ایران توانایی تامین کالاهای غذایی خود را ندارند و به مرور شاهد سوءتغذیه خواهیم بود. این مسائل بر دهک‌ها تاثیرگذاشته و سفره خانواده‌ها را کاهش داده است، تا سال ۹۸ مردم کمبود کالاها را با قند و شکر جبران می‌کردند، اما الان توان خرید آن را هم ندارند و بصورت جدی سوءتغذیه شکل می‌گیرد.

شغل و آموزش و پروش و ورزش و فرهنگ مردم درگیر این مسئله است. ۷ دهک که تعداد کمی نیست! من فکر می‌کنم که این ۷ دهک برای زنده ماندن باید اسکار بگیرند! بعد از کرونا مصرف گوشت قرمز بشدت کاهش یافته است، ۱۵ درصد خانواده‌های ایرانی در دوران کرونا بیکار شده‌اند، در کنار تحریم و مشکلات داخلی و سوءمدیریت‌ها، الان تنها می‌توان امیدوار بود که آمارها با رفع تحریم بهبود یابند.

 

 با این وجود رفتار سیاسی و اجتماعی طبقه فرودست در ایران به چه سمت خواهد بود؟ آیا فقرا در جامعه‌ی امروز ایران از سیاست‌های غالب و عرفی پیروی می‌کنند یا به سمت دیگری می‌روند؟

 

 

ما دچار یک نوع تهدید عظیم اجتماعی شده‌ایم و در حوزه‌ی اقتصاد بسیاری از بنیان‌ها و ستون‌های اجتماعی و سرمایه‌های اجتماعی و افزایش مشارکت‌ها و شادابی مردم را متزلزل کرده‌ایم و بسیاری از بحران‌ها ناشی از همین مسائل اقتصادیست.

مهاجرت‌ها و تضعیف اعتماد ملی که در همین فضا ایجاد می‌شود و ما را به سمت و سویی می‌برد که بحران‌های معلول همین شرایط ایجاد می‌شود. واقعیت این است که جامعه کنونی ایران یک جامعه سرخورده و مستخرج همین روابط است، فاصله طبقاتی نیز در همین شرایط بیشتر شده است. نرخ تورم وقتی برای فقرا ۴۸ درصد است نرخ تورم ثروتمندان نیز ۴۰ درصد بوده یعنی سهم فقرا از تورم بیشتر بوده است.

 

ما متاسفانه در زمانه‌ای قرار گرفته‌ایم که به دلیل شرایط اقتصادی در پرتگاه اجتماعی قرار داریم.

اگر نیاز به انسان باهوش و فعال و با نشاط مبتنی بر سلامت اجتماعی داریم که عزت نفس ملت و باورها را بر نهادها بخواهیم حفظ کنیم باید به سمت خروج از این فضا برویم، یکی از کارها چگونگی کنش در بحث تحریم‌ها  و توافق با حداکثر برداشت نسبت به منافع ملی است تا بتوانیم با دنیا تجارت داشته باشیم. باید ثروتی که به صورت کاملا بالقوه است را بالفعل درآوریم و ثروت ایران در اختیار مردم ایران قرار گیرد تا بتوانیم با اتفاقات روشن برجام کشور را از این فضا نجات دهیم.

 

 برخی معتقدند بودجه ۱۴۰۱ بودجه‌ای علیه معیشت فرودستان خواهد بود و تاکید بر کسب مالیات از جیب مردم باعث برخی اعتراضات خواهد شد. بنظر شما سال آینده دولت رئیسی با اعتراضات معیشتی مواجه خواهد شد؟

 

در مورد بودجه یک نکته را بگویم در سال ۱۴۰۰ ما کسری بودجه داشتیم که یک مشکل تاریخی بوده است، اما تا این سطح را تجربه نداشته‌ایم. بررسی تغییرات درآمد عمومی از جمله مالیات و عوارض و هزینه‌های جاری دولت نشان می‌دهد که دو متغیر فوق با شیب ملایمی تا سال ۸۸ در حال افزایش بود، اما از سال ۸۹ به دلیل سیاست‌های دولت احمدی‌نژاد و توجه به درآمدهای نفتی هزینه‌های جاری افزایش یافت و به یک دفعه هزینه‌ها افزایش یافت و درآمدها بر جا ماند. 

در سه سال اخیر درآمدها ۶۰ درصد کاهش یافته است و نیمی از درآمدهای جاری از محل درآمدهای عمومی تامین شده است، دولت یک سوم درآمدهای خود را از طریق فروش منابع خود تامین کرده است ما داریم به سمت فلاکت حرکت می‌کنیم.

 

 با این وجود راهکار عبور از بحران فعلی چیست؟ چه باید کرد؟

 

من چند پیشنهاد در ذهنم دارم با وجود فقر فعلی و بحران‌های طبقاتی و شکاف طبقاتی و نسلی و قومی و بروز اعتراضات گسترده.

بنظر من باید در بودجه چند تغییر ایجاد شود اول اینکه باید یک برنامه که آقای رئیسی هم در زمان قوه قضاییه بر آن تاکید داشتند انجام شود، یعنی اصلاح ساختار وزارتخانه‌ها بصورت عملیاتی با هدف کوچک‌سازی آن‌ها، یعنی واگذاری به بخش خصوصی البته با اولویتی که به سمت بیکاری کارکنان دولت نرود.

یعنی ماموریت‌های دولت بازاریابی شود که سیستم دولت را به سمت افزایش کمی و کیفیت خدمات عمومی پیش ببرد تا فقر گسترش کمتری داشته باشد.

بحث دیگر برنامه بلندمدت برای به صفر رساندن کسری بودجه است که درآمدهای عمومی را افزایش دهد، اما خرج دولت را صرفا کاهش ندهد زیرا با کاهش خرج‌های دولت برای جامعه کیفیت‌ خدمات عمومی کاهش می‌یابد.

برای اینکه کنش‌های اجتماعی ناشی از فقر را در حوزه‌های مختلف نداشته باشیم و روح ملی حفظ شود بنظر من می‌تواند راهگشا باشد.

 

 نکته آخر

 

من مهم‌ترین اصل را در شرایط کنونی کشور دو مسئله اساسی می‌دانم که هر دو به یک موضوع ارجاع داده می‌شود؛

یکی از بهترین روش‌ها برای برون‌رفت از وضعیت فعلی تحقیق و توسعه است، که سرمایه‌گذاری بر این موضوعات بر اساس تولید ناخالص ملی است و باید سهم تحقیق و توسعه را بیشتر کنیم.

یکی از راه‌های اساسی و یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که به آن دست یافتم این است که به موضوع تحقیق و توسعه باید بیشتر توجه کنیم و در سازمان‌ها و موسسات این مسئله را وارد کنیم تا بتوانیم برداشت‌های خوبی از تحقیق و توسعه داشته باشیم و از مدیریت منابع انسانی بیشتر استفاده کنیم.

به این ترتیب از نگاه جناحی مرسوم که یکی از گرفتاری‌های جدی است رهایی می‌یابیم و می‌توانیم با نگاه شایسته سالاری مشکلات را حل کنیم و با نگاه‌های افراطی مشکلات را دامن نزنیم‌.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها