گزارش تحلیلی مستقل از موانع پیش روی احیاء برجام؛
بنبست در وین!
بنبستهای مذاکرات بنبستهای فنی، منطقهای، اقتصادی و سیاسی است و باز کردن یک گره به معنای باز شدن تمامی گرهها نیست. برای اینکه در تله انتخاباتهای آمریکا و اروپا نیفتیم بهترین کار این است که ایران بدون لحاظ ضربالاجل اروپا، مستقیما با آمریکا گفتگو کند.
امیررضا نظری
این یادداشت در ۲۲ دی ۱۴۰۰ منتشر شده و از آنجا که هنوز همین بنبستها در مذاکرات وین وجود دارد، اقدام به بازنشر آن کردیم.
با این توضیح که به دلیل جنگ اوکراین بنبست اول پیچیدهتر شده است. همزمان منطقه آسیا پاسیفیک به آرامی جایگاه اصلی را در بین مناطق تحت تنش شرق و غرب بدست آورده و به هاتلند جهان تبدیل میشود.
مذاکرات وین از حیث مذاکرهکنندگان مذاکراتی چند جانبه است و شش قدرت جهانی از بلوک شرق و غرب در آن حضور دارند.
از آنجا که این کشورها قدرتهای جهانی هستند طبعا در زمینههای مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی با هم دچار اختلاف نظر، رقابت و حتی تنشهای اساسی هستند.
بنابر این ما با طیف چند رنگی مواجهیم که آمریکا و تروئیکای اروپایی یکطرف، روسیه و چین هم یکطرف این میز هستند.
به دلیل اختلافات باقیمانده از جنگ دوران سرد بخصوص میان آمریکا و روسیه کار ما بسیار مشکل است. اختلاف نظرها و فاصله دیدگاههای این کشورها رسیدن به یک نقطه اشتراک را دور از دسترس کرده است.
میدانیم که آمریکای بعد از ترامپ دیگر به قبل از سال ۲۰۱۶ بازنمیگردد، زیرا با ظهور ترامپ، اختلافات آمریکا با رقبایش دوباره زبانه کشید.
این سالها اختلافات آمریکا و روسیه در قزاقستان، اوکراین و بلاروس تبدیل به رقابتی شده که این رقابت روی مذاکرات فعلی تاثیر خود را نشان میدهد. این اولین بنبست ما است.
زیرا به ویژه حضور ما در مذاکرات به حضور روسیه گره خورده و آمریکا نیز طرف اصلی مذاکرات است. هر چقدر این مسائل را از هم جدا بخوانیم باز موفق به انفکاک مذاکرات وین از تقابل روسیه و آمریکا نخواهیم شد زیرا که روسیه با کارت ایران در اروپای شرقی و قزاقستان بازی میکند. به همین دلیل تا زمانی که تنشها در اقمار شوروی سابق کمتر نشود، در وین اتفاقی نمیافتد.
بنبست بعدی بنبست فنی است. بحث اورانیوم غنی شده ایران که با شتاب سقف مجاز را پشت سر میگذارد.
در آبان ماه سال جاری آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد؛ ایران تقریبا ۱۱۳ کیلو اورانیوم غنی شدهی ۲۰ درصد و ۱۷ کیلو هم ۶۰ درصد دارد. غربیها اظهار نگرانی میکنند و مدعی هستند که باید این اورانیوم را تحویل بدهیم. در مقابل ایران به ازای تحویل اورانیوم خود مدعی دریافت خسارت است. غرب مشخصا تا الان درباره چگونگی پرداخت خسارت هیچ پاسخی نداده است.
این بنبست دوم در مذاکرات است.
پروسهی تحویل اورانیومِ غنی سازی شده و دریافت خسارت به تنهایی نیازمند حداقل ۴ ماه زمان است.
میرسیم به بحث کشورهای عربی و خلیج فارس یا بنبست سوم در مذاکرات که معضلات منطقهای است.
عربستان و امارات، متحدین آمریکا در منطقه خلیج فارس هستند و مداوماً اتهاماتی را به ایران وارد میکنند و از فعالیتهای ایران اظهار نگرانی میکنند. آمریکا هم خواهان برطرف کردن نگرانی متحدین خود است و این یعنی حضور منطقهای ایران کلا جمع شود.
ایران در جواب نگرانی همسایگان جنوبی حضور منطقهای خود را قدرت نرم و غیرنظامیای میخواند که حامی مردم است و مخالفتها را فضاسازی و ایرانهراسی میداند. این بنبست از بقیه موارد مشکلتر و پیچیدهتر است زیرا جوانبش غیرعلنی بوده و قابل راستیآزمایی نیست.
اما بنبست چهارم اقتصادی است.
میدانیم که از سال ۹۷ و ۹۸ که ترامپ ایران را تحریم کرد نفت ایران از بازارهای جهان حذف شد، گرچه همچنان صادرات محدودی به هند و چین داریم اما نفت را به قیمت واقعی نمیفروشیم و بهای آن را نقدا دریافت نمیکنیم. اگر با توافق در وین بازارها به روی ایران باز شود، در حالیکه قراردادهای رقبای ما عموما ۶_ ۵ ساله بوده و طی ۳ سال اخیر ما از بازارهای جهان خارج شدیم، هنوز حداقل ۳ سال دیگر از قراردادهای دیگر کشورها باقی مانده و ما حتی با توافق آنی تا سال ۱۴۰۳ هیچ معامله مهمی نخواهیم داشت. یکی از خواستههای ایران این است که خسارتش در اقتصاد جبران شود.
بحث بعدی در این حوزه پولهایی است که ایران در کشورهای دیگر دارد و بلوکه شده است. دولت آمریکا میخواهد راستیآزمایی کند و با قوانین پولشویی و FATF بررسی کند که اگر پول ایران آزاد شود به کدام مقصد میرود. ایران اما حق خود را مطالبه میکند و طی مذاکرات هم علی باقری مذاکره کننده ارشد ایران مطالبات ایران از کره جنوبی را مطرح کرده و پاسخ طرف مقابل نیز همان بنبستهای چهارگانه بوده است.
آخرین نکته در این بنبستها این است که ایران بر اثر تحریمهای آمریکا فرصتهای اقتصادی جهان را از دست داد و حالا انتظار دارد در کنار برداشتن تحریمها برای مبادله با جهان، کاری که جان کری در سال ۹۴ پس از امضای برحام انجام داد مجددا توسط آمریکا برای جبران بدعهدی آمریکا انجام شود. جان کری به کمپانیها و فدرال رزرو توصیه کرد با ایران وارد معامله شوند و این توصیه به ویژه در این مقطع میتواند کمک مهمی به اقتصاد ایران باشد.
ایران تا پایان امسال قانون بودجه ۱۴۰۱ را تصویب خواهد کرد، بودجهای که انقباضی و با ریاضت اقتصادی بسته شده، پیشبینی گشایش اقتصادی در سال ۱۴۰۱ ندارد و دندان طمع را کنده و میداند حداقل تا نیمه سال ۱۴۰۱ خبری از آزادسازی منابع مالی نیست.
از طرفی در اردیبهشت سال بعد انتخابات فرانسه در پیش است و اگر ماکرون انتخابات را ببازد ایران میانجی مهمی را از دست خواهد داد. طی دو ماه اخیر دولت آلمان نیز تغییر کرد و نماینده آلمان در مذاکرات عوض شد و دیدگاه آلمان نیز دستخوش تغییراتی شد.
حتی اگر از شهریور ۱۴۰۱ و سپتامبر ۲۰۲۲ مذاکرات سرعت بگیرد، در ۸ نوامبر ۲۰۲۲ انتخابات کنگره آمریکا در پیش است. توافقی که تا پیش از پاییز سال ۱۴۰۱ امضا شود، در کنگره و سنای نزدیک به دموکراتها هم تائید خواهد شد. اما پس از آن تاریخ به احتمال زیاد دموکراتها کنگره را از دست میدهند و در این صورت با بهترین توافق هم چیزی عایدمان نخواهد شد.
اگر دموکراتها اکثریت کنگره را حفظ کنند، حداکثر دو سال میتوانیم از نتایج این توافق بهرهمند شویم. برای اینکه در تله انتخاباتهای آمریکا و اروپا نیفتیم بهترین کار این است که ایران بدون لحاظ ضربالاجل اروپا، مستقیما با آمریکا گفتگو کند. در هر حال اوضاع مانند سال ۹۲ نیست که مردم گنجایش ۲ سال صبر داشته باشند و با امید به گشایش اقتصادی بتوان فشارهای وارده را کنترل کرد.