آزار شیطانی زنان تهرانی در زانتیا مرد پلید / گفتگو با قربانی شکارچی زنان

با گذشت 7 ماه از تشکیل پرونده آدم ربایی و تجاوزهای سریالی راننده میانسال زانتیا به زنان جوان؛ روز گذشته شکایت جدیدی از سوی زن جوان به ثبت رسید.

آزار شیطانی زنان تهرانی در زانتیا مرد پلید / گفتگو با قربانی شکارچی زنان

رسیدگی به پرونده آدم ربایی های سریالی و تجاوز راننده میانسال زانتیا به زنان جوان تهرانی با شکایت 3 زن جوان در دادسرای جنایی تهران کلید خورد.حالا با گذشت 7 ماه از پرونده شکایت جدیدی در این پرونده به ثبت رسیده است.

راننده زانتیا من را مورد تجاوز جنسی قرار داد

اردیبهشت ماه امسال زن جوانی با مراجعه به ماموران پلیس شکایت خود را از راننده یک زانتیا به اتهام آدم ربایی و تجاوز مطرح کرد. پرونده قضایی تشکیل و به شعبه 6 دادسرای جنایی ارجاع شد.

این زن در طرح شکایت خود گفت:«حوالی میدان آزادی به عنوان مسافر سوار یک زانتیا شدم که راننده آن مردی حدود 55 ساله و بسیار موجه بود به طوری که به او شک نکردم. اما در میان مسیر، به بیراهه رفت و ماشین را سمت جاده بهشت زهرا راند و من را مورد تجاوز جنسی قرار داد. سپس من را سمت خانه مان برگرداند و رهایم کرد. اما نتوانستم شماره پلاک او را بردارم.»

اما ماجرای شکایت ها به همین جا ختم نشد و چند روز بعد زن جوان دیگری با مراجعه به پلیس ادعا کرد راننده یک خودروی زانتیا در جاده بهشت زهرا به او تجاوز کرده بوده است. اما او نیز اظهار داشته بود که به دلیل بد بودن حالش و تاریکی هوا نتوانسته است شماره خودرو را بردارد.

شکایت های سریالی زنان تهرانی از مرد متجاوز

بعد از ثبت دو شکایت اول، سومین شکایت هم به فاصله کمی به ثبت رسید.این بار همسر جوان یک زن تهرانی سراسیمه با ماموران تماس گرفت و خبر از ربوده شدن زن جوانش داد و گفت:«دقایقی قبل همسرم با من تماس گرفت و گفت راننده یک خودروی زانتیا او را ربوه است اما نتوانست به صحبت کردن ادامه دهد و تماس قطع شد.»

در حالی که تحقیقات پلیسی برای یافتن ردی از زن جوان آغاز شده بود، ساعتی بعد زن جوان با پلیس تماس گرفت و گفت:«راننده یک خودرو زانتیا من را ربود و به سمت جاده بهشت زهرا برد و قصد تجاوز به من داشت. اما در یک لحظه توانستم دستم را از شیشه خودرو بیرون برده و در را بازکردم و خودم را به بیرون پرتاب کردم. اما عینکم را که اول اسم خودم و همسرم روی آن حک شده در ماشینش جا گذاشتم.»

با همکاری شاکی با پلیس، مسیر عبور خودرو زانتیا و شماره پلاک او شناسایی شد.

متجاوز سریالی زنان تهرانی در یک مسافرخانه زندگی می کند

ماموران با ردیابی آدرس محل زندگی صاحب ماشین متوجه شدند که او از مدتی قبل جدا از خانواده اش زندگی می کند و رد او را در یک مسافرخانه واقع در جنوب شهر زدند. سپس متهم در یک عملیات ضربتی دستگیر شد.

او از همان ابتدا اتهام تجاوز به زنان تهرانی را گردن نگرفت و ادعا کرد تنها به عنوان مسافر آنها را سوار خودرو کرده بوده است. وی در اظهارات خود گفته بود از مدتی اختلافات خانوادگی و دعوا بر سر مهریه همسرش سبب شده که در مسافرخانه ساکن شود. به همین دلیل احتمال می رود وی با انگیزه انتقام از زنان دست به تجاوزهای سریالی زده باشد.

اما متهمان علی رغم اینکه توسط شاکیان شناسایی شده بود در هیچ یک از مراحل رسیدگی به اتهام انتسابی اعتراف نکرد و ادعا می کند که نقشی در این آدم ربایی های سریالی نداشته است.در همین حال صبح امروز شکایت جدیدی علیه این مرد در دادسرای جنایی تهران به ثبت رسید.

ثبت چهارمین شکایت از شکارچی زانتیا سوار زنان تهرانی

زن جوان با ثبت شکایت خود در شعبه ششم دادسرای جنایی تهران نزد بازپرس صاحب جمعی از راننده میانسال زانتیا به شرح جزئیات حادثه پرداخت.این زن اعلام کرد که راننده زانتیا او را ربوده و بعد از ضرب و جرح شدید از او سرقت کرده است.

چند سال داری؟

    36 سال.

چطور به دام راننده زانتیا افتادی؟

    شب عید سال 1400 بود که برای خرید شیرینی از یک قنادی بیرون از خانه رفته بودم.می خواستم از سه راه شریعتی برای عبدل آباد ماشین بگیرم اما خیابان شلوغ بود و ماشین پیدا نمی شد. مدتی منتظر بودم تا اینکه یک زانتیا ترمز کرد و من مسیرم را گفتم و سوارم کرد.

شک نکردی که شاید راننده زانتیا مسافربر نباشد؟

    اول کمی شک کردم اما نگاه کردم و دیدم که او میانسال است.فکر کردم به سن و سال و ظاهرش نمی خورد که خلافکار باشد.از طرفی عجله داشتم که زودتر به خانه برسم و برای همین سوار خودرو شدم.

وقتی تغییر مسیر داد شک نکردی؟

    کمی که در خیابان پیش رفت مسیرش را منحرف کرد و به یک فرعی پیچید.به او گفتم مسیر عبدل آباد از این سمت نیست که او گفت ترافیک خیلی شدید است و می خواهد از فرعی به یک راه میانبر برسد.اما کمی که حرکت کرد متوجه شدم کلا از مسیر منحرف شده است.وارد اتوبان که شد قفل مرکزی را زد و من شروع کردم به داد و بیداد اما اعتنا نمی کرد.گوشی تلفن همراهم را از کیفم بیرون آوردم و با شوهرم تماس گرفتم.گفتم یک نفر من را سوار ماشین کرده و می گویم توقف کند اما اعتنا نمی کند.شوهرم داشت می گفت خودت را از خودرو به بیرون پرتاب کن.در همان حال یکدفعه ضربه محکمی به سر و صورتم زد در حدی که از گوشم خون آمد و استخوان کنار صورتم شکست.بعد دیگر چیزی نفهمیدم.

چطور توانستی از دستش رها شوی؟

    همسرم بلافاصله با 110 تماس گرفته بود.راننده زانتیا هم متوجه شده بود که شاید خانواده ام به پلیس اطلاع دهند و او تحت تعقیب قرار گیرد.برای همین من را از ماشین بیرون پرتاب کرده بود.اما من بعد از ضربه ای که به صورتم زد دیگر چیزی به خاطر ندارم.

یعنی وقتی خانواده ات تو را پیدا کردند بیهوش بودی؟

    من به حدی ترسیده بودم که شوک شدید روانی به من وارد شده بود.در حدی که هیچ چیز از آن لحظه ها به یاد ندارم.محل حدودی ماشین را به همسرم گفته بودم و او و برادرم همان حوالی را دنبال من می گشتند.می گفتند وقتی من را کنار گاردریل دیدند فقط جیغ می کشیدم و اجازه نمی دادم کسی به من نزدیک شود.برادرم می گفت صورتم به خاطر کتک های راننده به حدی ورم کرده بود که اول من را نشناخت.بعد هم کیف من را خالی کرده بود و پول هایم را برداشته بود.

بنا بر این گزارش، متهم برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس پروده در اختیار ماموران پلیس آگاهی تهران قرار دارد./رکنا

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها