فقر عاملی برای کودک‌همسری

مستقل آنلاین سرویس اجتماعی؛ الهام صمدزاده/ کودک همسری یکی از انواع ناهنجاری اجتماعی محسوب می‌شود که منحصر به کشور ما نیست بلکه در حال حاضر در برخی از کشورهایی مانند آمریکای جنوبی، آفریقا و یا حتی کشورهای جنوب آسیا نیز به چشم می‌خورد. البته طبق تحقیقات به عمل آمده یکی از دلایل اصلی کودک همسری را می‌توان عقاید مذاهب عنوان کرد.
گفتنی است کودک همسری خود می‌تواند آبستن آسیب‌های اجتماعی بیشتر باشد، چرا که این کار نهایتا باعث می‌شود کودکی که، در سنین پایین مجبور به ازدواج می‌شود به مرور زمان، با مشکلات روحی و روانی بسیاری مواجه شود. چرا که در بیشتر مواقع این دسته از کودکان مورد خشونت قرار می‌گیرند و با توجه به این که دیگر امکان ادامه تحصیل و یا داشتن شغل مناسب را نیز ندارند به یقین حس انتقام جویی از خانواده و جامعه را نیز دارند که این خود می‌تواند عاملی برای بروز آسیب‌های اجتماعی بیشتر باشد.

به طور کلی باید در نظر داشت که فقر اقتصادی و فقر فرهنگی خود می‌تواند در زمره مهمترین دلایل رواج کودک همسری محسوب شود، چرا که بر اساس مطالعات میدانی صورت گرفته متاسفانه بسیاری از خانواده‌هایی که کودکان خود را مجبور به ازدواج در سنین پایین می‌کنند از نظر مالی در مضیقه هستند به گونه‌ای که در برخی از موارد این ازدواج خود، نوعی فروش کودک نیز محسوب می‌شود‌. بدین معنا که در ازای این ازدواج والدین بدهی خود را پرداخت می‌کنند و یا این که مبلغی هر چند اندک از خانواده داماد دریافت می‌کنند که این خود می‌تواند نشان از وجود مشکلات مالی فراوان در این خانواده‌ها باشد. هر چند در این فرصت باید متذکر شد که بنا به اظهار نظر جامعه شناسان فقر فرهنگی نیز خود نقش بسزایی در رواج کودک همسری دارد. چرا که در حال حاضر متاسفانه بسیاری از خانواده‌ها با پیامدهای منفی کودک همسری آشنا نیستند و تحت تاثیر فرهنگ و باورهای غلط جامعه خود به این تصمیم تن می‌دهند.اما این در حالی است که پیش‌بینی می‌شود با افزایش آگاهی خانواده‌ها به یقین می‌توان انتظار داشت که آمار کودک‌همسری نیز تا حد زیادی کاهش یابد اتفاقی که در صورت تحقق می‌تواند در آینده جامعه سالم‌تری را نیز رقم بزند.
بدیهی است که در بسیاری از موارد والدین کودکی که در سنین پایین مجبور به ازدواج می‌شود بسیار ناراحت می‌باشند و حتی در برخی از موارد نیز عذاب وجدان دارند، چرا که شرایط زندگی کودک و همچنین مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم می‌کند برای خانواده نیز بسیار سخت و دردناک خواهد بود. البته باید متذکر شد که در بسیاری از موارد که کودک همسری منجر به طلاق می‌شود به علت بازگشت دوباره کودک به خانواده و مشکلات ناشی از طلاق خانواده نیز بسیار زیان خواهد دید. با این اوصاف می‌توان ادعا داشت که کودک همسری برای خانواده‌ها بازی دو سر باخت به حساب می‌آید.
باید در نظر داشت که یکی دیگر از پیامدهای منفی کودک همسری را می‌توان افزایش آمار طلاق و یا افزایش آمار سقط جنین عنوان کرد، چرا که بنا به گفته پزشکان متخصص زنان، کودکانی که در سنین پایین مجبور به ازدواج می‌شوند توانایی بارداری ندارند اما این در حالی است که در بسیاری از مواقع این کودکان بلافاصله پس از ازدواج مجبور به فرزندآوری هستند که این خود می‌تواند باعث به خطر افتادن سلامت مادر و یا جنین شود. هر چند باید خاطر نشان کرد که فرزندآوری برای کودک علاوه بر به خطر افتادن سلامت خود و جنین آثار منفی دیگری مانند عدم تربیت صحیح کودک و یا رسیدگی نکردن کامل به کودک را نیز در پی دارد.
در پایان باید خاطر نشان کرد که وجود قوانین بازدارنده و همچنین اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی خود می‌تواند از مهمترین اقدامات اساسی برای مقابله با پدیده کودک همسری باشد. پدیده‌ای که در صورت رواج نه‌تنها آینده کودک را به خطر می‌اندازد بلکه می‌تواند سلامت جامعه را نیز به مخاطره بیندازد. بنابراین انتظار می‌رود در شرایط موجود که متاسفانه در برخی از استان‌های کشور شاهد رواج کودک همسری هستیم، مقابله جدی با این نوع ازدواج ها انجام شود، چرا که در غیر این صورت در آینده‌ای نه چندان دور باید شاهد افزایش آسیب‌های اجتماعی در جامعه بود. آسیب هایی که برای برطرف کردن آن نیازمند زمان و هزینه به نسبت بالا است.